آرش دارابیان
آرش دارابیان
خواندن ۲۲ دقیقه·۲ روز پیش

ایران و چالش‌های پیش رو در سال ۲۰۲۵

ایران و چالش‌های پیش رو در سال ۲۰۲۵
ایران و چالش‌های پیش رو در سال ۲۰۲۵


سال ۲۰۲۵ برای ایران پر از چالش‌ها و فرصت‌هایی است که در چارچوب تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی رقم می‌خورند. بررسی این چالش‌ها نیازمند درک ارتباط ایران با بازیگران کلیدی منطقه و جهان است. در ادامه به مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر موقعیت ایران در سال جاری اشاره می‌کنیم:

۱. تأثیر حکومت جدید سوریه بر ایران

سوریه یکی از مهم‌ترین هم‌پیمانان ایران در منطقه بود. در سال ۲۰۲۵، با روی کار آمدن حکومت جدید در سوریه، ایران با ضرورت بازتعریف روابط خود با دمشق مواجه است. اگرچه تهران سرمایه‌گذاری زیادی در سوریه داشته است، اما تغییرات در سیاست داخلی و خارجی حکومت جدید سوریه به از دست رفتن نفوذ ایران و افزایش فشارهای سیاسی برای رقابت با بازیگرانی چون روسیه و ترکیه منجر شده است.

تأثیر روابط دولت جدید سوریه با ترکیه و اسرائیل بر ایران

دولت جدید سوریه در سال ۲۰۲۵ در حال بازتعریف سیاست خارجی خود با دو بازیگر مهم منطقه‌ای یعنی ترکیه و اسرائیل است. این روابط تأثیر قابل‌توجهی بر نفوذ ایران در سوریه و به‌طور کلی بر توازن قدرت منطقه‌ای خواهد داشت. در ادامه، تأثیرات احتمالی این تحولات را بررسی می‌کنیم:

۱. روابط سوریه با ترکیه

ترکیه و سوریه طی سال‌های گذشته روابط پرتنشی داشته‌اند، اما دولت جدید سوریه که حمایت ترکیه را داراست به دنبال برقراری روابط سازنده‌تر با ترکیه می باشد.

چالش‌ها برای ایران:

کاهش نفوذ ایران در سوریه: نزدیکی دمشق و آنکارا نفوذ ایران را در سوریه تقریبا از بین برده و ترکیه به یک بازیگر محوری در معادلات سیاسی و اقتصادی سوریه تبدیل شده است.

تأثیر بر نیروهای مقاومت: ترکیه با افزایش فشار بر باقیمانده گروه‌های تحت حمایت ایران در غرب و شمال سوریه، توانایی ایران بر کنترل مرزهای سوریه را به حداقل رسانده است

رقابت اقتصادی: همکاری‌های اقتصادی احتمالی میان ترکیه و سوریه و همچنین عدم توانایی ایزان در برقراری ارتباط با دولت جدید سوریه، شانس ایران برای حضور در بازسازی سوریه را از بین برده است.

فرصت‌ها برای ایران:

واسطه‌گری میان ترکیه و سوریه: ایران می‌توانست از نفوذ خود برای میانجی‌گری میان دمشق و آنکارا استفاده کند و نقش خود را به‌عنوان بازیگری مؤثر در منطقه تثبیت کند، که این فرصت با تعلل حکومت ایران در برقراری ارتباط با سوریه از بین رفت.

ایجاد موازنه: در صورت نزدیکی ترکیه به سوریه، ایران ممکن است روابط خود را با سایر بازیگران منطقه‌ای مانند عراق و لبنان تقویت کند تا نفوذ خود را در محور مقاومت حفظ کند.

۲. روابط سوریه با اسرائیل

اسرائیل طی دهه‌های گذشته دشمنی آشکاری با دولت سوریه داشته، اما در سال ۲۰۲۵، احتمالاً با هدف کاهش تنش‌ها یا حتی برقراری نوعی تعامل با دولت جدید سوریه تلاش خواهد کرد.

چالش‌ها برای ایران:

تهدید نفوذ ایران در سوریه: نزدیکی سوریه به اسرائیل، حتی به‌صورت محدود، می‌تواند به کاهش مشروعیت حضور نظامی و سیاسی ایران در سوریه منجر شود. این کاهش مشروعیت منجر با سرخوردگی و اعتراضات داخلی در ایران خواهد شد. اسرائیل نیز احتمالاً تلاش خواهد کرد تا از این روابط برای تضعیف جایگاه ایران در منطقه استفاده کند.

تشدید حملات اسرائیل: عدم حمایت سوریه از نیروهای تحت نفوذ ایران، احتمالا منجر به افزایش حملات اسرائیل به مواضع ایران و بازمانده گروه‌های مقاومت در سوریه خواهد شد.

دست کشیدن از محور مقاومت: دولت جدید سوریه از محور مقاومت فاصله گرفته است که این امر نیز به نوبه خود موجب تضعیف موقعیت ایران خواهد شد.

