مقوله حمایت خانواده از فرزندان و چگونگی کیفی و کمی حمایت همواره مورد دغدغه خانوادههای مسئول و متعهد و آگاه بوده است. در داستان بیماری اعتیاد اما این موضوع قدری حساستر بوده تا جایی که امروزه آسیب شناسان معتقدند حمایتهای خانواده میتواند در فرآیند شکلگیری بیماری اعتیاد، عمق آسیب وارده بر فرد و حتی بر پروسه درمان و بازتوانی فرد در حال ترک نقش به سزایی داشته باشد.
چه بسیار فرزندانی که در خانوادههای مرفه و پولدار پرورش یافتند و بهواسطه حمایتهای بیحسابوکتاب به ورطه اعتیاد به مواد مخدر و محرک گرفتار آمدند.
و چه بسیارند افراد گرفتاری که بهواسطه تداوم حمایتهای ناسالم خانواده خود هرروز برشدت بیماری اعتیادشان افزوده میگردد.
و کم نبودند و نیستند بیماران در حال بهبودی که پس از قطع مصرف مواد بهواسطه مجموعه حمایتهای نابجای خانواده، مجدداً در دام لغزش مواد و عود اعتیاد گرفتار شدند.
موضوع حمایت از معتاد توسط خانوادهها همیشه بهعنوان یک دغدغه گیجکننده در جلسات مشاوره مطرح میباشد؛
آیا شما هم از آن دست خانوادههایی هستید که تمامی راهها و فرصتها را برای نجات معتادتان بکار بستید و اما نتیجه نگرفتید؟
خانواده تا کجا میتواند از معتاد حمایت نماید؟
آیا اساساً بایستی از فرد معتاد حمایت نمود؟
چه حمایتهای لازم و چه حمایتهای ضروری نیست؟
آیا حمایت از فرد در حال مصرف با حمایت از بیمار در حال بهبودی متفاوت است؟
حمایتهای سالم به مواردی اطلاق میشود که در صورت کم شدن یا قطع آن حمایت، حیات فرد به خطر بیفتد؛ نظیر خوراک، پوشاک، سرپناه، سلامت، امنیت و …
حمایتهای ناسالم به مواردی اطلاق میشود که در صورت کم شدن یا قطع آن حیات فرد به خطر نیفتد؛ نظیر خرید ماشین، موبایل، سفر خارجه، ازدواج، سرمایهگذاری، ادامه تحصیل و…...از این تعاریف برمیآید که در فرآیند بیماری اعتیاد حمایتهای سالم خانواده بهجا و بهموقع و ضروری بوده و حمایتهای ناسالم اغلب غیرضروری، نا بهجا میباشند.
اغلب خانواده به این پرسش به ۴ شکل پاسخ میگوید:
من از معتادم( مصرفکننده یا در حال بهبودی) حمایت میکنم؛
مثال: من برای معتادم همهچیز مهیا میکنم اگر ترک کند.
مثال:من برای معتادم همه کار میکنم چون وظیفهام است.
مثال: من از معتادم حمایت میکنم تا دهان بقیه را ببندم.
مثال: من با عشق و آگاهی از بیماری اعتیاد از معتادم با مشورت و بهجای خود حمایت میکنم.
بین حمایتهای خانواده در مقاطع مختلف تفاوتهایی وجود دارد؛
حمایت خانوادهها را در سه مقطع زمانی بررسی میکنیم:
اغلب خانوادهها این نوع حمایت از فرزندان را از دوران کودکی وظیفه پدرانه و مادرانه میدانند.اغلب حمایتها احساسی افراطی و بدون در نظر داشتن ساختار شخصیتی فرزند و اغلب خارج از ظرفیت روانی فرزند میباشد( مثال واضح پر کردن یک لیوان با یک پارچ آب).
فرزندان رشد یافته در این خانواده اغلب توقع طلب، طلبکار،تنبل، پرمدعا،مغرور، ناسپاس و فراموشکار و … بار آمدهاند.عزتنفس این فرزندان در محیط خارج خانواده بسیار پایین و اغلب در جدال و تنش با محیط اطراف خود میباشند.
این افراد بسیار در معرض آسیب اعتیاد به انواع مواد مخدر و محرک و رفتارهای ضداجتماعی قرار دارند.