آژانس تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ آران
آژانس تبلیغاتی و دیجیتال مارکتینگ آران
خواندن ۲۹ دقیقه·۵ سال پیش

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ چیست؟ از سیر تا پیاز بازاریابی دیجیتال (بازاریابی محتوا، سئو، تبلیغات پولی و...) را به زبانی ساده و روان در این مقاله برایتان آورده‌ایم. با مطالعه این مقاله از وبسایت آران دیگر نیازی به مراجعه به وبسایت‌های متعدد داخلی و خارجی برای درک مفهوم ترند این روزهای دنیای مارکتینگ ندارید.

با وجود دردسترس بودن اینترنت در دنیای امروز، اگر به شما بگویم روزانه بر تعداد کاربران آنلاین افزوده می‌شود، باور می‌کنید؟ همین‌طور است. در واقع، مصرف اینترنت «ثابت» در بین بزرگسالان در سه سال گذشته افزایش یافته است. اگرچه شاید این مسئله را زیاد بر زبان آوریم که شیوه خرید مردم واقعاً با این تغییرات، دست‌خوش تحولات شده است –بازاریابی آفلاین دیگر اثربخشی سابق را ندارد.

بازاریابی همواره درباره برقراری ارتباط با مخاطبان در مکان و زمان درست بوده و هست. امروزه، بدین معناست که باید آن‌ها را در جایی که بیشتر پرسه می‌زنند، ملاقات کنید: در اینترنت. وارد دنیای دیجیتال مارکتینگ شوید –به عبارت دیگر، هر نوع شکلی از بازاریابی که به صورت آنلاین وجود دارد.

دیجیتال مارکتینگ چیست؟

دیجیتال مارکتینگ دربرگیرنده تمام اقدامات بازاریابی است که از یک دستگاه الکترونیکی یا اینترنت استفاده می‌کند.

کسب‌وکارها از کانال‌های دیجیتالی مانند موتورهای جستجو، رسانه‌های اجتماعی، ایمیل و دیگر وبسایت‌ها جهت برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و احتمالی استفاده می‌کنند.

یک بازاریاب داخلی ممکن است بگوید بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ مشابه‌اند، اما تفاوت‌های جزئی بین‌شان وجود دارد. هرگونه مکالمه و گفتگو بین بازاریابان و صاحبان کسب‌وکار در ایران، ایالات متحده، بریتانیای کبیر، آسیا، استرالیا و زلاندنو، به تفاوت‌های کوچک بین این دو شفافیت بیشتری می‌بخشد.

چرا باید به سراغ دیجیتال مارکتینگ رفت؟

درحالی‌که بازاریابی سنتی احتمال دارد کماکان در تبلیغات چاپی، ارتباطات تلفنی، یا بازاریابی فیزیکی دیده شود، دیجیتال مارکتینگ می‌تواند به صورت الکترونیکی و آنلاین ظاهر شود. یعنی امکانات بیشماری همچون فرصت‌های بازاریابی ایمیل، ویدئو، رسانه‌های اجتماعی، یا وب‌سایت‌محور برای برندها وجود دارد.

چون دیجیتال مارکتینگ گزینه‌ها و راهبردهای مرتبطی به همراه دارد، گستره متنوعی از تاکتیک‌های بازاریابی مبتنی بر بودجه پیش رویتان قرار داشته و می‌توانید خلاقانه اقدام کنید.

در دیجیتال مارکتینگ، می‌توانید از ابزارهایی همچون داشبوردهای تحلیلی جهت پایش موفقیت و بازده سرمایه‌گذاری کمپین‌های‌تان نسبت به محتوای تبلیغی سنتی –مانند بیلبوردها یا تبلیغات چاپی- بهره‌مند شوید.

?

یک کسب‌وکار چطور یک دیجیتال مارکتینگ را تعریف می‌کند؟

دیجیتال مارکتینگ با استفاده از تاکتیک‌ها و کانال‌های دیجیتال بی‌شمار جهت برقراری ارتباط با مشتریانی که وقت‌شان را آنلاین صرف می‌کنند، تعریف می‌شود. از خود وبسایت تا دارایی‌های برندسازی آنلاین یک کسب‌وکار –تبلیغات دیجیتال، بازاریابی ایمیلی، بروشورهای آنلاین و...- طیفی از تاکتیک‌‌ها وجود دارد که همگی زیر چتر «دیجیتال مارکتینگ» آرام می‌گیرند.

بهترین بازاریابان دیجیتال، از چگونگی حمایت از کمپین بازاریابی دیجیتال در اهداف بلندمدت‌شان، تصویری روشن دارند. بسته به اهداف بلندمدت راهبرد بازاریابی‌شان، بازاریابان می‌توانند از یک کمپین به کمک کانال‌های رایگان و پولی در زمان انتشار، پشتیبانی کنند.

یک بازاریاب محتوا می‌تواند مجموعه‌ای از نوشته‌های بلاگ را که منجر به ایجاد راهنما از سوی یک کتاب الکترونیکی اخیراً خلق‌شده توسط کسب‌وکار می‌شود، تولید نماید. بازاریاب رسانه‌های اجتماعی شرکت می‌تواند به ترفیع این نوشته‌های بلاگ از طریق نوشته‌های پولی و ارگانیک در حساب‌های رسانه‌های اجتماعی آن کسب‌وکار مشغول شود.

شاید یک بازاریاب ایمیل بتواند یک کمپین ایمیلی برای ارسال اطلاعات بیشتر درخصوص شرکت برای آن دسته افرادی که کتاب الکترونیکی را دانلود کرده‌اند، راه‌اندازی کند. در زمان مناسب درخصوص این بازاریاب‌های دیجیتال به تفصیل صحبت خواهیم کرد.

انواع نمونه‌های دیجیتال مارکتینگ

در ادامه تعدادی از رایج‌ترین تاکتیک‌های دیجیتال مارکتینگ و کانال‌های موجود در هر یک آورده شده است.

