انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

فمینیسم علیه زنان


احتمالاً برای ما یک بار در زندگی پیش آمده است که با دلسوزی خواسته‌ایم به یکی از اطرافیان‌مان کمک کنیم اما بعد از تلاش خود متوجه شده‌ایم که نه تنها کمکی نکرده‌ایم بلکه کار را خراب‌تر هم کرده‌ایم!

همین اتفاق می‌تواند درباره جریان‌های اجتماعی هم بیفتد؛ از جمله این جریان‌ها که چنین سرنوشت تلخی برایش رقم خورده، جریان فمینیستی است. جریانی که با یک هدف به ظاهر مثبت درباره زنان به میدان آمد تا قرن‌ها حقوق تضییع شده زنان را بازپس بگیرد اما در انتها به نظر می‌رسد به چیزی عکس خود بدل شد.

با توجه به نزدیکی به روز جهانی منع خشونت علیه زنان می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم که آیا می‌توان به شمار انواع خشونت‌هایی که فمینیست‌ها تعریف کرده‌اند خشونت خود فمینیسم به خصوص فمینیسم ایرانی را اضافه کرد؟

ما فقط زن هستیم!

فمینیسم در شعار، حامی زنان است و بنابراین باید حامی «همه» زنان باشد اما در عمل آن چه که می‌بینیم آن است که فقط زنان مشابه و درون حوزه تفکرات خود را به رسمیت می‌شناسد، از شادی آن‌ها شاد می‌شود و از غم آن‌ها اندوهگین. نمونه بارز این تناقض درباره زنان مسلمان اتفاق می‌افتد؛ به عنوان مثال زنی ایرانی که محجبه و پایبند به اصول و در عین حال بسیار توانمند است زمانی که به یک موفقیتی دست می‌یابد توسط جریان فمینیستی مورد توجه قرار نمی‌گیرد و یا به عنوان نمونه دیگر بتی فریدان در کتاب جنس دوم از زنان خانه‌دار با عنوان -با عرض پوزش! - «انگل» یاد می‌کند. درواقع حق انتخاب، تکثر و آزادی شعارهایی است که فمینیسم فقط آن‌ها را فریاد می‌زند اما در عمل آن‌ها را زیر پا له می‌کند. این‌گونه است که اگر زنی انتخاب کرده است که خانه‌دار یا مادر باشد باید از سوی فمینیست‌ها مورد چنین توهین‌هایی قرار گیرد.

حمایت‌های مضر

فمینیسم تحت عنوان تبعیض مثبت تلاش می‌کند عقب‌ماندگی تاریخی زنان را جبران نماید اما گاهی این تبعیض مثبت‌ها به حدی افراطی و خارج از دایره عدالت همگانی است که ضرر آن دامن‌گیر خود زنان می‌شود؛ به عنوان نمونه پیشنهاد فمینیست‌ها برای افزایش حضور زنان در عرصه سیاسی و به طور خاص مجالس قانون‌گذاری تعیین سهمیه برای حضور آنان است. این پیشنهاد در نگاه اول مثبت به نظر می‌رسد اما در پس آن می‌تواند آسیبی وارد کند که مشکل را پیچیده‌تر نماید؛ زنان سهمیه‌ای که نه از مسیر صحیح بلکه از یک میان بر به درجات بالای سیاسی راه یافته‌اند می‌توانند نگاه منفی به حضور زنان در این مناصب را تشدید نمایند.

آشفتگی هویتی، دستاورد فمینیسم

هویت جنسیتی برای زنان و همچنین مردان در گذشته یک هویت نسبتاً ثابت و البته سنتی و غیرمنعطف بوده است که فمینیسم تلاش نمود دریچه جدیدی به روی آنان باز کند و آنان را از قید و بندهای عجیب و غریب رهایی دهد. یک گام مهم در این راستا این است که مسئله ثابت نبودن ویژگی‌های زنان که بنا به آن ویژگی‌ها نتوانند در بسیاری از اموری که مردان آن را حیطه اختصاصی خود می‌دانند ورود کنند، را جا بیندازد. هر چند در حد و مرز، نوع نگاه به این مقوله و پیامدهای آن اختلاف نظر داریم اما این مسئله می‌توانست تا حدی پذیرفته باشد اما موضوع از زمانی بغرنج و بحرانی شد که فمینیسم دیگر جنسیت‌ها را نه فقط زن و مرد (با هر نوع تفکیکی) بلکه شامل انواع متنوع و بی‌نهایتی دانست. LGBTQ+ شامل تعاریف جدیدی از جنسیت است که پلاس آن نشان‌دهنده باز بودن این لیست برای وارد کردن هر نوع جنسیت جدید است! این اتفاق موجب درهم ریختگی و آشفتگی جنسیتی عجیب و غریبی هم در میان زنان و هم در میان مردان شده است که دامنه‌دار شدن آن می‌تواند پیامدهای بسیار هولناکی را برای آینده بشریت رقم بزند.

آن چه که در این موارد بیان شد تنها گوشه‌ای از خشونت‌هایی است که می‌توان در دل تفکرات و استراتژی‌های فمینیستی یافت؛ خشونت‌هایی که به خیال خود به سمت مردان یا ساختارهای تبعیض‌آمیز نشانه نرفته است بلکه زنان را مورد هدف قرار داده و این تناقضی آشکار برای یک جنبش مدافع حقوق زنان است؛ بنابراین بهتر است روز جهانی منع خشونت علیه زنان را به روز جهانی منع خشونت «فمینیسم» علیه زنان تغییر دهیم!

زنانحقوق زنانانجمن اسلامی امیرکبیر
عضو دفتر تحکیم وحدت تاسیس 1342
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید