انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

روحانی و برجام

دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲ با شعار دولت تدبیر و امید به روی کار امد که مصادف با دهمین سال مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب بود. البته که تنها دستاورد دولت حسن روحانی در مذاکرات، حضور آمریکا بر سر میز مذاکرات بود که برای بار دیگر دشمنی سیاست این کشور با ایران را به تصویر کشید.

دولت تدبیر جناب آقای روحانی در پی توافق درسال ۱۳۹۲ مذاکرات متعددی از جمله مذاکراتِ : نیویورک ، ژنو و لوزان شرکت کرد. در مذاکرات نیویورک که اولین دور از مذاکرات دولت یازدهم بود، گویا تنها هدفی که دنبال میکرد معرفی هیئت مذاکره کننده جدید بود. در طی این مذاکرات جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا، و محمد جواد ظریف یک جلسه خصوصی را دنبال کردند که اعلام امیدواری نسبت به توافق از سوی حضار را نتیجه داد. چهارمین دوره مذاکرات هسته‌ای ژنو یک ماه پس از مذاکرات شهریور ماه در سوئیس برگزار شد و اما پنجمین دوره مذاکرات ژنو که یکی از نقاط عطف پیگیری توافقات دانسته می‌شود، میان وزرا خارجه کشور های ۱+۵ و ظریف، سرپرست گروه مذاکره کننده ایران، برگزار شد اما در پایان، این دور از مذاکرات به نتیجه نرسید و حتی به تنش میان نمایندگان این کشور ها منجر شد. از آنجا که دوره پنجم مذاکرات ژنو، ششمین دوره به فاصله حدود ده روز نمایندگان را بار دیگر برای توافق به پای میز مذاکره کشاند که این دور از مذاکرات نتیجه بخش بود.

دور دیگر مذاکرات در فروردین ماه سال ۱۳۹۴، با نام لوزان شکل گرفت که در طی این مذاکرات بسیاری از مخالفان از جمله اسرائیل، فعالیت های بسیاری در جهت بی نتیجه ماندن توافقات انجام دادند که از آنها میتوان به خبری که از روزنامه ای آلمانی منتشر شده بود «اسرائیل با هدف جلوگیری از حصول توافق هسته‌ای، مذاکرات میان ایران و ۵+۱ را شنود کرده‌است» توجه کرد. در طی این دوره از مذاکرات دولت فرانسه خواهان تضمین کنترل پذیری ایران در حوزه فناوری هسته‌ای شد و در این راستا خبرگزاری رویترز نوشت:«فرانسه توافقی می‌خواهد که دسترسی ایران را به انرژی هسته‌ای ممکن سازد، اما نه این که این کشور بتواند سلاح اتمی تهیه کند.» و در خبر هایی که در اواخر مذاکرات منتشر می شد، جزئی از نتایج مذاکرات این بود که ایران مجاز به غنی سازی اورانیوم فقط تا پنج درصد بوده و باید نمونه هایی که بیشتر از این مقدار غنی سازی شده اند را از بین ببرد و در مقابل، آزادسازی اموال بلوکه شده ایران و لغو بخشی از تحریم ها علیه ایران، توافق شده بود. در نهایت، در تاریخ سیزدهم فروردین سال ۱۳۹۴ طرفین به توافق رسیدند و پیمانی با عنوان برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) نتیجه شد .

پس از امضای برجام، این قرار داد به مرحله اجرا رسید و ایران مجری تمام و کمال آن بود، اما وقتی نوبت به طرف دیگر این معاهده رسید زیر میز مذاکرات زد و خروج خود را از برجام اعلام کرد. این درحالی بود که حتی اگر به مفاد این پیمان عمل می شد بازهم سودی که بابت آن هزینه‌های هنگفتی داده شده بود عاید ایران نمی شد و اصلا لغو تحریم ها در این توافقنامه ذکر نشده بود و صرفاً تعلیق تحریم ها را در برداشت که آن هم به نتیجه نرسید و با خروج آمریکا از برجام، ۱۵۰۰ تحریم جدید علیه ایران وضع شد.

دولت یازدهم با رقیق کردن اورانیوم غنی شده و کاهش مقدار آن از ۹تن به ۰/۳ تن، پر کردن لوله های آب سنگین اراک با بتن، تغییر کاربری سایت هسته ای فردو به یک مرکز تحقیقاتی و کاهش تعداد سانتریفیوژها به یک سوم شمار قبل اولین اقدامات در جهت اجرای برجام را پیش برد. ضمن این فعالیت ها تیم مذاکره‌کننده تعهد داد که مجوز بازرسی مراکز نظامی ایران تنها به شرط موافقت پنج کشور از هشت کشور شرکت کننده را صادر کند و درحالی با این بند موافقت شد که سه ماه پیش از آن رهبر فرزانه به مخالفت کردن با این مجوز تأکید کردند. در بند های ۷۶ و ۷۸ راهی که ایران را از صدور این مجوز معاف میکند، شکایت به کمیسیون مشترک مطرح شده آن هم در صورتی که پنج کشور یعنی اکثریت این کمیسیون بر بازدید از مراکز نظامی ایران اتفاق نظر داشتند، گویا این بند ها بمانندِ مالیدن شیره به سر کودکی خردسال است.

طبق برنامه جامع اقدام مشترک، تعلیق و لغو موقت تحریم های تسلیحاتی و نظامی هشت سال پس از اجرای برجام به انجام می رسید و با این وجود بازهم حلقه تحریم های آمریکا علیه ایران بدون تغییر، تبادلات و اقتصاد ایران را متأثر می ساخت. بر طبق بند چهارم منشور ایالات متحده ایران طی این هشت سال نمی‌توانست هیچگونه فعالیتی در حوزه فناوری هسته‌ای را پیش ببرد و این یعنی هشت سال خلأ!

برای عقد این قرارداد، آمریکا با توجه به نظریه چندین اندیشکده امنیتی که متن برجام را ۱۴بار تنظیم کردند و حتی برای جانمایی سانتریفیوژها در سالن مجتمع نطنز هم تصمیم گیری کرده بودند، عمل کرد و اما هیئت مذاکره کننده حتی نماینده ای از بانک مرکزی، بیمه و یا شرکت نفت که سنگین ترین تحریم ها را متحمل میشوند، به همراه نداشت.

اصرار بر این * توافق بد* یاد آور جمله «چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد، چرخ اقتصاد مردم نه؟!» است. آقای روحانی چرخ سانتریفیوژها را که بتن گرفتید، چرخ اقتصاد مردم را برای اصلاح کدام بخش شکستید ؟! کاش می‌دانستید، اگر چرخش سانتریفیوژها از کار بیفتد دیگر اهرمی وجود ندارد که پای میز مذاکرات بنشیند.

مذاکرات هسته‌ایبرجامایرانایالات متحدهبانک مرکزی
عضو دفتر تحکیم وحدت تاسیس 1342
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید