همهٔ ما شنیدیم که دیدن فیلم و سریال انگلیسی، تاحد زیادی به یادگیری زبان [انگلیسی] کمک میکنه که البته کاملاً درسته. توی مطالب و پستهای معلمهای زبان هم همیشه توصیهها و تکنیکهایی پیشنهاد میشه که چطور ازطریق فیلم و سریال انگلیسی یاد بگیریم. یک نمونهش رو میتونین اینجا توی وبلاگ لینگمی ببینید.
بهنظر من همهٔ اینها عالیه چون خیلی از معلمهایی که الآن به انگلیسی مسلط هستن، حتی قبل از اینکه کلاس زبان برن، عاشق فیلم و سریال بودن و تسلط خودشون به انگلیسی رو هم مدیون همین علاقهشون هستن و معلمهایی که به فیلم و سریال علاقه دارن همیشه میتونن برای یادگیری زبان از طریق فیلم به بهترین شکل به زبانآموزها کمک کنن. مثلاً اینجا نیکو یه سریال رو خیلی خوب و جامع معرفی کرده بدون اینکه نکتهٔ حساسی از داستان رو لو بده یا به اصطلاح اسپویل کنه!
این وسط اما نباید از یه نکتهٔ مهم غافل بشیم.
تقریباً همهٔ کسانی که زبان رو بهلطف فیلم، سریال، موسیقی، کتاب و یا مسافرتهاشون و غیره یاد گرفتن، در درجهٔ اول به این فعالیتها علاقه داشتن. نمیشه از زبانآموزها انتظار داشت بدون علاقه به فیلم، بهجای وقتگذاشتن برای کلاس زبان یا به همون اندازه که برای درس خوندن و کلاس وقت میذارن، برای دیدن فیلم - تازه اون هم فیلم موردعلاقهٔ ما، نه خودشون - وقت بذارن و به اون به عنوان یه فعالیت صرفاً آموزشی نگاه کنن.
بهجای نسخهپیچیدن برای زبانآموز، بهترین کار اینه که علایقش رو کشف کنیم و طبق همون علایق راهنماییش کنیم.
علاوهبراین، اصرار به دیدن فیلم و سریال به زبانآموزهایی که بهچیزهای دیگهای علاقهدارن، حس فومو (FOMO) میده. (همینجا بگم که اگه دوست دارید درمورد این اصطلاح بیشتر بدونید، میتونید برید سراغ این مقاله و دربارهش مفصل بخونید.) و ازطرفی اینکه [به عنوان معلم] مدام سریالهای موردعلاقهٔ خودمون رو معرفی کنیم و پیشنهاد بدیم، این پیغام رو به مخاطب [به عنوان زبانآموز] القاء میکنه که فیلمهایی که خودش میبینه ارزش آموزشی ندارن و چیزی ازشون یاد نمیگیره. بهجای این کار، میشه روشهای فیلمدیدن، کتابخوندن، موسیقی گوشکردن، کارهایی که میشه توی سفر انجام داد و موارد مشابه رو برای یادگیری بیشتر بهشون آموزش داد.
شما بهعنوان زبانآموز این تجربه رو داشتید که معلم زبانتون شما رو به چیزی تشویق کنه که بهش علاقهای ندارید؟