یک داستان از زبان یکی از کارکنان شرکت اپل هست که به نظرم جالب است و خواندنی است.
سر تولید اولین سری گوشی اپل لمسی بودیم و همه تیم شرکت، شبانه روز در حال تلاش و آماده سازی برای رونمایی از اولین سری گوشی لمسی اپل بودیم، که یک روز خبری شوکه کننده به گوشمان رسید، و آن اینکه شرکت رقیب (احتمالا همه ما می دونیم که اون شرکت اسمش چیه ولی من بخاطر اینکه تبلیغ نشه و اینکه بحث ما سر اون شرکت نیست، اسمی ازش نمی برم) زودتر از ما محصول خود را با قیمتی کمتر به بازار عرضه کرد و ظاهرا با استقبال چشمگیری هم روبرو شده بود.
ما با شنیدن این خبر ناامید شده بودیم، اصلا جو ناامیدی و ناراحتی و حتی خشم را می تونستیم بین خودمان حس کنیم؛ چرا که این بدین معنا بود که این همه زحمت شبانه روز ما، بی ثمر می ماند و هیچ چیز بدتر از این نیست که نتیجه تلاش ها و پشت کارت را نبینی آن هم وقتی حس می کردیم تا یک قدمی موفقیت بودیم. بهرحال ما اولین محصولی نبودیم که در این زمینه ارائه شده و طبعا مردم بیشتر به اولین ها علاقه دارند و هیچ کس دومین ها را به یاد نخواهد اورد.
استیو جابز که حال و جو ناامیدی شرکت را دید، یکی از بچه ها را می فرستد تا نمونه ای از گوشی شرکت رقیب را بخرند و پس از آن همه را در سالن جمع می کند. وقتی گوشی به دستش می رسد، شروع می کند با گوشی کار کردن و آن را با محصول خودمان مقایسه می کند.
« تاچش کند کار می کند در حالی که محصولی که ما روی آن کار می کنیم، سرعت تاچش بالاست و سیستم ایمنی آن ضعیف است و خیلی راحت قابل حک شدن است خلاصه اینکه اطلاعات مخاطب در این نوع گوشی محفوظ نیست، در حالی که محصول ما با چنان سیستم عامل امنیتی کدنویسی شده که غیرقابل هک است. یا مثلا کیفیت دوربین گوشی – پیکسل است در حالی که کیفیت گوشی اپل --- پیکسل است. حافظه گوشی --- است در حالی که حافظه محصول ما --- است.
باتری این گوشی نهایت 5 ساله است در حالی که کیفیت باتری ما در حدی تضمینی عمری است که پشت آن را پلمپ می کنیم. فونت گوشی ساده است و زبان های زیای را پوشش نمی دهد، در حالیکه محصول ما، انواع فونت های خوشنویسی شده دارد و در ضمن بیشتر زبان های زنده دنیا را نیز پوشش می دهد. این گوشی وزنی حدودا --- دارد در حالی که وزن محصول ما، --- است یعنی سبک و خوش دست است و این ویژگی ها باعث شده تا در جای کمتری را در جیب بگیرد.
خلاصه اینکه این گوشی یه تیکه آشغاله که تا حداکثر 5 سال آینده باید تعویض بشه چون اگر تعویض نشود، محکوم به نابودی و فنا خواهد بود ولی محصول ما عمری است و یک شخص می تونه تا مدت ها از ش استفاده کنه بدون اینکه برایش مشکلی بوجود بیاورد. درست است که اولین و پیشرو بدون در صنعت ما مهم است اما تاریخ بارها و بارها ثابت کرده بهترین بودن بر اولین بودن برتری دارد، و مشتری های ما آنقدر باهوش هستند که تفاوت کار بین یک گوشی با کیفیت و یک گوشی بی کیفیت را بفهمند، و من اینجا قول می دهم که وقتی ومحصول ما عرضه شد، مشتریان ما این را خواهند فهمید و بدین واسطه ما تبدیل به برندی جهانی و بین المللی خواهیم شد.»
وقتی او این صحبت ها را می کرد، کاملا حس می شد که جو ناامید کننده و مایوس کننده جای خود را جوی پر از انگیزه و شور نشاط داده بود. او یک رهبر بی نظیر و قابل احترام بود چرا که او بجای اینکه در دفترش باشد، همیشه بین ما راه می رفت و او هم کنار ما کار می کرد، درست مثل اینکه او عضوی از این تیم بود نه رئیس ما، هیچ وقت به ما نه به عنوان کارکنانش، بلکه به عنوان تیمش نگاه می کرد و شاید به همین دلیل هم بود که بدون اینکه کسی صحبتی کند، همیشه مشکلات و حس ما را می فهمید و درک میکرد و برای مشکلاتمان راهکاری بی نظیر ارائه می کرد و حس و حال ما برایش مهم بود و همیشه در چنین شرایطی به ما انگیزه و روحیه می داد.
این داستان از جنبه ها و زاویه های مختلفی جالب توجه است:
نخست اینکه، طبق یک گفته معروف که می گوید: «احترام، احترام میاره»
این بدین معنا است که وقتی به اطرافینانمان احترام بگذاریم و آنها را درک کنیم، آنها نیز با ما با احترام رفتار خواهند کرد و حتی در شرایطی ما را درک می کنند. بهرحال همه ما دوست داریم از نظر دوستان و خانواده و عزیزانمون به عنوان انسانی با ارزش و مورد احترام دیده بشویم؛ و عزیزانمان هم احتمالا همین فکر را نسبت به ما دارند، حالا فکر کنیم اگر ما اولین قدم را برای احترام و درک نسبت به طرف مقابل بگذاریم، به احتمال خیلی زیاد، آنها نیز احترام ما را با احترام پاسخ خواهند داد.
دوم اینکه، اگر در هر کاری، هرچند کوچک و بی اهمیت به نظر برسد، بهترین خود را بگذاریم و برای بهترینی که در ذهنمان تصورش می کنیم، تلاش کنیم؛ نتیجه، این می شود که در آن کار یا حرفه ستاره می شویم. درست مثل برند اپل که به واسطه تلاش برای بهترین حد ممکن تیم شرکت اپل و استیو جابز، به برندی برتر در صنعت گوشی و هر ابزار مربوط به تکنولوژی شناخته شده است.
سوم اینکه، وقتی در حال تلاش برای کاری یا چیزهستیم و انتظار نتیجه فوق العاده ای را داریم، منطقی است که به جای تمرکز بر روی رقیبان خود، تنها تمرکز خود را بر روی به انجام رساندن کار یا چیز بگذاریم؛ تنها در این صورت است که می توانیم آن را با بهترین تلاش خود به سرانجام برسانیم.
.
.
.
#احترام_متقابل #تلاش_و_پشتکار #تمرکز_حواس #رهبری#لیدرشیپ #تیم_ورک #کار_تیمی #لیدر #اولین_سری_آیفون #اپل #استیو_جابز