روس ها به او لقب F14 ایرانی داده بودند.کشتی گیری از محله جوادیه تهران که وقتی از هم دوره ای هایش در موردش میپرسی همه از یک کلمه در وصفش استفاده می کنند.نابغه!
در جام دانکلف تنها کسی بود که قهرمان روس را تار و مار کرد و طلایی به وطن بازگشت.در بازی های جهانی ۱۹۸۳ که تیم ملی کشتی به دستور علی اکبر ولایتی برگشت نابغه هم از کشتی دلزده شد.سال بعد به خاطر موهای بور از اردوی تیم ملی کنار گذاشته شد تا تاریخ کشتی ایران شاهد بزرگترین استعداد سوزی تاریخ باشد. تب رفتن به ژاپن آنروزها داغ بود و F14 مانند سایر بچه محل هایش راهی ژاپن شد. برای کسانی که می شناختندش اسطوره معرفت بود. اما ژاپن برای F14 آغاز سقوط شد.حال نابغه به جای مدال های قهرمانی با شمشیر سامورایی شناخته می شد.چنان زهرچشمی از یاکوزاهای ژاپنی گرفته بود که نامش را سلطان وحشت گذاشتند.هدیه F14 برای مردم ژاپن فقط ترس بود. او جز معدود ایرانیانی شد که نامش به روزنامه واشنگتن تایمز راه یافته است.نه به عنوان نابغه کشتی! به عنوان گنگستر!
اما پایان سلطان وحشت جور دیگری رقم خورد. نوار کاست هایی که به آدرس رستوران برادرش پست شده بودند به جای موسیقی در دلشان حشیش پر شده بود.نوارها که به دستش رسید، با رفتن پستچی به صورت هماهنگ شده به دام پلیس ژاپن افتاد.
اینگونه F14 در خاک ژاپن سقوط کرد.
نابغه رفت و پس از شش سال حبس رئیس یاکوزاها و سلطان وحشت به وطن برگشت.مردی که امروزه کشتی تمرین میدهد و کشتی تمرین می کند. بچه جوادیه ای که امروز نشان از رئیس یاکوزاها ندارد.