روابط سوریه با ترکیه و اسرائیل چالشی جدی برای ایران است. نزدیکی دمشق به این دو کشور به کاهش نفوذ ایران در سوریه و محور مقاومت منجر شده است. با این حال، ایران همچنان می‌تواند با استفاده از ابزارهای دیپلماتیک و نظامی، نفوذ خود را در سوریه حفظ کرده و از فرصت‌های جدید برای تقویت روابط خود با دولت سوریه و سایر بازیگران منطقه‌ای بهره ببرد. تعامل هوشمندانه با تحولات سوریه و مدیریت رقابت‌های منطقه‌ای کلید حفظ جایگاه ایران در این عرصه خواهد بود.

۲. ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا

بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، سیاست خارجی آمریکا را در قبال ایران به سمت فشار حداکثری بازگردانده است. تحریم‌های شدید اقتصادی و افزایش فشارهای دیپلماتیک می‌توانند چالش‌های جدی برای اقتصاد از هم پاشیده و روابط خارجی ایران ایجاد کنند. احتمال تقویت ائتلاف‌های ضدایرانی در منطقه خاورمیانه نیز وجود دارد. با این حال، تهران می‌تواند از ضعف نسبی دیپلماسی دولت ترامپ در ایجاد اجماع جهانی بهره ببرد و از شکاف میان اروپا و آمریکا استفاده کند.

سیاست‌های دونالد ترامپ در قبال ایران، به‌ویژه در دوره قبلی ریاست جمهوری او (۲۰۱۷-۲۰۲۱)، بر پایه‌ی فشار حداکثری بنا شده بود و انتظار می‌رود که با بازگشت او به کاخ سفید در سال ۲۰۲۵، این رویکرد با شدت بیشتری دنبال شود. تأثیر این سیاست‌ها را می‌توان در چندین حوزه‌ی کلیدی تحلیل کرد:

افزایش تحریم‌های اقتصادی

دولت ترامپ در گذشته با خروج از توافق هسته‌ای (برجام) و بازگرداندن تحریم‌های گسترده اقتصادی، فشار بی‌سابقه‌ای بر اقتصاد ایران وارد کرد. در سال ۲۰۲۵، بازگشت ترامپ به قدرت احتمالاً به تحریم‌های شدیدتر، به‌ویژه در حوزه‌های بانکی، نفت و گاز، و تجارت خارجی منجر خواهد شد.

تأثیر اقتصادی:

کاهش شدید درآمدهای نفتی و محدودیت در صادرات.

محدودیت دسترسی ایران به بازارهای بین‌المللی.

افزایش نرخ تورم و فشار بیشتر بر معیشت مردم.

احتمال حمله نظامی به ایران

پاسخ احتمالی ایران:

تقویت اقتصاد مقاومتی.

گسترش تجارت با کشورهای غیرغربی مانند چین و روسیه.

افزایش فشارهای دیپلماتیک

ترامپ به دنبال منزوی کردن ایران در صحنه بین‌المللی است. این سیاست‌ها ممکن است به تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه ایران، مانند همکاری عربستان، اسرائیل، و امارات متحده عربی، منجر شود.

چالش‌ها:

افزایش نفوذ اسرائیل در منطقه.

تشدید فعالیت‌های ضدایرانی در سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان ملل.

فرصت‌ها:

بهره‌برداری از شکاف میان آمریکا و اروپا در رویکرد به ایران.

تقویت روابط با کشورهای آسیایی و آفریقایی.

احتمال اقدامات نظامی یا امنیتی

ترامپ در دوران قبلی خود، با اقداماتی مانند ترور سردار قاسم سلیمانی، نشان داد که از اقدامات نظامی برای مهار ایران ابایی ندارد. در سال ۲۰۲۵، این احتمال وجود دارد که سیاست مشابهی با همکاری اسرائیل یا متحدان منطقه‌ای دنبال شود.

خطرات:

احتمال درگیری نظامی محدود در خلیج فارس یا دیگر مناطق استراتژیک.

افزایش فشار بر نیروهای مقاومت وابسته به ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن.

پاسخ احتمالی ایران:

تقویت توان دفاعی و راهبردی.

تشدید اقدامات غیرمستقیم در قالب جنگ نیابتی.

سرکوب برنامه هسته‌ای ایران

ترامپ احتمالاً سیاست سخت‌گیرانه‌تری در برابر برنامه هسته‌ای ایران اتخاذ خواهد کرد. اعمال فشار بر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تلاش برای اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران به دلیل پیشرفت در غنی‌سازی اورانیوم دور از انتظار نیست.

چالش‌ها:

محدودیت در فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران.

خطر افزایش اجماع جهانی علیه ایران.

فرصت‌ها:

احتمال تداوم مقاومت ایران و ورود به بازی‌های پیچیده دیپلماتیک برای حفظ برنامه هسته‌ای.

تقویت اتحادهای منطقه‌ای ضدایرانی

ترامپ در گذشته تلاش کرد تا روابط میان کشورهای عربی و اسرائیل را عادی‌سازی کند (پیمان ابراهیم). در سال ۲۰۲۵، این روند احتمالاً تقویت شده و همکاری نظامی و اقتصادی علیه ایران گسترش می‌یابد.

