Nima
Nima
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

پایتون مالِ بچه هاست؟ ضعیفه؟


خب. فکر کنم الان که دارم اینو مینویسم از آخرین پستی که نوشتم 3 سال میگذره، کلی زمان گذشت و چیزای زیادی به دست آوردم یا از دست دادم، احتمالا یا دقیقا مثل خود شما که دارید اینو میخونید. صرفا میخواستم بگم سرم خلوت تر شده و احتمالا با موجی جدید و بی سابقه از نوشته های مختلف راجع به Backend development به کمک پایـتان(تلفظی عجیب اما مرسوم:)) رو برو خواهید بود:)، حالا اینا رو ولش کنید بریم سراغ اصل مطلب.

احتمالا شده که در حال یادگیری یک زبان جدید هستین و هر از گاهی از روی کنجکاوی وارد اینترنت میشید و سعی میکنید نظرات مختلف راجع به اون زبان/فریمورک رو بخونید. که گاها یا مثبته یا منفی. نکته جالب اینجاست که نکات مثبت عملا تو چشم ما نمیان، چرا؟ چون تو ذهنت میگی که: "بابا من دارم اینو پیش میبرم دیگه" یا دارم میخونم، نه مانع یادگیریه نه رشد دهنده اون، چون اولش که میخواستید اون زبان رو یاد بگیرید دلایل کافی رو برای این کار پیدا کردین. شما که دارید مثلا پایتون یاد میگیرین دیگه براتون فرق نمیکنه 6 تا ماژول ai داریم یا 9000 تا، اون چیزی که باعث میشه روند یادگیریتون خراب بشه چیه حالا؟(رشد دهندشو بهتون آخر همین پست میگم) اینکه تو سایت فلان دارید میچرخید و کاربری با اسم اصغر سورس کِش نوشته:

این پایتون هم مال بچه هاس بابا، مشتی اونیکه با سی پلاس پلاس و اینتل پنتیوم ناسا هک کنه.



همین کامنت مسخره آوار میشه سرِ شما، باعث میشه بجای یادگیری برید قسمت n اُم فصل z اُم سریال مورد علاقتونو ببینید و تا یه هفته سمت یادگیری نرین! چرا باید همچین چیزی باشه؟ میدونین من اصل آدم خوبی نیستم برای اینکه توصیه روانشناسانه کنم، ولی با اینکه هممون میدونیم هیچ زبان برتری وجود نداره، این نظر رو ناخوداگاه ما تاثیر میزاره، چرا؟ فقط کافیه ذهن ما به سمت یک زبان جهت بگیره، کامنت اصغر رو دنبال کنیم، یادگیری زبان x رو کنار بزاریم و بشتابیم سمت سی پلاس پلاس. کاری که احتمالا 4 5 بار انجام دادیم و نهایتا میبینیم جز از این شاخه و اون شاخه پریدن کار خاصی دیگه ای نکردیم. چجوری قطعش کنیم؟ یه زبون برنامه نویسی رو مثل کش تمبون بگیر و ولش نکن! همین! حتی همین الان که خیلیا میگن PHP مُرده، بعضی از همونا 3 سال پیش بدون برنامه مهاجرت کردن سمت راست و گو دوباره برگشتن سمت همون PHP، چرا؟

چون فکر میکردن رفتن به اون سمت مساوی حقوق بیشتر، فرصت کاری بیشتر و امکانات بیشتر. اما تهش چیشد؟ نتونستن به مهارتی که تو PHP داشتن برسن و ناامید شدن، بزارید بهتون رُک بگم، به نظر خودم اگر میخواید موفق بشید باید یه زبان رو پیدا کنید و داخلش یه متخصص حرفه ای بشید. دنیای آینده دنیای متخصص هاست. به محض اینکه تو اون زبان حرفه ای شدید(چند سالی زمان میبره) و تونستید باهاش خوب پول دربیارید نشونه این میتونه باشه که توش حرفه ای هستید(میتونه باشه!) اونوقته که میتونید هر زبان دیگه ای رو مثل آب خوردن باهاش کار کنید و با هر فریمورکی که دوست دارید کار کنید، این همون درجه (مهندس نرم افزار) عه که آرزوی من و خیلی از شماست. که البته رسیدن بهش راه دراز و طولانی و به نظر خودم حداقل 10 سالست! شما 10 سال دیگه میشید یه مهندس عالی تو یه شرکت توپ و اصغر سورس کِش قصه ما هم هر شب همینو ران میکنه و بعدش لالا.

#include <iostream> int main() { std::cout << &quotNasa is hacked by Asghar!&quot << std::endl; return 0; }

خب، رسیدیم آخر مقاله، حالا اون عنصر انگیزه مون باید چی باشه؟ این پست؟ اون رویای مهندس عالی شدن؟

به نظر من اونو باید تو خودتون پیدا کنید، من نمیخوام مثل پیج های اینستاگرام رویا فروشی کنم، برید سمت کاری که علاقه بهش دارید و توش متخصص بشید، پول هم بعدا سمتتون میاد:)، خلاصه که کار مورد علاقتون رو مثل کش تمبون بگیرید و حرفای اصغر ها رو گوش ندین! آرزو میکنم آرزو هاتون واگعی بشه:)


پانوشت 1: کارکتر اصغر کیک بود و ممکنه در زندگی واقعی اصغر ها اسم های مختلفی داشته باشن، لذا نه به خشونت علیه اصغر ها.


پانوشت2: میخوام آخر هر مقاله یه کتاب مرتبط معرفی کنم، به نظرم شروع کنید به خوندن کتاب "هنر رندانه ی به ت*م گرفتن!" دید خیلی خوبی نسبت به زندگی بهتون میده


پانوشت3: احتمالا فکر میکنید چرا جواب اصلی سوال مقاله رو ندادم؟ جواب منم اینه که یدور دیگه نوشتم رو بخونید:)

برنامه نویسیپایتونیادگیری زبان
I write; Cause I learn
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید