اصل ماجرا برا ما دانشجوها، طی کردن راههای نرفته است. فتح قلههای کشف نکرده...
سئولب همون نهنگیه که میگن بندازینش تو آب راکد زندگیتون تا بهش تلاطم بده... که تکون مون بده تا یادمون بیاد برای رسیدن به مقصد، باید حرکت کرد، اون هم از مسیر درست، با سرعت کافی و پیوستگی و سختیاشم به جون خرید...
سئولب مجبورمون میکنه که به وادی هایی که می ترسیدیم سمت شون بریم، یا دائم پشت گوشش مینداختیم، قدم بذاریم و تجربه کنیم و یادمون نره که نباید هیچوقت حتی تو سخت ترین شرایط، عقب بکشیم. تلاش کنیم و به قلههای نرفتهای فکر کنیم، که وقتی فتحشون کنیم، دنیا به زیباترین حالت خودش میرسه...
تو این دو سه جلسه اخیر، به مواردی پرداختیم که واقعا همیشه برام حرکت به سمتشون سخت بوده و درعین حال رسیدن بهشون جذاب. مثلا این حقیقت که یه سئوکار سوای اینکه باید اچتیامال و سیاساس بدونه، لازمه که حداقل با یک روش کدنویسی بک اند هم آشنا باشه. کم کمش، کدهارو بفهمیم. اگر مشکلی تو پروژه بوجود اومد، بتونیم تشخیص بدیم و جلوی تیمهای فنی داخل پروژه حرف برای گفتن داشته باشیم و حتی مسیر رو براشون مشخص کنیم/
ماها لازمه که کمی هم RegEx
بدونیم و حتی شاید مجبور باشیم خودمون استفاده ش کنیم.
اینه که روزای پرفشاری رو میگذرونیم. ولی هیچوقت تحت ایم فشار ناراحت یا ناامید نشدیم.
برعکس، کیف هم میکنیم.
ممنون که میخونید؛ قصه ما و سئولب ادامه داره...
#آزادی_دانش
#انتشار_دانش
#سئولب