استفن اسمیت (انتشارات دانشگاه آکسفورد)
به طور کلی، اقتصاد محیط زیست به چگونگی تأثیر فعالیت و سیاست اقتصادی بر محیطی که در آن زندگی می کنیم می پردازد. برخی از تولیدات باعث ایجاد آلودگی می شوند - برای مثال، انتشار گازهای گلخانه ای نیروگاه ها می تواند باعث باران اسیدی شود و همچنین به گرم شدن کره زمین کمک کند. تصمیمات مصرف خانگی نیز بر محیط زیست تأثیر میگذارد - برای مثال، مصرف بیشتر میتواند به معنای ارسال زبالههای بیشتر به زبالهسوزها یا زبالهدانهای آلوده باشد.
با این حال، آلودگی یک پیامد اجتناب ناپذیر فعالیت اقتصادی نیست. سیاستهای زیستمحیطی میتوانند شرکتهای آلاینده را ملزم به پاکسازی گازهای گلخانهای خود کنند و میتوانند مردم را تشویق کنند که رفتار خود را تغییر دهند. با این حال، به طور کلی، این اقدامات مستلزم برخی هزینه ها است - برای مثال نصب تجهیزات کنترل آلودگی. بنابراین یک معامله وجود دارد: محیطی تمیزتر، اما هزینه های اقتصادی. سؤالات اصلی در اقتصاد محیط زیست به این مبادله مربوط می شود:
• اگر حفاظت از محیط زیست پرهزینه است، چقدر باید برای کنترل آلودگی هزینه کنیم؟ آیا ارزش آن را دارد که آلودگی را به صفر برسانیم یا به دلیل منافع اقتصادی ناشی از آن باید مقداری از آلودگی را بپذیریم؟
• در اتخاذ این تصمیمات، چگونه می توانیم مزایایی را که مردم از محیطی با آلودگی کمتر دریافت می کنند، ارزیابی کنیم؟
• سیاست های دولت برای کاهش آلودگی چه شکلی باید داشته باشد؟ آیا باید سیاستهای زیستمحیطی مبتنی بر بازار را اتخاذ کنیم، از مالیاتهای آلودگی یا تجارت گازهای گلخانهای برای تشویق تولید و مصرف «سبز» استفاده کنیم؟
اقتصاد محیط زیست چارچوبی برای تفکر در مورد این موضوعات فراهم میکند، که در قلب حوزههای کلیدی مناقشات سیاسی و بحثهای عمومی مانند تغییرات اقلیمی، انرژی هستهای، بازیافت و تراکم ترافیک قرار دارند.