چالش‌ها:

کاهش نفوذ ایران در خاورمیانه.

تشدید تهدیدات امنیتی از سوی کشورهای همسایه.

پاسخ احتمالی ایران:

گسترش نفوذ در کشورهای محور مقاومت.

تقویت همکاری با ترکیه و قطر به‌عنوان بازیگرانی که گاهی مخالف سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا عمل می‌کنند.

سیاست‌های ترامپ می‌تواند ایران را با فشارهای اقتصادی، امنیتی و دیپلماتیک بیشتری مواجه کند. اما ایران، با تجربه‌ی مواجهه با این سیاست‌ها در گذشته، ممکن است از طریق تقویت اتحادهای غیردولتی، گسترش روابط با قدرت‌های غیرغربی، و توسعه توان داخلی، به مقاومت خود ادامه دهد. در عین حال، تعامل هوشمندانه دیپلماتیک می‌تواند از شدت این تهدیدات بکاهد و زمینه‌هایی برای همکاری با کشورهای اروپایی و حتی بازیگران مستقل فراهم کند.

۳. حمله اسرائیل به حوثی‌های یمن

یمن، به‌عنوان یکی از نقاط کلیدی نفوذ ایران در منطقه، با حملات اسرائیل به حوثی‌ها در سال ۲۰۲۵ دچار بحران بیشتری شده است. این حملات، که با حمایت عربستان و احتمالاً هماهنگی آمریکا انجام می‌شوند، می‌توانند نفوذ ایران در یمن را کاهش دهند. تهران با فشارهای بیشتر برای تأمین تجهیزات و کمک به حوثی‌ها مواجه است، اما افزایش مداخله مستقیم ممکن است به مواجهه با اسرائیل و عربستان در این عرصه منجر شود.

تأثیر سقوط احتمالی دولت حوثی‌های یمن بر آینده ایران

سقوط احتمالی دولت حوثی‌ها در یمن، که یکی از متحدان اصلی ایران در شبه‌جزیره عربستان و محور مقاومت محسوب می‌شود، تأثیرات قابل‌توجهی بر جایگاه ایران در منطقه و معادلات ژئوپلیتیکی خواهد داشت. یمن از منظر استراتژیک به دلیل موقعیت جغرافیایی حساس خود در کنترل تنگه باب‌المندب و نزدیکی به عربستان سعودی، برای ایران اهمیت بالایی دارد. در ادامه، پیامدهای سقوط دولت حوثی‌ها را برای ایران بررسی می‌کنیم:

۱. تأثیرات ژئوپلیتیکی

۱.۱. کاهش نفوذ ایران در شبه‌جزیره عربستان

- سقوط حوثی‌ها می‌تواند به کاهش قابل‌توجه نفوذ ایران در جنوب شبه‌جزیره عربستان منجر شود.

- ایران در سال‌های اخیر از طریق حمایت از حوثی‌ها توانسته است بر عربستان سعودی فشار وارد کند. با از دست دادن این اهرم، عربستان ممکن است با قدرت بیشتری در برابر نفوذ منطقه‌ای ایران عمل کند.

۱.۲. تقویت موقعیت عربستان و متحدان آن

- اگر دولت حوثی‌ها سقوط کند، عربستان سعودی و کشورهای حامی آن مانند امارات متحده عربی می‌توانند نقش پررنگ‌تری در یمن ایفا کنند و از این کشور به‌عنوان پایگاهی برای مهار ایران استفاده کنند.

- سقوط حوثی‌ها همچنین به کشورهای شورای همکاری خلیج فارس فرصت می‌دهد تا نقش خود را در بازسازی یمن و کنترل این منطقه تقویت کنند.

۱.۳. تهدید راهبردی تنگه باب‌المندب

- حوثی‌ها نقش کلیدی در تهدید کشتیرانی در تنگه باب‌المندب داشتند که یکی از مسیرهای مهم تجاری و انرژی جهانی است. با سقوط آن‌ها، این ابزار فشار ایران نیز از دست خواهد رفت.

۲. پیامدهای امنیتی

۲.۱. کاهش بیشتر توان محور مقاومت

- حوثی‌ها بخشی از محور مقاومت هستند و سقوط آن‌ها به نابودی این محور در برابر ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی منجر خواهد شد.

- گروه‌های نیابتی دیگر ایران در منطقه مانند حزب‌الله لبنان یا گروه‌های شیعه در عراق ممکن است نیاز به حمایت بیشتری داشته باشند تا خلأ ناشی از سقوط حوثی‌ها را جبران کنند.

۲.۲. افزایش فعالیت گروه‌های مخالف ایران

- در صورت سقوط حوثی‌ها، گروه‌های وابسته به عربستان در یمن ممکن است فضای بیشتری برای فعالیت پیدا کنند. این امر می‌تواند تهدیداتی برای منافع ایران در منطقه ایجاد کند.

۳. تأثیرات اقتصادی و انسانی

۳.۱. محدودیت در استفاده از یمن برای فشار اقتصادی بر دشمنان

- ایران از طریق حمایت از حوثی‌ها توانسته بود تهدیداتی علیه زیرساخت‌های نفتی عربستان و کشتیرانی بین‌المللی ایجاد کند. با سقوط حوثی‌ها، این ابزار اقتصادی از بین خواهد رفت.

۳.۲. هزینه‌های احتمالی برای حمایت از گروه‌های دیگر

- ایران ممکن است مجبور شود برای جبران سقوط حوثی‌ها، هزینه‌های بیشتری برای حمایت از گروه‌های دیگر در منطقه اختصاص دهد که فشار بیشتری بر اقتصاد داخلی وارد خواهد کرد.

۴. احتمالات آینده

۴.۱. تقویت روابط ایران با دیگر گروه‌های یمنی

- ایران ممکن است تلاش کند با گروه‌های دیگری در یمن همکاری کند، اما نفوذ این گروه‌ها معمولاً کمتر از حوثی‌ها است.

۴.۲. ادامه حمایت غیرمستقیم از حوثی‌ها

- حتی در صورت سقوط دولت حوثی‌ها، ایران می‌تواند از طریق روش‌های غیرمستقیم به حمایت از آن‌ها ادامه دهد تا آن‌ها را به‌عنوان یک نیروی مخالف در برابر ائتلاف عربی حفظ کند.

۴.۳. تمرکز ایران بر مناطق دیگر

- در صورت کاهش نفوذ ایران در یمن، تهران ممکن است تمرکز خود را به مناطقی مانند عراق و لبنان افزایش دهد تا جایگاه منطقه‌ای خود را حفظ کند.

سقوط دولت حوثی‌ها در یمن چالشی جدی برای ایران خواهد بود و می‌تواند به تضعیف نفوذ ایران در خاورمیانه و کاهش توان محور مقاومت منجر شود. با این حال، ایران همچنان می‌تواند از ابزارهای دیپلماتیک و حمایت غیرمستقیم برای حفظ تأثیرگذاری خود در یمن استفاده کند. در بلندمدت، حفظ یا بازسازی نفوذ در یمن نیازمند تعامل هوشمندانه با تحولات داخلی این کشور و مدیریت روابط منطقه‌ای است.

۴. سیاست ترکیه در قبال ایران

ترکیه در سال‌های اخیر سیاست‌های متغیری نسبت به ایران اتخاذ کرده است. در ۲۰۲۵، با تقویت روابط ترکیه با کشورهای عربی و اسرائیل، فشار بیشتری بر ایران وارد خواهد شد. رقابت در سوریه، عراق و حتی قفقاز جنوبی می‌تواند به افزایش تنش میان دو کشور منجر شود. با این حال، ترکیه همچنان به همکاری اقتصادی با ایران، به‌ویژه در حوزه انرژی، نیاز دارد و این موضوع می‌تواند به عنوان اهرمی برای تعدیل روابط استفاده شود.

سیاست ترکیه در قبال ایران: رقابت و همکاری در بستر تغییرات منطقه‌ای

ترکیه و ایران، به‌عنوان دو قدرت بزرگ منطقه‌ای، تاریخی طولانی از رقابت و همکاری دارند. در سال ۲۰۲۵، سیاست ترکیه در قبال ایران در چهارچوب عوامل متعددی از جمله مسائل امنیتی، انرژی، اقتصادی و رقابت‌های ژئوپلیتیکی در خاورمیانه و قفقاز شکل می‌گیرد. این سیاست ترکیبی از تعامل، رقابت، و مدیریت اختلافات است.

۱. حوزه‌های رقابت میان ترکیه و ایران

۱.۱. نفوذ در خاورمیانه

  • سوریه:

ترکیه و ایران رویکردهای متضادی نسبت به بحران سوریه دارند. ایران از دولت مرکزی دمشق حمایت کرده، در حالی که ترکیه از گروه‌های مخالف و برخی گروه‌های مسلح حمایت کرده است.

با تغییرات در سوریه و نزدیکی دولت جدید سوریه به ترکیه، ایران با کاهش نفوذ خود در سوریه مواجه شده است.

ترکیه همچنین تمایل دارد مناطق مرزی سوریه را تحت کنترل خود نگه دارد، که این امر ممکن است با منافع ایران در تعارض باشد.

  • عراق:

عراق به میدان دیگری برای رقابت تبدیل شده است. ایران با حمایت از گروه‌های شیعه و نفوذ گسترده در بغداد، جایگاه مستحکمی در عراق دارد. در مقابل، ترکیه با تمرکز بر کردهای عراق و روابط اقتصادی قوی با اقلیم کردستان، به‌دنبال تقویت نفوذ خود است.

احتمال افزایش تنش‌ها میان ایران و ترکیه در عراق به‌دلیل رقابت برای نفوذ سیاسی و اقتصادی وجود دارد.

۱.۲. قفقاز جنوبی و قره‌باغ

پس از جنگ دوم قره‌باغ، نقش ترکیه در قفقاز جنوبی به‌شدت افزایش یافته است. ایران از گسترش نفوذ ترکیه و تغییرات ژئوپلیتیکی در این منطقه، به‌ویژه در امتداد مرزهای شمالی خود، نگران است.

ترکیه تلاش می‌کند با حمایت از جمهوری آذربایجان، نقش فعال‌تری در معادلات قفقاز ایفا کند، در حالی که ایران خواهان حفظ موازنه و جلوگیری از تغییر مرزهای بین‌المللی است.

سیاست‌های ترکیه در این منطقه به افزایش حساسیت‌های امنیتی ایران منجر شده است.

۱.۳. رقابت مذهبی و ایدئولوژیک

ترکیه، به‌عنوان مدافع رویکرد اخوان‌المسلمین، و ایران، به‌عنوان حامی محور مقاومت، اختلافات ایدئولوژیک عمیقی دارند. این اختلافات در کشورهای عربی مانند مصر، سوریه و یمن نیز نمود پیدا کرده است.

۲. حوزه‌های همکاری میان ترکیه و ایران

۲.۱. انرژی و اقتصاد

  • وابستگی ترکیه به انرژی ایران:

ترکیه یکی از مشتریان اصلی گاز طبیعی ایران است و این وابستگی باعث شده تا دو کشور، علی‌رغم اختلافات، در حوزه انرژی روابطی پایدار داشته باشند.

در شرایطی که ترکیه به‌دنبال تنوع‌بخشی به منابع انرژی خود است، ایران همچنان گزینه‌ای مهم برای تأمین انرژی این کشور باقی می‌ماند.

  • تجارت دوجانبه:

ایران و ترکیه در زمینه تجارت، به‌ویژه در حوزه‌های کالاهای مصرفی، صنعتی و گردشگری، همکاری نزدیکی دارند.

با وجود تحریم‌های غرب علیه ایران، ترکیه می‌تواند به‌عنوان کانالی برای تجارت غیررسمی و دور زدن تحریم‌ها عمل کند.

۲.۲. امنیت مرزی و مقابله با تهدیدات مشترک

دو کشور در مقابله با گروه‌های مسلح کرد (مانند پ.ک.ک و پژاک) که تهدیدی برای امنیت ملی هر دو کشور محسوب می‌شوند، همکاری امنیتی دارند.

ترکیه و ایران در مقابله با قاچاق مواد مخدر و امنیت مرزها نیز تعاملات مثبتی دارند.

۳. عوامل تأثیرگذار بر سیاست ترکیه در قبال ایران

۳.۱. روابط ترکیه با غرب

ترکیه به‌عنوان عضوی از ناتو، تلاش می‌کند روابط خود با غرب، به‌ویژه آمریکا، را مدیریت کند. با این حال، روابط سرد ترکیه با آمریکا ممکن است به همکاری نزدیک‌تر این کشور با ایران در برخی حوزه‌ها منجر شود.

۳.۲. روابط ترکیه با اسرائیل و اعراب

نزدیکی ترکیه به کشورهای عربی و اسرائیل، به‌ویژه در قالب توافقات اقتصادی و نظامی، می‌تواند بر روابط ایران و ترکیه سایه بیفکند. ترکیه ممکن است در تلاش برای گسترش نقش خود در منطقه، ایران را به حاشیه براند.

۳.۳. دیپلماسی منطقه‌ای و نقش روسیه

جنگ روسیه و اوکراین باعث شده تا ترکیه به‌عنوان میانجی در برخی مسائل بین‌المللی نقش ایفا کند. این رویکرد ممکن است تعارضات یا همکاری‌های ترکیه با ایران را تحت تأثیر قرار دهد.

۴. احتمالات ممکن در روابط ترکیه و ایران

  • سناریوی ۱: افزایش رقابت

اگر ترکیه روابط خود با اسرائیل و کشورهای عربی را تقویت کند و در مناطق حساسی مانند سوریه و قفقاز نفوذ بیشتری کسب کند، احتمال افزایش تنش‌ها با ایران وجود دارد.

  • سناریوی ۲: همکاری محدود

با توجه به وابستگی متقابل اقتصادی و نیاز به امنیت مرزی، ایران و ترکیه ممکن است به‌دنبال همکاری محدود در حوزه‌های مشترک مانند انرژی، مبارزه با تروریسم و تجارت باشند.

  • سناریوی ۳: تعمیق روابط اقتصادی و امنیتی

در صورت تضعیف روابط ترکیه با غرب یا افزایش فشارهای آمریکا، ترکیه ممکن است به‌دنبال تقویت روابط اقتصادی و استراتژیک با ایران باشد.

سیاست ترکیه در قبال ایران ترکیبی از رقابت و همکاری است. اگرچه در حوزه‌هایی مانند سوریه، عراق و قفقاز تنش‌ها میان دو کشور افزایش یافته، اما وابستگی متقابل اقتصادی و منافع مشترک امنیتی باعث شده تا تعاملات دو کشور ادامه یابد. ایران باید با اتخاذ رویکردی متوازن و هوشمندانه، از فرصت‌ها برای تقویت همکاری با ترکیه استفاده کند و در عین حال برای مدیریت اختلافات و کاهش تهدیدات ناشی از رقابت‌های منطقه‌ای آماده باشد.

۵. جنگ روسیه و اوکراین

تداوم جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۵ تأثیرات چندجانبه‌ای بر ایران دارد. از یک سو، روسیه به‌عنوان یکی از متحدان ایران ممکن است برای جبران فشارهای غرب، به تقویت روابط اقتصادی و نظامی با تهران بپردازد. از سوی دیگر، افزایش فشارهای غرب بر روسیه، امکان تمرکز بیشتر این کشور بر خاورمیانه را کاهش داده و به ایران فرصت بیشتری برای مانور در منطقه می‌دهد. اما وابستگی بیش از حد به روسیه ممکن است ایران را در تعاملات بین‌المللی محدود کند.

اثرات جنگ روسیه و اوکراین بر ایران و احتمالات ممکن

جنگ روسیه و اوکراین که همچنان در سال ۲۰۲۵ ادامه دارد، تأثیرات چندجانبه‌ای بر معادلات جهانی و منطقه‌ای داشته و موقعیت ایران را در عرصه‌های مختلف تحت تأثیر قرار داده است. این جنگ در سطوح اقتصادی، ژئوپلیتیکی و امنیتی پیامدهایی به همراه دارد که ایران باید با آن‌ها مقابله یا از آن‌ها بهره‌برداری کند.

۱. تأثیرات اقتصادی

چالش‌ها:

افزایش قیمت انرژی:

جنگ باعث افزایش قیمت نفت و گاز در بازارهای جهانی شده است. هرچند این افزایش درآمد بالقوه‌ای برای ایران به همراه دارد، اما تحریم‌ها مانع از بهره‌برداری کامل ایران از این فرصت می‌شوند.

رقابت در بازار انرژی:

روسیه با کاهش صادرات به اروپا، به‌دنبال جایگزینی مشتریان در بازارهای آسیایی است، جایی که ایران نیز در حال تلاش برای فروش نفت و گاز خود است. این رقابت می‌تواند ایران را در جایگاه ضعیف‌تری قرار دهد.

فرصت‌ها:

تقویت تجارت غیررسمی:

ایران می‌تواند از مسیرهای غیررسمی و توافقات دوجانبه برای افزایش تجارت با روسیه و سایر کشورها استفاده کند.

افزایش همکاری با کشورهای آسیایی:

جنگ باعث افزایش نیاز اروپا به انرژی از منابع غیرروسی شده است. ایران می‌تواند با گسترش روابط با کشورهای آسیایی، جایگاه خود را در تجارت انرژی تقویت کند.

۲. تأثیرات ژئوپلیتیکی

چالش‌ها:

افزایش نفوذ روسیه در خاورمیانه:

روسیه به دلیل فشارهای غربی، ممکن است به‌دنبال تقویت روابط خود با کشورهای خاورمیانه باشد. این امر می‌تواند باعث رقابت میان ایران و روسیه در مناطقی چون سوریه و عراق شود.

تشدید رقابت میان قدرت‌های جهانی:

تداوم جنگ باعث افزایش قطب‌بندی بین شرق (روسیه و چین) و غرب (آمریکا و اروپا) شده است. ایران باید در این فضای دو قطبی، توازن را حفظ کند تا از انزوای بین‌المللی جلوگیری کند.

فرصت‌ها:

تعمیق همکاری با روسیه و چین:

ایران می‌تواند از نیاز روسیه به هم‌پیمانان غیرغربی استفاده کرده و روابط تجاری، نظامی و استراتژیک خود با مسکو را تقویت کند.

تقویت جایگاه منطقه‌ای:

جنگ ممکن است باعث کاهش تمرکز غرب بر خاورمیانه شود و به ایران فرصت دهد تا نقش بیشتری در منطقه ایفا کند.

۳. اثرات امنیتی و نظامی

چالش‌ها:

افزایش همکاری نظامی روسیه با رقبای ایران:

روسیه ممکن است به‌دلیل نیاز به حمایت‌های بین‌المللی، روابط نظامی خود را با کشورهایی مانند ترکیه یا اسرائیل تقویت کند که می‌تواند منافع ایران را تهدید کند.

احتمال انتقال تسلیحات پیشرفته به منطقه:

جنگ ممکن است منجر به انتقال فناوری‌های نظامی پیشرفته به بازیگران منطقه‌ای شود که تهدیدات امنیتی علیه ایران را افزایش می‌دهد.

فرصت‌ها:

دریافت فناوری نظامی از روسیه:

ایران می‌تواند از نیاز روسیه به ارز و حمایت سیاسی استفاده کرده و فناوری‌های نظامی پیشرفته مانند سامانه‌های دفاع هوایی یا تسلیحات پیشرفته را دریافت کند.

تقویت گروه‌های نیابتی:

ایران می‌تواند از درگیری روسیه در اوکراین برای تقویت گروه‌های نیابتی خود در خاورمیانه استفاده کند، زیرا روسیه ممکن است تمرکز کمتری بر این مناطق داشته باشد.

۴. احتمالات ممکن در آینده

  • سناریوی ۱: پایان جنگ با توافق دیپلماتیک

در این حالت، روسیه تلاش خواهد کرد روابط اقتصادی خود را با غرب احیا کند و ممکن است از اولویت دادن به همکاری با ایران بکاهد.

ایران ممکن است در این شرایط به‌دنبال تقویت روابط با چین و سایر کشورهای آسیایی برای جبران این کاهش باشد.

  • سناریوی ۲: تشدید جنگ و ادامه فشارهای غرب بر روسیه

روسیه به‌دلیل انزوای بین‌المللی به ایران نزدیک‌تر خواهد شد و همکاری‌های دوجانبه افزایش می‌یابد.

در این حالت، ایران می‌تواند از روسیه برای مقابله با تحریم‌های غربی کمک بگیرد، اما ممکن است به وابستگی بیش‌ازحد به روسیه دچار شود.

  • سناریوی ۳: گسترش درگیری به مناطق دیگر

اگر جنگ به مناطق دیگری مانند شرق اروپا یا قفقاز گسترش یابد، ایران با فشارهای امنیتی جدید، به‌ویژه در مرزهای شمالی، روبه‌رو خواهد شد.

ایران ممکن است نقش فعال‌تری در تنظیم معادلات قفقاز ایفا کند تا نفوذ خود را در این مناطق حفظ کند.

جنگ روسیه و اوکراین فرصت‌ها و تهدیدات قابل‌توجهی برای ایران ایجاد کرده است. ایران می‌تواند با اتخاذ یک سیاست خارجی هوشمندانه و متوازن، از فرصت‌ها بهره‌برداری کند و تأثیرات منفی جنگ را به حداقل برساند. اما این امر مستلزم مدیریت دقیق روابط با روسیه، چین، و غرب و همچنین تقویت اقتصاد داخلی برای مقابله با فشارهای خارجی است.

در سال ۲۰۲۵، ایران با شبکه پیچیده‌ای از چالش‌ها و فرصت‌ها مواجه است. مدیریت این تحولات نیازمند سیاست خارجی هوشمندانه، تقویت توان داخلی، و تلاش برای حفظ توازن در روابط منطقه‌ای و بین‌المللی است. چالش‌های ناشی از تغییرات در سوریه، بازگشت ترامپ، حملات اسرائیل، سیاست‌های ترکیه، و جنگ روسیه و اوکراین، آزمون‌های سختی برای دستگاه دیپلماسی و سیاست‌گذاران ایران خواهند بود.

احتمال سقوط حکومت ایران به دلیل چالش‌های مطرح‌شده

حکومت ایران در سال ۲۰۲۵ با مجموعه‌ای از چالش‌های داخلی و خارجی روبه‌روست که می‌تواند پایداری سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی آن را تهدید کند. با این حال، احتمال سقوط حکومت به عوامل متعددی از جمله میزان کارآمدی حکومت در مدیریت این بحران‌ها، توانایی اپوزیسیون داخلی و خارجی در هماهنگی و سازماندهی، و رفتار بازیگران بین‌المللی بستگی دارد. در ادامه، این عوامل بررسی می‌شوند:

۱. چالش‌های داخلی و تأثیر آن‌ها بر پایداری حکومت

۱.۱. بحران‌های اقتصادی

تحریم‌ها و فشار اقتصادی:

تحریم‌های مداوم غرب، به‌ویژه در حوزه انرژی و بانکداری، باعث کاهش درآمدهای ارزی، تورم شدید، و کاهش قدرت خرید مردم شده است.

نارضایتی‌های ناشی از بحران اقتصادی می‌تواند به اعتراضات گسترده منجر شود، اما تجربه نشان داده است که حکومت ایران توانایی سرکوب و مدیریت بحران‌های مقطعی را دارد.

نارضایتی طبقاتی:

افزایش شکاف طبقاتی و فقر در میان اقشار مختلف جامعه، به‌ویژه طبقه متوسط و پایین، می‌تواند به یک بحران اجتماعی تبدیل شود.

۱.۲. فشارهای اجتماعی و فرهنگی

  • نارضایتی جوانان و طبقات متوسط:

محدودیت‌های اجتماعی و سیاسی، به‌ویژه در حوزه آزادی‌های فردی و اجتماعی، نارضایتی جوانان و طبقات متوسط را افزایش داده است.

این نارضایتی‌ها معمولاً در قالب اعتراضات خیابانی یا اشکال دیگر مقاومت مدنی بروز می‌یابد.

  • تشدید بحران هویت و مهاجرت:

مهاجرت گسترده نخبگان و کاهش سرمایه انسانی می‌تواند توانایی حکومت در حل مشکلات داخلی را تضعیف کند.

۱.۳. ضعف مشروعیت سیاسی

  • اعتراضات سیاسی:

در سال‌های اخیر، اعتراضات متناوب با شعارهایی علیه ساختار سیاسی و اقتصادی شکل گرفته است.

تداوم این اعتراضات، اگر با انسجام بیشتر همراه شود، می‌تواند فشار جدی بر حکومت وارد کند.

اختلافات درونی حکومت:

وجود اختلافات بین جناح‌های مختلف حکومتی، به‌ویژه میان تندروها و معتدل‌ها، می‌تواند به تضعیف انسجام درونی منجر شود.

۲. چالش‌های خارجی و تأثیر آن‌ها بر حکومت ایران

۲.۱. فشار آمریکا و اروپا

با ریاست‌جمهوری دوباره دونالد ترامپ، سیاست فشار حداکثری ممکن است دوباره تشدید شود.

ادامه تحریم‌ها و فشار اقتصادی می‌تواند حکومت را در حوزه داخلی و خارجی تحت فشار بیشتری قرار دهد.

۲.۲. رقابت‌های منطقه‌ای

سقوط احتمالی حوثی‌ها در یمن و کاهش نفوذ ایران در سوریه و عراق، می‌تواند جایگاه منطقه‌ای ایران را تضعیف کند.

تضعیف حضور منطقه‌ای، مشروعیت ایدئولوژیک حکومت را در میان هواداران خود کاهش می‌دهد.

۲.۳. جنگ روسیه و اوکراین

درگیری‌های جهانی و منطقه‌ای، مانند جنگ روسیه و اوکراین، باعث افزایش رقابت‌های بین‌المللی شده است. ایران ممکن است در این رقابت‌ها جایگاه ضعیف‌تری پیدا کند و تحت فشار بیشتری از سوی بازیگران بین‌المللی قرار گیرد.

۳. عوامل کاهش‌دهنده احتمال سقوط حکومت

۳.۱. توانایی حکومت در سرکوب اعتراضات

حکومت ایران تاکنون نشان داده است که از ابزارهای امنیتی و نظامی قدرتمندی برای کنترل اعتراضات استفاده می‌کند.

نبود رهبری منسجم و سازمان‌یافته در میان اپوزیسیون داخلی، توانایی حکومت در سرکوب مؤثر را افزایش داده است.

۳.۲. حمایت گروه‌های وفادار به حکومت

بخش‌هایی از جامعه، به‌ویژه در مناطق روستایی یا میان اقشار مذهبی و وفادار به نظام، همچنان از حکومت حمایت می‌کنند.

این حمایت‌ها به حکومت کمک می‌کند تا از انسجام داخلی بیشتری برخوردار باشد.

۳.۳. تکیه بر محور مقاومت و روابط با شرق

ایران از طریق گروه‌های نیابتی و روابط خود با کشورهایی مانند روسیه و چین، تلاش می‌کند تا منابع اقتصادی و سیاسی جدیدی به دست آورد.

این تعاملات می‌تواند به حکومت در مدیریت بحران‌های داخلی و خارجی کمک کند.

۴. احتمالات ممکن برای آینده

۴.۱. تداوم وضعیت موجود

در این سناریو، حکومت ایران با ادامه سرکوب اعتراضات، مدیریت حداقلی بحران اقتصادی، و حفظ روابط منطقه‌ای و بین‌المللی، همچنان پابرجا خواهد ماند.

۴.۲. اصلاحات محدود و کنترل‌شده

ممکن است حکومت برای کاهش فشارهای داخلی و خارجی، به اصلاحات محدود در حوزه‌های اقتصادی یا اجتماعی تن دهد.

این اصلاحات می‌تواند نارضایتی عمومی را تا حدی کاهش دهد و بقای حکومت را تضمین کند.

۴.۳. تشدید اعتراضات و فروپاشی تدریجی

در صورتی که اعتراضات گسترده‌تر و منسجم‌تر شوند و با فشارهای خارجی ترکیب شوند، احتمال فروپاشی تدریجی ساختار سیاسی افزایش می‌یابد.

۴.۴. تغییرات ناگهانی و غیرقابل‌پیش‌بینی

یک بحران شدید داخلی، مانند شورش گسترده یا کودتای نظامی، می‌تواند به سقوط ناگهانی حکومت منجر شود.

احتمال این سناریو کمتر است، اما به‌طور کامل نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

سقوط حکومت ایران در سال ۲۰۲۵ به دلیل چالش‌های مطرح‌شده ممکن است، اما به‌طور قطع تضمین‌شده نیست. توانایی حکومت در مدیریت بحران‌ها، استفاده از ابزارهای امنیتی، و حمایت بخش‌هایی از جامعه همچنان شانس بقای آن را افزایش می‌دهد. با این حال، تشدید بحران‌های داخلی و خارجی، همراه با افزایش انسجام اپوزیسیون، می‌تواند احتمال فروپاشی را در میان‌مدت یا بلندمدت افزایش دهد. ایران برای عبور از این چالش‌ها نیاز به اصلاحات عمیق و راهبردی دارد که فعلاً دور از دسترس به نظر می‌رسند.



  • در این یادداشت از مقالاتی از نیویورک تایمز، گاردین و تحلیلهایی از ChatGPT نسخه پلاس استفاده شده است
سال 2025سوریهایرانسیاستتحلیل سیاسی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید