سلام دوستان عزیز. امروز میخوام کتاب مهاتما گاندی رو نقد کنم.
این کتاب نوشته رومن رولان هست و زمان نگارش کتاب، هنوز مهاتما گاندی زنده بوده و بنابراین سرنوشت نهایی او و هند، در کتاب نوشته نشده که خب، تا حدودی یک نقطه ضعف محسوب میشه؛ اما باتوجه به اینکه نویسنده در زمان گاندی زندگی میکرده و خیلی از اتفاقات رو با چشمهای خودش دیده و مثل بعضی کتابها که مدتها بعد از اتفاق مورد نظر کتاب، نوشته شدند، نیست و از طرفی هم نویسنده توی اون فضا و اتمسفر زندگی کرده و این فقط یک کتاب عادی نیست و میشه گفت احساسات نویسنده هم همراهش شده!...
برسیم به خود کتاب! کتاب، کوتاه یا بلند نیست اما (برای خودم) لحن نسبتا رسمی، باعث شد که خوندنش چند روز طول بکشه. البته فکر کنم نسبتا رسمی، توصیف درستی نیست و در واقع نمیدونم چی باید بگم؛ اما بهرحال، لحن کتاب از این نظر، شاید یک نقطه ضعف به حساب بیاد، اما حماسی بودن و توصیفهای حماسی، کاملا این نقطه ضعف رو میپوشونه و حتی باعث میشه به نقطه قوت تبدیل بشه!
توصیف درست و خوبی از گاندی، همراهان گاندی و حال و هوای اون روزها و واکنشهای هند، داره و با سبک نوشتاری خوبش، تونسته اهمیت و عظمت ماجرا رو نشون بده.
اصل چیزی که باعث شد، این کتاب رو بخونم، این بود که جایی دیدم رهبر، پیشنهاد کرده بود و گفته بود که این کتاب، بهترین توصیف رو از گاندی کرده؛ من هم هر چند کتاب دیگه ای در موردش نخوندم، ولی باتوجه به چیزهایی که گفتم، فکر میکنم حتی اگر بهترین کتاب در مورد گاندی نباشه، قطعا یکی از سه کتاب برتر در این زمینه هست.
در واقع این کتاب اونقدر خوب هست که علاوه بر پاراگراف (بند) بالا، بتونم بدون خواندن بقیه آثار رومن رولان، نتیجه بگیرم که اون واقعا نویسنده حرفهای و قهار و کاربلدی هست...
همچنین،با اینکه نویسنده از طرفداران سرسخت گاندی هست، اما در متن کتاب نشون داده که درست مثل خود گاندی، تعصب بیجا و غیرعقلانی نداره و حتی دیدم که جایی در یک پینوشت، گفته بود که با نظر گاندی موافق نیست و خب این هم قطعا یک نقطه قوت بزرگ هست.
اینجا باید یک اعترافی هم بکنم! بعضی از پینوشتها اونقدر طولانی بودن که حوصله نداشتم و فکر میکنم، سه چهارتا از پینوشتها رو نخوندم یا نصفه نیمه خوندم?
کتاب مهاتما گاندی، اسم سادهای داره و فکر میکنم محتوای کتاب هم، مثل اسم کتاب، تونسته در یک قالب ساده و عامیانه، مطالب بزرگ و مهمی رو برای خواننده بیان بکنه که باز هم نقطه قوت قابل توجهی محسوب میشه.
در کل هرچی فکر میکنم، به جای نقطه ضعف، فقط نقاط قوت ریز و درشتی کتاب به ذهنم میرسه و میتونم با جدیت بگم که (من که از این سبک کتاب خوشم نمیآمد) ابن یکی از بهترین و تأثیرگذارترین کتابهایی بوده که خوندم و حتی باعث شده تصمیم بگیرم چند کتاب دیگه از این ژانر و ابن موضوع بخونم! ( معجزه به این میگن?)
در آخر هم همونطور که قبلا گفتم، این کتاب، نه تنها برای علاقمندان به این ژانر با کسانی که میخوان در مورد گاندی مطالعه کنن، بلکه احتمالا برای هر شخص کتابخوان، زیبا و جذاب خواهد بود و احتمالا برای کسانی که به شخصیت گاندی علاقمند هستند، تاثیرگذار و شاید انگیزشی باشه. البته این رو هم باید اضافه کنم که با بعضی از زوایای جدید و کمتر شناختهشده شخصیت گاندی آشنا شدم که بعضاً باعث شد، ازش خوشم بیاد و بعضاً چندان قبولش نداشتم و بعضاً هم مخالفش بودم!
اما در کل، برای شناخت هر چه بیشتر و بهتر و البته دقیقتر شخصیت گاندی، یا برای خواندن یک کتاب خوب در ژانر زندگینامه، یا حتی برای سرگرمی هم که شده، پیشنهاد میکنم دیر یا زود، این کتاب رو بخونید.
به زودی با یک نقد دیگه در خدمتتون خواهم بود?