ویرگول
ورودثبت نام
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

ریاست بی‌کفایت

مهر پارسال، به حکم وزیر علوم، دکتر حسن قدسی‌پور به سرپرستی دانشگاه امیرکبیر منصوب شدند. بیشتر مدت سرپرستی ایشان در دوران مجازی دانشگاه گذشت و نیمسال اول ۱۴۰۱، اولین باری بود که به صورت جدی و حضوری فضای دانشگاه را مدیریت می‌کردند. پاییز ملتهب ۴۰۱ امیرکبیر را نیز بی‌نصیب نگذاشت و این ترم دانشگاه، نظیر چندین سال گذشته، شاهد تجمعات دانشجویی بود که برخی از آنها صرفا قصد داشتند فضای دانشگاه را ملتهب کرده و اهدافی را که خط‌دهی آن از جای دیگر است، محقق کنند. فضایی در این محیط نخبگانی ایجاد شد که به دور از شان یک جوان دانشجو است و به اسم آزادی، انواع ضرب‌و‌شتم و فحاشی در دانشگاه اعمال‌شد. در چنین فضای بحرانی‌ای بیش از همیشه به مدیریت صحیح نیاز است اما برعکس حوزهٔ ریاست آقای قدسی‌پور سوءمدیریتی چشم‌گیر از خود نشان داد.

زمانی که اقلیتی دیکتاتور می‌خواستند خانواده بزرگ امیرکبیر را با زور و تهدید از شرکت در کلاس‌ها بازدارند و فضای دانشگاه را پرآشوب کنند، ریاست بسیار منفعلانه عمل کرد. به چند مورد از نمونه‌های این اعمال و تصمیم‌گیری‌های عجیب و منفعلانه در ذیل اشاره می‌شود:

1. ریاست دانشگاه باید در نظر می‌گرفت که افرادی که قصد به‌هم‌زدن نظم دانشگاه و قانون‌شکنی را دارند و در دانشگاه ضرب‌وشتم می‌کنند و در ساختمان فارابی را می‌شکنند و می‌خواهند با تهدید و ارعاب دیگر دانشجویان به این فعالیت‌های خود در فضای نخبگانی دانشگاه ادامه، باید متوجه عواقب کارهای خود بشوند. کسانی که جمعیتشان شاید ۲۰۰ نفر باشد، نباید برای خانوادهٔ ۱۴۰۰۰ نفری امیرکبیر تعیین تکیلف کرده و فضای دانشگاه را بهم بزنند. ریاست دانشگاه می‌بایست از همان روزهای اول برخورد با این افراد را شروع می‌کرد تا افراد متوهم خودبزرگ‌پنداری نکرده و بیشتر در روند علمی دانشگاه اخلال وارد نکنند.

2. وقتی عده‌ای قلیل با تهدید دانشجویان، پخش اسامی و تصاویرشان در گروه‌های دانشکده و ارعاب و توهین سعی در لغو کلاس‌ها دارند، ریاست دانشگاه وظیفه دارد علاوه بر برخورد با آنها، کلاس‌ها را برای دیگر دانشجویان منظم برگزار کند؛ چراکه شرکت در کلاس‌های دانشگاه، حق همه دانشجویان است و دانشگاه نباید با مماشات با افرادی دیکتاتورمآب و میدان‌دادن به آنها به کلی روند کلاس‌ها را با مشکل مواجه می‌کرد. شاهد بودیم که در دانشگاه‌های دیگر و با مدیریت صحیح، کلاس‌ها به خوبی برگزار شدند و روند تدریس اساتید عقب نیفتاد و این دانشگاه‌ها اکنون در تکاپوی کلاس‌های جبرانی برای جمع‌کردن دروس نیستند.

3. ریاست دانشگاه در مدیریت اساتید نیز بسیار ناتوان ظاهر شد. در داخل دانشگاه اساتید دلسوز بسیاری هستند که به حق نگران فضای علمی دانشگاه اند، اما در این بین اساتیدی نیز هستند که نقش مخالفان و اپوزوسیون نظام به خود گرفتند و وظیفهٔ استادی خود را انجام ندادند و به تهییج دانشجویان پرداختند؛ درحالی‌که خود این افراد از همین دولتی که ادعای مخالفت با آن را دارند حقوق‌های کلان می‌گیرند و در دولت‌های اصلاحات از مسیولین کشور بودند و برای دولت خوش‌رقصی می‌کردند. حال این‌ها نقش اپوزوسیون به خود گرفته و سعی دارند خواسته‌های خود را بر ریاست دانشگاه تحمیل کنند. ریاست دانشگاه هم متاسفانه تا کنون مقابل این عده از اساتید نان ‌به‌ نرخ ‌روز خور ایستادگی نکرده و سعی در مدارا با آنها دارد. با اینکه یکی از علل مهم اخلال در نظم برگزاری کلاس‌ها همین اساتید بودند، ریاست هیچ تلاشی برای کنترل اساتید خودش نکرد و آنها آزادانه و بدون اینکه مواجب دولتی‌شان کم یا قطع شود دربارهٔ عدم آزادی بیان و برعلیه دولت، برای دانشجویان سخنرانی کردند. از ریاست دانشگاهی که به نام این دولت و به نام انقلاب روی کار آمده انتظار می‌رفت واکنشی شایسته و مقتدرانه داشته‌باشد.

4. ریاست دانشگاه در تصمیمی عجیب، اقدام به لغو تمامی برنامه‌های هفتهٔ دانشجو کرد؛ حتی برنامه‌هایی که پیشتر، مجوز برگزاری‌شان را داده‌بود. آن هم در حالی که در روزهای شلوغ دانشگاه همه انتظار ۱۶ آذر و روز دانشجو را می‌کشیدند تا فضا به سمت مطالبات دانشجویی و برنامه‌های پرشور و گفتگومحور بازگردد و مجال صحبت به دانشجویان داده‌شود. مساله از دو حالت خارج نیست؛ یا ریاست می‌خواهد دانشگاه به سمت فضای گفتگو برود یا می‌خواهد همچنان ملتهب بماند، اگر بنا دارد فضا ملتهب و علیه کشور باشد، پس همان میزان برخورد و تعلیق چه بود؟ اگر هم می‌خواهد به سمت فضای منطقی و گفتمانی پیش برود چرا مجوز برنامه‌های گفتگومحور را لغو می‌کند؟ برنامه‌هایی نظیر تریبون آزاد با حضور دکتر بهادری و خانم خزعلی و چندین نماینده مجلس، توسط ریاست کنسل شد. گویا ریاست بنا داشت همهٔ گروه‌ها را راضی نگه دارد و میز خودش را حفظ کند. ریاستی که خودش چند هفتهٔ گذشته می‌خواست الهام چرخنده (بازیگر) را برای نشست فعالین فرهنگی به دانشگاه بیاورد! واضح است نه تنها دانش مدیریت ندارند که فاقد فهم فرهنگی و اجتماعی نیز هستند.

5. در جریان لغو برنامه‌های تشکل‌های دانشجویی، حوزهٔ ریاست مطلبی را عنوان کرد که خود به وضوح بی‌کفایتی ایشان را می‌رساند. دلیلی که ریاست به معاونت امور زنان ریاست جمهوری برای لغو برنامه‌ای با حضور ایشان اعلام کرد، عدم توانایی در تامین امنیت بود. یعنی کاملا واضح خود ریاست به عدم صلاحیت و توانایی خودش اعتراف کرد و جای توضیح بیشتری نمی‌ماند.

در تمام این ترم و به ویژه همان هفته ۱۶ آذر، بارها از سمت تشکل‌ها و معاونت و وزارت علوم و ... به شخص دکتر قدسی‌پور و دکتر عامری، مدیرکل حوزهٔ ریاست، در خصوص عواقب تصمیم‌گیری‌هایشان گوشزد شد، اما اعتنایی نکردند تا نتیجهٔ آن را که درگیری بیشتر در دانشگاه بود، به عینه مشاهده ‌کردند. فضایی که انتظار می‌رود نخبگانی باشد و و در آن تولید علم صورت بگیرد و تحلیل‌های دقیق سیاسی ارائه شود، با اخلال در روند علمی روبه‌رو شد و از نظر بینش و گفتگوی سیاسی سرکوب شد به سمت فحاشی و رفتار غیرمنطقی رفت. به نقل از رهبر معظم انقلاب، خدا لعنت کند آن دست‌هایی را که تلاش کرده و می‌کنند دانشگاه غیرسیاسی باشد.


مهدی محمدی

دانشگاهریاستآزادی بیانوزارت علومدکتر قدسی پور
عضو دفتر تحکیم وحدت تاسیس 1342
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید