انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
خواندن ۷ دقیقه·۱ سال پیش

جریان شناسی دانشجویی از آغاز تا ابتدا

در آغاز ورود به دانشگاه‌ با در یک فضای مبهم به سر می‌بریم عده‌ای از دانشجویان در بدو ورود با تشکل‌های دانشگاه‌های نا‌آشنا هستند زین سبب برای فهم بیشتر آن‌ها، به مفهوم و تبارشناسی تاریخی جنبش دانشجویی خواهیم پرداخت. جنبش دانشجویی به حرکت جمعی و غالباً آگاهانة تعدادی از دانشجویان عموماً در قالب تشکّل، جمعیت، گروه، سازمان، نهاد، کانون و امثال این‌ها گفته می‌شود که سعی در رسیدن و نیل به اهداف فرهنگی، سیاسی، اجتماعی دارند. بنابراین کاملاً قابل فهم است که جنبش دانشجویی صرفاً سیاسی نیست ممکن است فکری، فرهنگی یا حتی اقتصادی و صنفی باشد که عموماً این خصوصیات و این مختصات و ویژگی‌ها در مرامنامه یا اساسنامه آن تشکل و یا آن جنبش ذکر می‌شود. به عنوان مثال انجمن اسلامی دانشجویان یک تشکل سیاسی است، و همانطور که از اسم آن پیداست به دنبال برآوردن مطالبات سیاسی دانشجویان است. از لحاظ تاریخی دانشگاه تهران به عنوان مادر دانشگاه‌های ایران در سال 1313 و در دوران حکومت رضاخان پهلوی تأسیس شد؛ و البته این تأسیس به این معنا نبود که بطور تصادفی و یک‌باره دانشگاه تأسیس شود بلکه دانشگاه تهران از تجمیع چندین مدرسة عالی، مثل مدرسه عالی طب، مدرسه عالی حقوق و مدرسه عالی علوم سیاسی تجمیع شد و تحت عنوان دانشگاه تهران، و در دوران رضاخان پهلوی تأسیس پیدا کرد. در آن دوران بیشتر دانشجویان از قشر برتر فرهنگی و مالی کشور بودند، به تعبیری بهتر، فرزندان وابستگان به دربار در دانشگاه‌ها حضور پیدا می‌کردند. یعنی در دوران پهلوی اول یا رضاخان میرپنج. اما در تداوم دانشگاه، فرزندان دیگری از سایر طبقات اجتماعی به دانشگاه ورود پیدا کردند. بنابراین در تضاد فکری- فرهنگی این طبقات با طبقه حاکم یعنی طبقه دربار، جنبش دانشجویی اولین نقاط شروع و تکوین خودش را پیدا کرد. بعد از دانشگاه تهران، در 1313، دانشگاه تبریز در سال 1318 شکل گرفت و شاید بتوان گفت که نطفه و نقطه شروع جنبش دانشجویی از شکل‌گیری دانشگاه تبریز بوده است. چرا؟ به این دلیل که دانشگاه تبریز به دلیل دوری به پایتخت ایران، محل جذب جوانان غیر مرتبط و یا غیر وابسته به دربار شد، بنابراین از آن دانشگاه، نقطه‌های اولیه و نقطه عزیمت جنبش دانشجویی پیدا شد که بعد در دانشگاه شیراز، دانشگاه اصفهان و دانشکده‌هایی که در اقصی نقاط کشور در دوران پهلوی دوم تأسیس شدند. دانشجویان اولین شرکتشان را علیه نظام حاکم –پهلوی- از دهه بیست شروع کردند، به تعبیر بهتر آن‌ها در نهضت ملّی شدن صنعت نفت اولین فعالیّت دانشجویی خودشان را رقم زدند. می‌دانید که بعد از کودتای 28 مرداد 1332 که باعث برکناری دکتر محمّد مصدق و شکست نهضت ملّی صنعت نفت و بازگشت استعمارگران به ایران شد. دانشجویان در اعتراض به ورود "ریچارد نیکسون" معاون وقت رئیس جمهور ایالات متحده و "دنیس رایت" کاردار سفارت انگلیس به ایران در دانشگاه تهران و در دانشگاه‌های دیگر ایران، مثل دانشگاه تبریز و دانشگاه شیراز اعتراض کردند که این اعتراض با سرکوب شدید گماشتگان رژیم پهلوی صورت گرفت و سه تن از جوانان دانشجوی ایران در روز 16 آذر 1332 در دانشکدة فنی دانشگاه تهران به شهادت رسیدند. این سه تن، این سه قطره خون به تعبیر دکتر چمران، باعث شکل‌گیری جنبش دانشجویی در دانشگاه‌هاست. به تعبیر بهتر ما می‌توانیم روز 16 آذر 1332 را روز شروع جنبش دانشجویی بر مبنای مبارزه با استبداد داخلی و استکبار خارجی بدانیم سنگ‌بنا و خشت اوّل جنبش دانشجویی بر مبنای دو مفهوم "مبارزه با استبداد داخلی" و "استکبار خارجی" شکل گرفته است. این را بدانیم که جنبش دانشجویی علیه آمریکا و علیه انگلیس فعالیتش را شروع کرده است. بنابراین اگر کسی لباس جنبش دانشجویی بپوشد ولی حلقومش را به آمریکا و ایادی او در منطقه بدهد در واقع به جنبش دانشجویی خیانت کرده است و خنجر زده است و یا به تعبیری بهتر اساساً این جنبش که دم از حمایت آمریکا می‌زند جنبش دانشجویی قلّابی و بدلی است! ایران، مهد جنبش دانشجویی است که مبارزه با آمریکا را فریاد می‌زند. در این دوره، نیروهای اسلام‌گرا بیشترین میزان از فعالیت‌هایشان را داشته‌اند. اسلام‌گرایانی که با پیوند با حوزه‌های علمیه و روحانیت توانستند در بهمن 1357 انقلاب اسلامی ایران را رقم بزنند و رژیم سرتاسر مسلّح و سرتاسر مورد حمایت دنیای شرق و غرب را بشکنند. رژیم پهلوی مورد حمایت شرق و غرب عالم بود؛ و جنبش دانشجویی علیه شرق و غرب عالم مبارزه کرد. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» یک شعار توخالی و احساساتی نیست، بلکه یک شعار کاملاً معرفتی است. «جنبش دانشجویی» را می‌توان به سه دسته عمده تقسیم‌بندی کرد. یک دسته آن‌هایی بودند که «اسلام‌گرا» بودند یعنی برای آن‌ها اسلام ارزش اول و نکته اولی بود. یعنی دنبال این بودند که اسلام و ارزش‌های اسلامی را در جامعه پیاده کنند. "اسلام‌گرایان" را به چند دسته عمده می‌توانیم تقسیم‌بندی کنیم: شاخه اول و گروه اول، دفتر تحکیم وحدت است. گروه دوم، سازمان بسیج دانشجویی است. گروه سوم، انجمن اسلامی دانشجویان مستقل - گروه چهارم، جامعه اسلامی دانشجویی. دسته دوم اندیشه سیاسی‌شان مبتنی بر «ملی‌گرایی» بوده است. برای آن‌ها ناسیونالیزم و ملیّت و ملّی‌گرایی مهم‌تر از هر ارزش اجتماعی دیگری بوده است. به تعبیر اعضای «نهضت آزادی» برای آن‌ها ایرانی بودن، مهم‌تر از اسلامی بودن است. اما "ملی‌گرایان" به چند دسته عمده تقسیم‌بندی می‌شوند: 1- جبهه ملی 2- نهضت آزادی. گروه سوم «چپ‌گرایان» هستند. چپ‌گرایان یا سوسیالیست هستند یا مارکسیست. البته بدیهی است که بین سوسیالیست و مارکسیست فاصله زیادی وجود دارد. ولی به هرحال هم سوسیالیست و هم مارکسیست اندیشه چپ است و ما به دلیل اینکه هر دو چپ هستند همه گروه‌هایی که یا به سوسیالیست یا به مارکسیست معتقدند ما آن‌ها را در همین گروه تقسیم‌بندی می‌کنیم. "چپ‌گرایان" شاخة دانشجویی حزب توده، شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق ایران، شاخه دانشجویی سازمان چریک‌های فدایی خلق و گروهک داب، یا به تعبیر بهتر دانشجویان آزادیخواه و برابری‌طلب که مخفف آن می‌شود داب. اولین گروه «حزب توده» است. شاید گفته شود که الآن دیگر از حزب توده حرف و حدیثی نیست و حزب توده جذّابیتی برای دانشجویان ما ندارد و این حرف کاملاً درست است، ولیکن این‌ها هم فعال هستند هم در دانشگاه‌ها و هم در محافل روشنفکری. شاخه دانشجویی حزب توده، با تأسیس وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی در فیس‌بوک، توییتر، گوگل‌پلاس، فعالیت خودش را دارد. البته بدیهی است تعداد نفراتی که جذب این گروه‌ها می‌شوند خیلی کم و شاید در یک دانشگاه بیست هزار نفری در حد یکی دو نفر است ولیکن ما با افکار کار داریم نه با افراد. گروه دوم «سازمان مجاهدین خلق ایران» است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن 1357 یکی از اولین تشکّل‌هایی که در دانشگاه‌ها تأسیس شد انجمن دانشجویان مسلمان هست. ما دو انجمن داشتیم: یکی انجمن اسلامی دانشجویان که پیرو خط امام بودند و لانة جاسوسی را اشغال کردند و انقلابی بودند طرفدار امام و انقلاب بودند؛‌ و یکی هم انجمن دانشجویان مسلمان بود که این‌ها با هم فرق دارند. الآن در برخی از دانشگاه‌های اروپا شما می‌بینید انجمن‌هایی تحت عنوان انجمن دانشجویان مسلمان که نبایستی این‌ها را با همدیگر اشتباه کنیم. انجمن دانشجویان مسلمان در واقع شاخه دانشجویی سازمان مجاهدین خلق ایران بود. گروه بعدی، گروه سوم «سازمان چریک‌های فدایی خلق» است. سازمان چریک‌های فدایی خلق البته بعداً انشعابات زیادی پیدا کرد ولی آن‌ها هم شاخه دانشجویی داشتند و شاخه دانشجویی‌شان بیشترین فعالیت‌ها را انجام می‌داد. گروه آخر، گروهی است تحت عنوان «دانشجویان آزادیخواه و برابری‌طلب» که این‌ها هم تفکّرات چپ بودند که از سال 1387 از دانشگاه‌های جنوبی کشور شروع به فعالیت کردند و به سایر دانشگاه‌ها تسرّی پیدا کردند. خیلی خوب است که بدانیم چه تشکل‌هایی ذیل چپ‌گرایان و یا ملی‌گرایان فعالیت می‌کنند.

جمع‌بندی: اگر بخواهیم یک جمع‌بندی انجام بدهیم ما به مفهوم و تبارشناسی تاریخی جنبش دانشجویی پرداختیم. گفته شد که جنبش دانشجویی به حرکت جمعی و غالباً آگاهانه تعدادی از دانشجویان عموماً در قالب یک تشکّل، گروه، جمعیت و سازمان گفته می‌شود که اهداف آن‌ها در ذیل اساسنامه یا مرامنامه‌شان آورده می‌شود. بعد پرداختیم که دانشگاه‌ها از کی شروع شد؟ از سال 1313 دانشگاه تهران اولین دانشگاه با تجمیع مدارس عالی، در دورة رضاخان تأسیس پیدا کرد و بعد فهمیدیم که نقطه شروع و نقطه عزیمت جنبش دانشجویی در 16 آذر 1332 در مبارزه با آمریکا و انگلیس شروع کرد و فعالیت‌هایش را ادامه داد. و بعد ما به تقسیم‌بندی پرداختیم: 1- اسلام‌گرایان؛ 2- ملی‌گرایان، 3- چپ‌گرایان. برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد ملّی‌گرایان و چپ‌گرایان به کتاب جریان شناسی سیاسی در ایران به قلم علی دارابی مراجعه کنید.


علیرضا کبیری فرد

انجمن اسلامی
عضو دفتر تحکیم وحدت تاسیس 1342
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید