آرام توانا
آرام توانا
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

ساحل هتل آریان نور

من دقیقا همون جایی هستم که ۱۰ سال پیش آرزوشو کردم

۱۰ سال پیش از خدا خواستم یک روز بیاد که بهم از طرف محل کارم جا بدن تا با مادر شوهرم پدر شوهرم بیایم شمال یادمه پدر شوهرم یک شعری برام خوندن که میگفت

برو قوی شو اگر راحت جان طلبی

این شهرو بادها تو ذهنم مرور کردم هر وقت درس خوندم برای ارشد هر وقت کلاسی شرکت کردم یا از تفریحاتم گذشتم تا درس بخونم همیشه از خدا خواستم ارزوم شده بود بهم جا بدن که پدر شوهر و مادر شوهرمو بیارم شمال تا به من افتخار کنن همیشه برام مهم بوده و هست که منو قوی بدونن و ببینن و بهم افتخار کنن منم جلوشون پز بدم 😀

و امروز در تاریخ ۱۴۰۳/۰۵/۰۹ مصادف با روز تولد خواهر بزرگ و عزیزم من دقیقا جایی هستم که آرزوش رو داشتم و خدارو هزار هزار بار شکر میکنم برای این نعمتی که بهم داده الان کنار شوهر خوبم و پسرم و مادر شوهر و پدر شوهر در ساحل زیبای شهر نور در هتل آریان نور هستم .

و برای اولین بار و اولین لحظه میگم که من در کنار مادر شوهرم خوشحال و راضیم 😉


نور
علاقمند به نویسندگی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید