تنبلی برای همهی ما کلمهای هست که حتما در طول زندگی خود حداقل یک بار باهاش روبهرو شدیم. وقتی میخواستیم کاری را انجام بدهیم ولی به هر دلیلی در اون لحظه انجامش ندادیم و حتی شاید بعدا به خاطرش پشیمون هم شدیم. ترجیح دادیم که استراحت بکنیم یا خودمون رو مشغول چیز دیگهای بکنیم ولی اون کار اصلی رو انجام ندیم! تو این مقاله میخوایم تنبلی را ریشه یابی بکنیم و دست آخر هم این مشکل را حل کنیم.
تنبلی مثل خیلی از کلمههای دیگر که ابزار اندازهگیری خاصی برایش وجود ندارد، معیارهای متفاوتی دارد. یعنی مثلا نمیتوان گفت نمرهی من از تنبلی 10 است نمرهی او 8 است. و هر فردی از ظن خود تنبلی را معنی میکند. شاید شما نسبت به برادر یا خواهر خود فردی تنبل به حساب بیایید ولی نسبت به دوستان خود خیلی تلاشگر باشید!
این مطلب به این اشاره دارد که در قدم اول باید با خودمان خلوت کنیم و واقعا فکر کنیم که تنبل هستیم یا نه؟ اصلا تنبلی را چه معنی میکنیم؟
تعریفی که میتوان تنبلی را توصیف کرد این است که، به عدم انجام یا عقب انداختن هر کاری به دلیل تمایل نداشتن به انجام آن کار در آن لحظه تنبلی میگویند.
برای بررسی این قضیه باید به دو بعد انسان یعنی ذهن و جسم او توجه نمود.
این احتمال وجود دارد که دلیل تنبلی ما، بی حوصلی و یا خستگی به دلیل ضعف جسمی باشد. اگر تغذیهی درستی نداشته باشیم چگونه میتوانیم همیشه پر انرژی باشیم؟ قطعا تغذیه یکی از کلیدی ترین نکات برای رفع بیحوصلی، کسل بودن و تنبلی است که در ادامهی مقاله راهکارهایی در این مورد ارائه خواهد شد.
علاوه بر تغذیه ورزش نکردن و عدم فعالیت جسمی هم میتواند عامل دیگری باشد که همیشه بی حوصله باشیم و کارهای خود را عقب بیندازیم. اکثر افراد از اهمیت این موضوع غافل هستند ولی علم فیزیولوژی تاثیر ورزش بر هورمونهایی که عامل شادی و انرژی ما هستند را تایید میکند.
شاید مهمترین منشا تنبلی همین ذهن و تاثیرات مغر بر روی رفتار و تصمیمات ما باشد. در صورت داشتن ذهنی قوی و آماده میتوان بر ضعف جسمی غلبه کرد اما برعکس آن به سختی اتفاق خواهد افتاد. یعنی در صورتی که ذهن ما در طول زمان برای تنبلی تربیت شده باشد با داشتن بهترین تغذیه و تمرین و ورزش مستمر نیز نمیتوان مشکل را حل کرد. از جمله مواردی که میتوان در مورد تأثیر ذهنیت بر تنبلی اشاره کرد به صورت زیر است:
بدون شکست نمیتوان به موفقیت رسید. جملهای که این روزها خیلی میشنویم و واقعیت هم دارد. ولی آیا شکست خوردن سخت نیست؟ شکست خوردن حس بدی به ما نمیدهد؟ شکست خوردن باعث به وجود آمدن احساس ترس نمیشود؟ شکست خوردن باعث کاهش اعتماد به نفس در آن لحظه نمیشود؟
باید قبول کرد که شکست خوردن با وجود درسهایی که میتوان از آن گرفت و در آینده از آن استفاده کرد در عین حال برای مغز ما سیگنالهای منفی ارسال میکند. مغز ما برای جلوگیری از شکست احتمالی و احساسات بعدی به ما دیکته میکند که شروع نکنیم! ناخودآگاه ما، بسیار قویتر از آن چیزی است که تصورش را میکنیم. ناخودآگاهِ مااست که با یادآوری شکستها و ترسهای قبلی خودمان یا دیگران ما را وادار میکند که از هدف خود عقب بکشیم و تنبلی کنیم.
عامل بعدی تنبلی نداشتن برنامهی مدون روزانه برای انجام کارهای مختلفی است که باید در طول روز به آنها رسیدگی کنیم. ذهن ما مسئول ایجاد نظم در سیستم بدنی ما میباشد. خوب، فکر کنید که اگر خود ما هیچ نظمی در کارهای روزانه و برنامهی خود نداشته باشیم. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اطلاعات دسته بندی نشده همراه با هزاران اطلاعات مختلف طبقه بندی نشده در ذهن ما تلنبار خواهد شد. این عامل باعث خستگی ذهن ما شده و انرژی ما را از بین خواهد برد. در این صورت فکر خواهیم کرد که من امروز کارهای خیلی زیادی را انجام دادهام پس اشکالی ندارد کمی هم استراحت کنم و این کار را به فردا موکول کنم.
بعضی اوقات دلیل تنبلی ما نداشتن هدف است. وقتی هدفی نداریم میتوان انجام ندادن هر کار را تنبلی معنی کرد. ولی باید بدانیم که انجام ندادن بعضی از کارها اتفاقا به نفع ما میباشد و نمیتوان برچسب تنبلی بر آن زد. پس برای خود اهدافی را در نظر بگیرید و انجام ندادن هر کاری در جهت رسیدن به آن اهداف را تنبلی در نظر بگیرید. هدف گذاری میتواند خود به خود بسیاری از مشکلات ما را حل کند. چرا که با داشتن هدف و تصور آینده، انگیزهی مضاعفی برای مقابله با هرگونه تنبلی پیدا خواهید کرد.
میگویند ما ترکیبی هستیم از 5 فرد نزدیک به خود. پس اگر اطراف خود را پر از آدمهای تنبلی کردهاید که همیشه از وضعیت موجود ناله میکنند و ناامید و افسرده هستند و برای بهبود زندگی خود هیچ تلاشی نمیکنند، تعجبی ندارد که شما هم تنبل باشید.
از این به بعد به دقت اطرافیان خود را در نظر بگیرید و ببینید کدام یک با تنبلی خودشان، این حس را به شما نیز منتقل میکنند. با شناخت این افراد میتوانید خودتان نیز برای رفع تنبلی به آنها کمک کنید ( احتمالا با خواندن این مقاله میتوانید حدس بزنید که دلیل تنبلی آنها چیست) و به این صورت باهمدیگر به سمت حل این مسئله قدم بردارید. راه حل دیگر این است که از همچین افرادی دور شوید و با افرادی آشنا شوید که به نظرتان همیشه انرژی و انگیزه دارند و کارهای خود را با برنامه انجام میدهند.
گاهی اوقات دلیل تنبلیهای ما استراحت ندادن به ذهن و روان خودمان است. یاد بگیریم اوقاتی را برای شارژ روحیه خود و تفریح اختصاص دهیم. یاد بگیریم که تعادل را در زندگی خود رعایت بکنیم. اگر همیشه به فکر کار و هدف باشیم در نهایت ذهن ما خسته خواهد شد و برای رفع این خستگی تنبلی را به ما دیکته خواهد کرد. چه بهتر خودمان پیش قدم شویم و برای رفع خستگی ذهنی خود زمانهایی را برای تفریح و یا استراحت در نظر بگیریم.
شاید با دیدن این کلمه شکه شده باشید. حق هم دارید ولی منظور من از تقوا آن چیزی نیست که در فکرتان است. تقوا معانی متفاوتی دارد ولی آنچیزی که منظور ماست این است: تقوا یعنی پرهیزگاری، خویشتن داری در برابر خواهش های نفسانی!
خوب شاید بگویید باز هم ارتباطی بین نداشتن تقوا و تنبلی نمیبینم! حق دارید ولی کمی صبر کنید. مغز ما به لحظهای که در آن هستیم متمرکز است. در طول تکامل چند هزار سالهی انسان مغز ما یاد گرفته که مارا از سختیها و خطرات دور کند. یعنی ما به طور ذاتی این تمایل را داریم که لذت و راحتی لحظهای و آنی را به اهداف بلند مدت و لذت آیندهی خود ارجح بدانیم. مغزمان به ما میگوید که فعلا استراحت کن، فعلا لذت ببر، وقت برای کار زیاد است. پس ما دوست داریم که راحت طلبی بکنیم و تقوا یا منظورمان از تقوا، در اینجا میتواند کمک کننده باشد. خویشتن داری در برابر راحت طلبی و خواهشهای لحظهای نفسانی میتواند بسیار کمک کننده باشد.
تا به اینجا فهمیدیم که تنبلی چیست و به چه دلایلی به وجود میآید. در بسیاری از مواقع با فهمیدن علتهای یک اتفاق و شناخت آن پدیده راهحل ها خود به خود در ذهن ما به وجود میآیند. به طور مثال گفتیم با افراد تنبل همنشینی نکنید و موارد دیگر که نیاز به تکرار ندارد. ولی با این وجود به نکاتی اشاره خواهیم کرد.
سعی کنید از وعدههای غذایی اصلی به خصوص صبحانه غافل نشوید. در انتخاب مواد غذایی نیز سعی کنید از مواد ارگانیک بیشتر استفاده کنید و از غذاهای فرآوری شده پرهیز نمایید. علاوه بر این مزاج خود را بشناسید و دقت کنید که کدام مادهی غذایی باعث بیحوصلگی شما میشود و در مقابل کدام مادهغذایی میتواند برای افزایش انرژیتان به شما کمک کند.
همانطور که در بالا هم اشاره شد ورزش کردن باعث افزایش انرژی میشود اما چرا؟ در حین و بعد از ورزش و فعالیت بدنی دو هورمون ترشح میشود. اولین هورمون آندورفین نام دارد که به هورمون «حس خوب» معروف است. این هورمون حس ناراحتی، درد و اضطراب را بلوکه میکند و ارتباطاتی با احساس شادی و نشاط دارد. بنابراین این هورمون باعث به وجود آمدن احساسات خوب در ما میشوند. هورمون بعدی سروتونین میباشد که به عنوان هورمون «سرخوشی و لذت» هم شناخته شدهاست. کمبود این هورمون سبب افسردگی، دلهره، دردهای میگرنی،بیخوابی و فشار خون بالا میشود. ورزش کردن با افزایش ترشح سروتونین با این مشکلات مقابله میکند و احساس سرخوشی و لذت پدید میآورد.
با روزانه 30 دقیقه ورزش میتوانید به فواید بیشمار آن در جسم و ذهن خود دست پیدا کنید که از جمله نتایج آن مقابله با تنبلی که موضوع مقاله ما نیز هست، میباشد.
قبل از هر چیزی به این فکر کنید که از دلایل گفته شده در بالا کدام یک در مورد شما صدق میکند. اگر بفهمید مشکل کار از کجاست حل کردن آن بسیار آسانتر خواهد بود. به افکار خود نظم بدهید و علاوه بر آن برای رهایی از سردرگمی برنامهی روزانه خود را تنظیم کنید.
مل رابینز در کتاب قانون پنج ثانیه خود به این نکته اشاره میکند که: «اگر برای رسیدن به هدفی، قصد انجام کاری را کردید، باید به صورت فیزیکی و سریع اقدام کنید، در غیر این صورت، مغزتان آن ایده را نابود خواهد کرد (آن را به شکلی اشتباه یا غیرضروری جلوه می دهد.)»
از این به بعد هر وقت خواستید کاری را انجام بدهید از 1 تا 5 بشمارید و سریع اقدام کنید. در غیر این صورت بعد از پنج ثانیه ذهن شما با ترفندهای متفاوتی شما را منصرف خواهد کرد. این کار را از تختخواب خود شروع کنید. صبحها اگر بیدار شدن را به تعویق میاندازید از یک تا پنج بشمارید و مثل موشک از جای خود بلند شوید. با تمرین این تکنیک در موقعیتهای متفاوتی میتوان از شر تنبلی خلاص شد.
ژاپنیها همیشه به آهسته و پیوسته رفتار کردن، علاقهمند بودهاند. آنها برای تنبلی، به تعویق انداختن کار ها و بی حوصلگی تکنیکی ایجاد کردهاند که عمل نکردن به آن واقعا غیر ممکن است. این تکنیک به عنوان اصل یک دقیقهای هم شناخته میشود. آقای ماساکی ایمای در توضیح این تکنیک میگوید......