1. بهینه‌سازی موتور جستجو (سئو)

این روند بهینه‌سازی وبسایت شما جهت کسب «رتبه» بالاتر در نتایج صفحات موتور جستجو است که با افزایش حجم ترافیک ارگانیک (یا رایگان) دریافتی وبسایت‌تان انجام می‌گیرد.

کانال‌هایی که از سئو بهره‌مند می‌شوند، وبسایت‌ها، وبلاگ‌ها و اینفوگرافیک‌ها هستند.

راهکارهایی جهت نزدیک شدن به سئو جهت ایجاد ترافیک مناسب برای وبسایت‌ها وجود دارد که به شرح زیر است:

الف) سئوی آن پیج

این نوع از سئو بر تمام محتوای موجود «روی صفحه» در زمان بررسی یک وبسایت تمرکز دارد. با پژوهش کلمات کلیدی برای میزان و نیت (یا معنا) جستجو، می‌توانید به سوالات خوانندگان پاسخ داده و رتبه‌ بالاتری را در نتایج صفحات موتور جستجو (SERPها) به خود اختصاص دهید.

ب) سئوی آف پیج

این نوع از سئو بر تمام فعالیت‌هایی که «خارج از صفحه» در زمان بررسی یک وبسایت جهت بهینه‌سازی صورت می‌گیرد، تمرکز دارد. شاید بپرسید «کدام فعالیت‌ها که در وبسایت من انجام می‌شود، می‌تواند بر رتبه‌بندی من تاثیر بگذارد؟». پاسخ، لینک‌های درونی است، یا همان بک‌لینک‌ها.

تعداد ناشرانی که به شما لینک می‌شوند و «اعتبار» نسبی آن ناشران، بر چگونگی رتبه‌بندی شما براساس کلمات کلیدی که برایتان اهمیت دارند، تاثیر می‌گذارد.

با برقراری ارتباط با ناشران، نوشتن نوشته‌های مهمان در این وبسایت‌ها (و لینک‌دهی به وبسایت‌تان) و ایجاد توجه خارجی، می‌توانید بک‌لینک‌هایی که برای بالا کشاندن وبسایت‌تان در نتایج صفحات موتور جستجو به آن نیاز دارید را به دست آورید.

?

پ) سئوی فنی

این نوع از سئو بر بک‌اند وبسایت شما و چگونگی کدنویسی صفحات آن تمرکز دارد. فشرده‌سازی تصویر، داده‌های ساخت‌یافته، و بهینه‌سازی فایل CSS، همگی شکل‌هایی از سئو فنی هستند که می‌توانند سرعت بارگذاری وبسایت‌تان را افزایش دهند –یک عامل رتبه‌بندی حائزاهمیت در چشمان موتور جستجوهایی همچون گوگل.

2. بازاریابی محتوا

این اصطلاح بیانگر خلق و ترفیع دارایی‌های محتوایی با هدف ایجاد آگاهی برند، رشد ترافیک، خلق راهنما و مشتریان است.

کانال‌هایی که می‌توانند در راهبرد بازاریابی محتوا فعلی شما نقش داشته باشند، بدین شرح‌اند:

الف) نوشته‌های بلاگ

نوشتن و انتشار مقالات در بخش وبلاگ وبسایت یک شرکت به شما کمک می‌کند تا حیطه تخصصی صنعت‌تان را معرفی کرده و برای کسب‌وکارتان، ترافیک جستجوی ارگانیک خلق کنید. این کار به شما فرصت‌های بیشتری برای تبدیل بازدیدکنندگان سایت به راهنماها برای تیم فروش‌تان دراختیارتان می‌گذارد.

ب) کتاب‌های الکترونیکی و گزارش‌های دقیق

کتاب‌های الکترونیکی، گزارش‌های دقیق و مفاهیم مشابه با محتوای طولانی می‌توانند سطح آگاهی و درک بازدیدکنندگان وبسایت شما را بالا ببرند. این به شما اجازه می‌دهد تا محتوای‌تان را برای اطلاعات تماس یک خواننده، ایجاد راهنما برای شرکت و جابجایی افراد در سیر خرید مشتری، معاوضه نمایید.

پ) اینفوگرافی‌ها

گاهی‌اوقات، خوانندگان از شما می‌خواهند تا چیزی را به آن‌ها نشان دهید، نه اینکه با متن به آن‌ها بفهمانید. اینفوگرافی‌ها شکلی از محتوای بصری هستند که به بازدیدکنندگان وبسایت کمک می‌کنند تا مفهومی را که می‌خواهید به آن‌ها کمک کنید تا یاد بگیرند را تصویرسازی کنند.

3. بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

این اقدام برند و محتوای شما را در کانال‌های رسانه‌های اجتماعی جهت افزایش آگاهی برند، ایجاد ترافیک، و خلق راهنماها برای کسب‌وکار‌تان ترفیع می‌کند.

کانال‌هایی که می‌توانید از آن در بازاریابی رسانه‌های اجتماعی صحبت کنید، به شرح زیر است:

فیسبوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام، اسنپ‌چت، پینترست.

?

اگر با پلتفرم‌های اجتماعی آشنایی ندارید، می‌توانید از ابزارهایی همچون نوین‌هاب برای برقراری ارتباط بین کانال‌هایی مانند لینکدین و فیسبوک در یک مکان بهره‌مند شوید. بدین طریق، می‌توانید به سادگی محتوای‌تان را برای کانال‌های متعدد به طور همزمان زمان‌بندی کنید و آمار آن را از طریق همین پلتفرم پایش کنید.

در راستای اتصال حساب‌های اجتماعی‌تان برای انتشار محتوا، می‌توانید صندوق‌های ورودی رسانه‌های اجتماعی‌تان را در یک مکان یکپارچه کرده و مستقیماً از یک بستر مستقیماً پیام‌های دلخواه‌تان را ارسال کنید.

4. پرداخت به ازای کلیک (PPC)

یک روش ایجاد ترافیک برای وبسایت شما از طریق پرداخت به منتشرکننده برای تعداد دفعات کلیک شدن تبلیغ شماست.

یکی از رایج‌ترین انواع PPC، تبلیغات گوگل است، که به شما اجازه می‌دهد تا برای قرارگیری در بخش‌های برتر صفحات نتایج جستجوی موتور جستجوی گوگل به هزینه «هر کلیک» روی لینک‌هایی که قرار می‌دهد، پول پرداخت کنید.

سایر کانال‌هایی که در آن می‌توانید از PPC استفاده کنید، به شرح زیر است:

الف) تبلیغات پولی فیسبوک

در اینجا، کاربران می‌توانند برای سفارشی‌سازی یک ویدئو، یک نوشته تصویری، یک اسلایدشو که فیسبوک آن‌ها را در فید خبری خود برای کسانی‌که با مخاطبان کسب‌وکار شما مطابقت دارند، قرار می‌دهد، استفاده کنند.

ب) کمپین‌های تبلیغاتی توییتر

در اینجا، کاربران می‌توانند مجموعه‌ای از نوشته‌ها یا نشان‌های نمایه‌ای را برای فیدهای خبری یک مخاطب ویژه، اختصاص‌یافته جهت محقق ساختن یک هدف بلندمدت ویژه برای کسب‌وکارتان، در معرض نمایش قرار دهند. این هدف بلندمدت می‌تواند ترافیک وبسایت، دنبال‌کنندگان بیشتر در توییتر، مشارکت توییتی، یا دانلود اپ باشد.

پ) پیام‌های حمایت‌شده در لینکدین

در اینجا، کاربران می‌توانند برای ارسال مستقیم پیام‌ها به کاربران ویژه لینکدین براساس صنعت و پیشینه شغلی‌شان اقدام کنند.

5. بازاریابی همکاری در فروش

این نوعی از تبلیغات اجرایی‌محور است که در آن برای ترفیع محصولات یا خدمات شخصی در وبسایت‌تان، کمیسیون دریافت می‌کنید.

کانال‌های بازاریابی همکاری در فروش به شرح زیر است:

تبلیغات میزبانی ویدئو از طریق برنامه مشارکت یوتیوب

ارسال لینک‌های همکاری در فروش از طریق حساب‌های رسانه‌های اجتماعی‌تان

6. تبلیغات بومی

تبلیغات بومی به تبلیغاتی اشاره دارد که اصولاً محتوامحور بوده و در کنار محتوای غیرپولی در یک بستر مشخص، تبلیغ می‌شوند.

نوشته‌های حمایت‌شده بازفید، مثال خوبی است، اما بیشتر افراد تبلیغات «بومی» را در بستر رسانه‌های اجتماعی ترجیح می‌دهند، برای مثال تبلیغات فیسبوک و تبلیغات اینستاگرام.

?

7. اتوماسیون بازاریابی

اتوماسیون بازاریابی به نرم‌افزاری اشاره دارد که در راستای اتوماسیون عملیات بازاریابی اصلی شما اقدام می‌کند.

بسیاری از دپارتمان‌های بازاریابی می‌توانند وظایف تکراری که دستی انجام می‌دهند را خودکار نمایند، مانند:

خبرنامه‌های ایمیلی: اتوماسیون ایمیلی صرفاً به شما اجازه نمی‌دهد که به صورت خودکار ایمیل‌هایی به مشترکین‌تان ارسال نمایید. به شما کمک می‌کند تا فهرست مخاطبان خود را گسترش داده تا خبرنامه‌های شما به افرادی تعلق پیدا کند که بخواهند اخبار شما را در صندوق‌های ورودی‌شان ببینند.

الف) زمان‌بندی نوشته رسانه‌های اجتماعی

اگر می‌خواهید حضور سازمان‌تان را در شبکه‌های اجتماعی پررنگ‌تر نمایید، باید به طور منظم پست بگذارید. این کار به صورت دستی، یک روند آشفته خواهد شد. ابزارهای زمان‌بندی رسانه‌های اجتماعی محتوای شما را برای‌تان در کانال‌های رسانه‌های اجتماعی قرار می‌دهند تا بتوانید بیشتر وقت‌تان را روی راهبرد محتوا بگذارید.

ب) جریان‌های کاری پرورش‌دهنده راهنما

ایجاد راهنما و تبدیل آن راهنماها به مشتریان، می‌تواند یک فرایند طولانی باشد. می‌توانید آن فرایند را با ارسال ایمیل‌های مشخص و محتوای متناسب با معیارهایی مشخص، برای مثال در زمان دانلود و بازکردن یک کتاب الکترونیکی برای راهنماها، اتوماسیون نمایید.

پ) ردیابی کمپین و گزارش‌دهی

کمپین‌های بازاریابی می‌توانند دربرگیرنده هزاران کاربر، ایمیل، محتوا، صفحات وب، تماس‌های تلفنی و... باشند. اتوماسیون بازاریابی می‌تواند به شما کمک نماید تا هرچیزی که روی آن کمپین کار می‌کنید را مرتب کنید و سپس عملکرد آن کمپین آن را براساس پیشرفت تمام آن عناصر در گذر زمان، ردیابی کنید.

8. بازاریابی ایمیلی

شرکت‌ها از بازاریابی ایمیلی به عنوان راهکاری جهت برقراری ارتباط با مخاطبان‌شان استفاده می‌کنند. ایمیل اغلب جهت ترفیع محتوا، تخفیف‌ها و رویدادها در راستای کشاندن افراد به وبسایت کسب‌وکارتان استفاده می‌شود.

انواع ایمیل‌هایی که احتمال دارد بتوانید در یک کمپین بازاریابی ایمیلی ارسال‌شان کنید، دربرگیرنده موارد زیر است:

الف) خبرنامه‌های اشتراک بلاگ

ب) ایمیل‌های حاوی اطلاعات تکمیلی برای آن‌دسته از بازدیدکنندگان وبسایت‌تان که چیزی را دانلود کرده‌اند.

پ) ترفیع‌های تعطیلات برای کاربران برنامه وفاداری

ت) نکات یا ایمیل‌هایی از این دست برای پرورش مشتری

9. روابط عمومی آنلاین

روابط عمومی آنلاین، اقدام ایمن‌سازی پوشش آنلاین به‌دست‌آمده از طریق نشر دیجیتال، بلاگ‌ها و سایر وبسایت‌‌های محتوامحور است.

به روابط عمومی سنتی شباهت دارد اما در فضای آنلاین جریان دارد. کانال‌هایی که می‌توانید از آن‌ها جهت بیشینه‌سازی اقدامات روابط عمومی خود استفاده کنید به شرح زیر است:

?

الف) پیشتازی در گزارشگری از طریق رسانه‌های اجتماعی

برای مثال، گفتگو با خبرنگاران در توییتر، بهترین راه جهت توسعه رابطه با خبرگزاری‌هایی است که فرصت‌های رسانه‌های اکتسابی را برای شرکت‌تان می‌توانند به ارمغان آورند.

ب) نقد و بررسی‌های آنلاین مشارکتی برای شرکت‌تان

زمانی‌که شخصی در ارتباط با شرکت شما به صورت آنلاین، نقد و بررسی می‌نویسد، صرف‌نظر از خوب یا بد بودنش، غریزتاً شاید نخواهید به سمتش بروید. برعکس، نقد و بررسی‌های شرکتی مشارکتی به شما کمک می‌کند تا برند خود را انسانی‌ ساخته و پیام‌رسانی قدرتمندی را که بتواند از اعتبار شما محافظت کند به ارمغان آورید.

پ) نظرات مشارکتی در وبسایت یا وبلاگ شخصی‌تان

مشابه با پاسخگویی شما به نقد و بررسی‌ها در مورد شرکت‌تان، پاسخگویی به افرادی که محتوای شما را مطالعه می‌کنند، بهترین راهکار برای خلق گفتگوی بهره‌ور در حوزه صنعت شماست.

10. بازاریابی درونگرا

بازاریابی درونگرا به روش‌شناسی بازاریابی اشاره دارد که در آن شما مشتریان را در هر مرحله از سیر مشتری جذب کرده، آن‌ها را به مشارکت واداشته و رضایت‌شان را جلب می‌کنید.

شما می‌توانید از تاکتیک‌های دیجیتال مارکتینگ فهرست‌شده در زیر به عنوان یک استراتژی بازاریابی درونگرا برای خلق تجربه مشتری موفق در کنار آن، نه در مقابلش، بهره‌مند شوید. دراینجا به نمونه‌هایی از بازاریابی درونگرا دربرابر بازاریابی سنتی اشاره شده است:

الف) بلاگ‌نویسی دربرابر تبلیغات پاپ‌آپ

ب) بازاریابی ویدئویی دربرابر تبلیغات بازرگانی

پ) فهرست‌های مخاطبان ایمیلی دربرابر ایمیل‌های اسپم

وظایف بازاریابان دیجیتال

بازاریابان دیجیتال مسئول ایجاد آگاهی برند و خلق راهنما از طریق تمام کانال‌های بازاریابی هستند –رایگان و پولی- که در اختیار شرکت قرار دارد. این کانال‌ها شامل رسانه‌های اجتماعی، وبسایت خود شرکت، رتبه‌بندی‌های موتور جستجو، ایمیل، تبلیغات نمایشی، و بلاگ شرکت می‌شود.

بازاریاب دیجیتال معمولاً بر یک شاخص عملکرد کلیدی (KPI) متفاوت برای هر کانال تمرکز می‌کند تا بتواند به شکلی مناسب عملکرد شرکت را در هر کانال ارزیابی نماید.

یک بازاریاب دیجیتال که مسئولیت سئو را بر عهده دارد، ترافیک ارگانیک وبسایت‌شان را اندازه‌گیری می‌کند –که از ترافیک برآمده از بازدیدکنندگان وبسایتی نشئت می‌گیرد که صفحه‌ای از وبسایت کسب‌وکار را از طریق یک جستجوی گوگل پیدا می‌نماید.

امروزه دیجیتال مارکتینگ از طریق نقش‌های بازاریابی متعددی اجرایی می‌شود، و یک فرد تام‌گرا احتمال دارد بتواند نسبت به اجرای تمام تاکتیک‌های دیجیتال‌ مارکتینگ توصیف‌شده در فوق از توانمندی لازم برخوردار باشد. در شرکت‌های بزرگ‌تر، این تاکتیک‌ها متخصصین متعددی داشته که هر یک فقط بر یک یا دو کانال دیجیتال برند تمرکز می‌کنند.

?

در ادامه مثال‌هایی از این متخصصین آورده شده است:

1. مدیر سئو

KPIهای اصلی: ترافیک ارگانیک

به طور خلاصه، مدیران سئو، مسئولیت رتبه‌آوری در گوگل را بر عهده دارند. با استفاده از گستره‌ای از رویکردهای متعدد برای بهینه‌سازی موتور جستجو، این شخص مستقیماً با خالقان محتوا در ارتباط خواهد بود تا اطمینان حاصل کند محتوایی که آن‌ها تولید می‌کنند به خوبی برای گوگل به نمایش گذاشته می‌شود یا نه –حتی‌اگر شرکت این محتوا را در رسانه‌های اجتماعی منتشر کرده باشد.

2. کارشناس بازاریابی محتوا

KPIهای اصلی: مدت زمان ماندن کاربر روی هر صفحه، ترافیک کلی وبلاگ، مشترکین کانال یوتیوب

کارشناسان بازاریابی محتوا، خالقان محتوای دیجیتال هستند. آن‌ها اغلب رد تقویم وبلاگ‌نویسی شرکت را دنبال می‌کنند و استراتژی محتوایی را تدوین می‌کنند که ویدئوها را نیز دربر می‌گیرد.

این متخصصان، اغلب با افراد حاضر در سایر دپارتمان‌ها همکاری دارند تا تضمین نمایند که محصولات تولیدی و کمپین‌های اجراشده کسب‌وکار با محتوای ترفیعی مناسب در کانال‌های دیجیتال تحت پشتیبانی قرار گرفته باشد.

3. مدیر رسانه‌های اجتماعی

KPIهای اصلی: دنبال‌‌کردن‌ها، ایمپرشن‌ها، به‌اشتراک‌گذاری‌ها

نقش یک مدیر رسانه‌های اجتماعی از نام آن پیداست، اما اینکه مدیریت کدام شبکه‌های اجتماعی به آن ارتباط پیدا می‌کند، به صنعت‌شان بستگی دارد. این کارمند احتمال دارد بتواند با کارشناس بازاریابی محتوا جهت توسعه یک استراتژی برای محتوایی که قرار است در هر شبکه اجتماعی منتشر شود، کار کند.

(توجه: در KPIهای فوق، «ایمپرشن‌ها»، به تعداد دفعاتی اشاره دارد که پست‌های یک کسب‌وکار در فید خبری یک کاربر به نمایش درآمده است).

4. هماهنگ‌کننده اتوماسیون بازاریابی

KPIهای اصلی: نرخ بازشدن ایمیل، نرخ کلیک کمپین، نرخ ایجاد راهنما (تبدیل)

هماهنگ‌کننده اتوماسیون بازاریابی به انتخاب و مدیریت نرم‌افزاری کمک می‌کند که اجازه می‌دهد کل تیم بازاریابی رفتار مشتریان‌شان را درک نمایند و رشد کسب‌وکارشان را اندازه بگیرند. چون بسیاری از عملیات بازاریابی توصیف‌شده در فوق ممکن است جدای از یکدیگر انجام شوند، وجود شخصی که بتواند این فعالیت‌های دیجیتال را در قالب کمپین‌های جداگانه گروه‌بندی کند و عملکرد هر کمپین را ردیابی کند، اهمیت دارد.

بازاریابی درونگرا دربرابر دیجیتال مارکتینگ

به ظاهر این دو به هم شباهت دارند: هر دو عمدتاً آنلاین انجام می‌شوند و بر خلق محتوای دیجیتال برای مصرف کاربران تمرکز دارند. بنابراین تفاوت‌شان در چیست؟

اصطلاح «دیجیتال مارکتینگ» بین تاکتیک‌های بازاریابی رانشی و کششی تمایزی قائل نمی‌شود (که ما آن‌ها را روش‌های «درونگرا» و «برونگرا» می‌خوانیم). هر دو زیر چتر دیجیتال مارکتینگ جای دارند.

تاکتیک‌های برونگرای دیجیتال هدف‌شان ایجاد پیام بازاریابی به شکلی مستقیم دربرابر تعداد افراد بسیار، تا سر حد ممکن در فضای آنلاین است –صرف‌نظر از مرتبط بودن یا مناسب بودن‌شان. برای مثال، تبلیغات بنری زننده‌ای که در بالای بیشتر وبسایت‌ها می‌بینید و سعی دارند تا محصول یا تبلیغی را در معرض نمایش‌تان بگذارند که لزوماً نمی‌خواهید آن را ببینید.

?

از طرفی، بازاریابانی که تاکتیک‌های درونگرای دیجیتال را بکار می‌گیرند، از محتوای آنلاین جهت جذب مشتریان هدفمند به سوی وبسایت‌های‌شان با ارائه دارایی‌هایی که برایشان سودمند است، استفاده می‌کنند.

یکی از ساده‌ترین و شاید قدرتمندترین دارایی‌های بازاریابی دیجیتال درونگرا، یک وبلاگ است که به وبسایت شما اجازه می‌دهد تا روی اصطلاحاتی که مشتریان ایده‌آل‌تان به دنبالش هستند، سرمایه‌گذاری کنید.

در نهایت، بازاریابی درونگرا، روش‌شناسی است که از دارایی‌های دیجیتال جهت جذب کردن، به مشارکت واداشتن و خشنود ساختن مشتریان در فضای آنلاین استفاده می‌کند. از طرفی، دیجیتال مارکتینگ یک اصطلاح جامع برای توصیف تاکتیک‌های بازاریابی آنلاین از هر نوع است، صرف‌نظر از درونگرا یا برونگرا بودن‌شان.

نقش دیجیتال مارکتینگ در انواع کسب‌وکارها

دیجیتال مارکتینگ می‌تواند برای هر نوع کسب‌وکاری در هر صنعتی، موفق عمل کند. صرف‌نظر از اینکه شرکت شما چه می‌فروشد، دیجیتال مارکتینگ دربرگیرنده ایجاد پرسوناهای خریدار جهت شناسایی نیازهای مخاطب‌ شما و خلق محتوای آنلاین ارزشمند است. بااین‌حال، نمی‌توان گفت که همه کسب‌وکارها باید یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ را به شیوه‌ای مشابه، پیاده کنند.

الف) دیجیتال مارکتینگ کسب‌وکار به کسب‌وکار

اگر حیطه فعالیت شرکت شما کسب‌وکار به کسب‌وکار باشد، اقدامات دیجیتال مارکتینگ شما احتمالاً حول ایجاد راهنمای آنلاین با هدف نهایی گفتگو به عنوان یک فروشنده، متمرکز خواهد بود. به همین دلیل، نقش استراتژی بازاریابی شما جذب و تبدیل راهنماهای دارای بالاترین کیفیت برای نیروی‌های فروش‌تان از طریق وبسایت و کانال‌های دیجیتالی پشتیبان است.

فراتر از وبسایت‌تان، شما احتمالاً روی اقدامات متمرکز بر کسب‌وکار مانند لینکدین تمرکز خواهید کرد که در آن ویژگی‌های شرکت شما با زمان آنلاین بودن‌تان سنجیده می‌شود.

ب) دیجیتال مارکتینگ کسب‌وکار به مصرف‌کننده

اگر حیطه فعالیت شرکت شما کسب‌وکار به مصرف‌کننده باشد، بسته به نقطه قیمت محصولات‌تان، احتمال دارد که هدف اقدامات دیجیتال مارکتینگ شما جذب افراد به وبسایت و بدل کردن‌شان به مشتریانی باشد که همواره نیاز دارند با یک فروشنده صحبت کنند.

به همین دلیل، احتمالاً در قالب سنتی کمتر به «راهنماها» اهمیتی بدهید و بیشتر روی ایجاد یک سیر خریدار تسریع‌یافته از لحظه‌ای که شخصی وارد وبسایت‌تان می‌شود تا لحظه‌ای که وی احتمال خرید برایش بوجود می‌آید، تمرکز خواهید کرد. این مسئله اغلب بدین معناست که ویژگی‌های محصول شما در قیف بازاریابی نسبت به کسب‌وکار‌های کسب‌وکار به کسب‌وکار زودتر بالا خواهد رفت و احتمالاً به فراخوان به اقدام‌های قدرتمندتر احتیاج خواهید داشت.

برای شرکت‌های کسب‌وکار به مصرف‌کننده، کانال‌هایی مانند اینستاگرام و پینترست می‌تواند اغلب نسبت به بسترهای کسب‌وکار متمرکزی مانند لینکدین ارزشمندتر باشد.

اهمیت دیجیتال مارکتینگ برای شرکت‌ها

برخلاف بیشتر اقدامات بازاریابی آفلاین، دیجیتال مارکتینگ به بازاریابان اجازه می‌دهد تا نتایج دقیق را در لحظه تماشا کنند. اگر تابحال در یک روزنامه، آگهی تبلیغاتی چاپ کرده باشید، می‌دانید که برآورد تعداد افرادی که واقعاً به آن صفحه رفته‌اند و به تبلیغ شما توجه کرده‌اند، چقدر امر دشواری است. هیچ راهکار مطمئنی برای شناخت این مسئله نیست که آن تبلیغ مسئول فروش‌ شما بوده است.

از طرفی دیگر، با دیجیتال مارکتینگ می‌توانید بازده سرمایه‌گذاری هر جنبه از اقدامات بازاریابی‌تان را اندازه‌گیری کنید.

در ادامه مثال‌هایی آورده شده است:

الف) ترافیک وبسایت

با دیجیتال مارکتینگ می‌توانید تعداد دقیق افرادی که از صفحه اصلی وبسایت‌تان بازدید کرده‌اند، را در لحظه با استفاده نرم‌افزارهای تحلیلی دیجیتال دردسترس بسترهای بازاریابی مانند هاب‌اسپات و گوگل انلیتیکس ببینید.

?

می‌توانید ببینید که چند صفحه را بازدید کرده‌اند، از چه دستگاهی استفاده کرده‌اند و از موقعیت‌ مکانی‌شان کجا بوده است.

این اطلاعات به شما کمک می‌کنند تا اولویت‌بندی کنید که برای کدام کانال‌های بازاریابی باید بیشتر یا کمتر وقت گذاشت، آن هم براساس تعداد کانال‌هایی که به سوی وبسایت شما، رانده شده‌اند. برای مثال، اگر صرفاً 10 درصد از ترافیک شما از جستجوی ارگانیک باشد، می‌دانید که باید جهت افزایش این درصد روی سئوی‌تان زمان بگذارید.

با بازاریابی آفلاین، خیلی دشوار است که بگویید چه افرادی در حال تعامل با برند شما هستند، پیش از آنکه تعاملی با یک فروشنده داشته باشند یا نسبت به خرید اقدام کرده‌ باشند.

با دیجیتال مارکتینگ، می‌توانید روندها و الگوها را در رفتار افراد پیش از رسیدن به مرحله نهایی در سیر مشتری‌شان شناسایی کنید، یعنی تصمیمات آگاهانه‌تری را درخصوص جذب آن‌ها به وبسایت‌تان درست در بالای قیف بازاریابی اتخاذ خواهید کرد.

ب) عملکرد محتوا و ایجاد راهنما

تصور کنید شما یک بروشور محصول ایجاد کرده و آن را از طریق جعبه نامه‌ها به افراد رسانده‌اید –این بروشور حالتی از محتوا به صورت آفلاین است. مشکل اینجاست که شما متوجه نخواهید شد که چه تعداد افراد آن را باز کرده یا چه تعداد افراد آن را مستقیماً به سطل آشغال انداخته‌اند.

اکنون تصور کنید که بروشورتان روی سایت باشد. می‌توانید دقیقاً اندازه‌گیری کنید که چه تعداد افراد آن صفحه را بازدید کرده‌اند و شما می‌توانید جزئیات محتوای آن‌ها را در زمان دانلود با استفاده از حالات آن، جمع‌آوری کنید. نه فقط می‌توانید اندازه‌گیری کنید که چه تعداد افراد با محتوای شما درگیر شده‌اند، بلکه راهنماهای شایسته‌ای را در زمان دانلود آن توسط افراد، ایجاد خواهید کرد.

پ) مدل‌سازی انتسابی

یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ موثر با ابزارها و فناوری‌های مناسب به شما اجازه می‌دهد تا تمام فروش‌تان را تا نقطه تماس اول دیجیتال مشتری‌تان با کسب‌وکارتان ردیابی کنید.

ما این روش را مدل‌سازی انتسابی می‌نامید و به شما اجازه شناسایی روندها را به شیوه‌ای می‌دهد که در آن افراد محصول شما را جستجو کرده و آن را خریداری می‌کنند و به شما کمک می‌کنند تا درخصوص بخش‌هایی از استراتژی بازاریابی‌تان که مستحق توجه بیشتر است و آن بخش‌هایی از چرخه فروش‌تان که به پالایش نیاز دارد، تصمیمات آگاهانه‌تری اتخاذ کنید.

وصل کردن نقاط بین بازاریابی و فروش اهمیت بسیار زیادی دارد –بنابر آبردین گروپ، شرکت‌های دارای همسوسازی بازاریابی و فروش قدرتمند در مقایسه با کاهش 4 درصدی درآمدی شرکت‌های با همسوسازی ضعیف، به نرخ رشد سالانه 20 درصدی دست پیدا می‌کنند.

اگر بتوانید سیر مشتری‌تان را از طریق چرخه خرید با استفاده از فناوری‌های دیجیتال اصلاح کنید، آنگاه احتمالاً بتوانید به شکلی مثبت آن را در کسب‌وکارتان منعکس نمایید.

انواع محتوای دیجیتال

نوع محتوایی که خلق می‌کنید به نیازهای مخاطب شما در مراحل متفاوت در سیر خریدار بستگی دارد. شما باید با خلق پرسوناهای خریدار جهت شناسایی اینکه اهداف و چالش‌های مخاطب‌تان در رابطه با کسب‌وکارتان چیست، کار را آغاز کنید. در یک سطح معمول، محتوای آنلاین شما باید به آن‌ها کمک نماید تا این اهداف را مرتفع نموده و بر چالش‌های‌شان غلبه کنند.

آنگاه باید به این مسئله فکر کنید که آن‌ها چه زمانی بیشتر احتمال می‌رود بتوانند این محتوا را در ارتباط با مرحله‌ای که در سیر خریدار دارند، مصرف کنند. ما به این کار، نگاشت محتوا می‌گوییم.

با نگاشت محتوا، هدف‌مان هدف‌ قراردادن محتوا برمبنای موارد زیر خواهد بود:

ویژگی‌های شخصی‌که آن را مصرف خواهد کرد (دراینجا پرسوناهای خریدار به کار می‌آیند).

اینکه آن شخص تا چه حد به اقدام به خرید نزدیک است (یعنی، مرحله چرخه عمرشان).

برمبنای قالب محتوای‌تان، انواع چیزهای مختلف را باید امتحان کنید. در ادامه گزینه‌هایی آورده‌شده که در هر مرحله از سیر خریدار، استفاده از آن‌ها را به شما توصیه می‌کنیم:

الف) مرحله آگاهی

نوشته‌های وبلاگ. زمانی‌که با سئو و استراتژی کلمات کلیدی قدرتمندی همراه باشد، ترافیک ارگانیک شما را افزایش می‌دهد.

اینفوگرافی‌ها. بسیار دارای قابلیت به‌اشتراک‌گذاری، بدین معناکه شانس پیداشدن‌‎تان را از طریق رسانه‌های اجتماعی افزایش می‌دهد؛ زمانی‌که محتوای‌تان به اشتراک گذاشته شود.

ویدئوهای کوتاه. مجدداً، این‌ها نیز بسیار دارای قابلیت به‌اشتراک‌گذاری هستند و می‌توانند به برند شما کمک کنند تا مخاطبان‌ جدید آن را بر بسترهایی همچون یوتیوب پیدا کنند.

?

ب) مرحله بررسی

کتاب‌های الکترونیکی. برای ایجاد راهنما فوق‌العاده هستند، چون معمولاً نسبت به یک نوشته وبلاگی یا اینفوگرافی جامعیت داشته و احتمال دارد که افراد برای به دست آوردن‌شان، اطلاعات تماس خود را در اختیار شما قرار دهند.

گزارشات پژوهشی. مجدداً، این نیز یک محتوای بسیار ارزشمند است که برای ایجاد راهنما فوق‌العاده است. گزارشات پژوهشی و داد‌ه‌های جدید برای صنعت شما می‌تواند برای مرحله آگاهی نیز مناسب باشد، چون اغلب توسط رسانه‌ها یا خبرگزاری‌های صنعتی مطالعه می‌شوند.

وبینارها. چون جزئیات بیشتری دارند، در قالب محتوای ویدئویی تعاملی هستند، محتوایی که در مرحله بررسی بسیار بکار می‌آیند و محتوای جامع‌تری نسبت به یک نوشته وبلاگی یا ویدئوی کوتاه ارائه می‌دهند.

پ) مرحله تصمیم‌گیری

مطالعات موردی. مطالعات موردی همراه با جزئیات در وبسایت‌تان می‌تواند شکلی موثر از محتوا برای آن دسته افرادی باشد که آماده اقدام به خرید هستند، چون در جهت مثبت بر تصمیم‌شان تاثیر می‌گذارد.

توصیه‌نامه‌ها. اگر مطالعات موردی برای کسب‌وکار شما مناسب نباشد، دراختیارداشتن توصیه‌نامه‌های کوتاه برای وبسایت‌تان یک جایگزین مناسب خواهد بود. برای برندهای کسب‌وکار به مصرف‌کننده، وجود توصیه‌نامه‌ها کمی نامناسب جلوه خواهد کرد.

اگر یک برند پوشاک هستید، در قالب عکس افرادی که از محصولات‌تان استفاده کرده‌ و براساس هشتگی که در شبکه‌های اجتماعی گذاشته‌اند، می‌تواند شکلی از توصیه‌نامه داشته باشد.

سوالات متداول در خصوص دیجیتال مارکتینگ

1. چقدر باید منتظر ماند تا از محتوای انتشاریافته نتیجه گرفت؟

با دیجیتال مارکتینگ می‌توانید سریع‌تر از بازاریابی آفلاین نتیجه بگیرید، چون اندازه‌گیری بازده سرمایه‌گذاری کار آسانی است. بااین‌حال، در نهایت به مقیاس و اثربخشی استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما بستگی خواهد داشت.

اگر وقت بگذارید تا پرسوناهای خریدار جامع‌تری جهت شناسایی نیازهای مخاطب‌تان، ایجاد کنید و روی خلق محتوای باکیفیت آنلاین جهت جذب و تبدیل مخاطبان‌تان تمرکز کنید، آنگاه احتمالاً نتایج قدرتمندی را در شش ماهه اول خواهید دید.

اگر تبلیغات پولی بخشی از استراتژی دیجیتالی شما باشد، آنگاه نتایج سریع‌تر جلوه خواهند کرد، اما توصیه می‌شود تا روی ایجاد دسترسی ارگانیک (یا رایگان) با استفاده از محتوا، سئو، رسانه‌های اجتماعی برای کسب موفقیت پایدار در بلندمدت تمرکز کنید.

2. آیا برای دیجیتال مارکتینگ به یک بودجه بزرگ نیاز است؟

این مسئله به عناصری از دیجیتال مارکتینگ بستگی دارد که بخواهید آن را وارد استراتژی خود نمایید.

اگر روی تکنیک‌های درونگرا مانند سئو، رسانه‌های اجتماعی، و خلق محتوا برای یک وبسایت از پیش موجود تمرکز داشته باشید، خبر خوب این است که نیازی به بودجه آنچنانی نخواهید داشت. در بازاریابی درونگرا، تمرکز اصلی روی خلق محتوای باکیفیتی است که مخاطبان‌تان خواهان مصرف آن هستند، مگراینکه برنامه‌‎ریزی داشته باشید که کارتان را برون‌سپاری کنید، در این صورت تنها سرمایه‌گذاری که خواهید داشت، وقت‌تان خواهد بود.

شما می‌توانید با میزبانی یک وبسایت و خلق محتوا با استفاده از سامانه‌های مدیریت محتوایی همچون هاب‌اسپات کارتان را آغاز کنید. برای آن دسته افرادی که بودجه کم و محدودی دارند، می‌توانید با استفاده از وردپرس و خرید یک پوسته ساده کار را شروع کنید.

درخصوص تکنیک‌های برونگرا مانند تبلیغات آنلاین و خرید فهرست‌های ایمیل، بدون شک هزینه برایتان دارد. اینکه میزان این هزینه چقدر باشد به این بستگی دارد که می‌خواهید چه بهره‌ای از تبلیغات‌تان ببرید.

برای مثال، جهت پیاده‌سازی PPC بااستفاده از گوگل ادوردز، باید در برابر سایر شرکت‌ها در صنعت‌تان برای ظاهر شدن در بالای نتایج جستجوی گوگل برای کلمات کلیدی مرتبط با کسب‌وکارتان، مبلغ مناسبی عنوان کنید.

بسته به رقابتی بودن آن کلمه کلیدی، این کار می‌تواند برای‌تان مقرون به صرفه باشد، یا به شدت گران تمام شود، به همین دلیل است که تمرکز بر ایجاد دسترسی ارگانیک مناسب نیز اهمیت زیادی پیدا می‌کند.

3. جایگاه بازاریابی موبایلی در استراتژی دیجیتال مارکتینگ کجاست؟

یکی دیگر از مولفه‌های اصلی دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی موبایلی است. در واقع استفاده از تلفن‌‎های همراه هوشمند به طور کلی درصد قابل‌توجهی از زمان مصرفی در رسانه‌های دیجیتال را در ایران به خود اختصاص داده و رسانه‌های دیجیتالی مبتنی بر دسکتاپ به نیمی از آن می‌رسند و در مقایسه با سایر کشورها، این فقط ایران نیست که چنین علاقمندان سینه‌چاکی دارد.

در واقع، بهینه‌سازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر رسانه‌های اجتماعی و دیگر دارایی دیجیتال‌ برای دستگاه‌های تلفن همراه ضرورت دارد. اگر شرکت شما یک اپ موبایل دارد که کاربران را به مشارک با برندتان یا خرید از محصولات‌تان وامی‌دارد، اپ شما نیز تحت چتر دیجیتال مارکتینگ قرار می‌گیرد.

آن دسته کاربرانی که با شرکت شما از طریق دستگاه‌های موبایل مشارکت می‌کنند، نیاز دارند تا تجربه مثبتی به مانند کاربران دسکتاپی داشته باشند. یعنی، پیاده‌سازی یک طراحی سایت موبایل‌پسند یا واکنش‌گرا برای کاربرپسند کردن جستجو در دستگاه‌های موبایل.

همچنین به معنای کاهش طول فرم‌های ایجاد راهنما جهت خلق یک تجربه بدون‌مانع برای افرادی است که محتوای آماده شما را دانلود می‌کنند. به مانند تصاویر رسانه‌های اجتماعی، اهمیت دارد که همواره یک کاربر موبایل در زمان خلق تصاویر، به ابعادشان توجه داشته باشد که در تلفن همراه کوچک‌تر دیده می‌شوند، یعنی اگر متنی روی آن‌ها قرار گرفته، باید از سایزی مناسب برخوردار باشد.

راهکارهای بسیاری وجود دارد که می‌توانید به کمک آن، دارایی‌های بازاریابی دیجیتال‌تان را برای کاربران موبایل بهینه‌سازی کنید و در زمان پیاده‌سازی هر استراتژی بازاریابی دیجیتال، اهمیت بسیاری دارد که این مسئله را تحت بررسی قرار دهید که چطور تجربیات کاربران از دسکتاپ باید به دستگاه‌های موبایل تبدیل شود.

با همواره به خاطر داشتن این مسئله، تجربیات دیجیتالی را خلق می‌کند که مناسب مخاطبان‌تان خواهد بود و همواره نتایجی که انتظار دارید را دریافت خواهید کرد.

اگر آماده اجرای دیجیتال مارکتینگ هستید، به این معنی است که حداقل در فضای آنلاین به بخش‌هایی از مخاطبان‌تان دسترسی دارید. هیچ شکی نیست که برخی حوزه‌های راهبردی فعلی‌تان به کمی اصلاح و بهبود احتیاج دارند.

دیجیتال مارکتینگبازاریابی دیجیتال
مشاور و مجری کمپین‌های 360 درجه خدمات دیجیتال مارکتینگ | کمپین‌های استراتژیک و هدفمند سئو، کمپین‌های گوگل ادز ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید