موسیقی زبانی جهانیست. همه مردم از شنیدن قطعات بتهوون، موتزارت و دوبوسی تحت تاثیر قرار میگیرند. چراکه آنها از درون قلب آدمی سرچشمه گرفتهاند و بر قلب آدمی مینشینند. تاریخ موسیقی پر از فراز و نشیبهای فراوان است. انگار این هنر، بیش از هر هنر دیگری با تراژدی عجین است. گاهی کودکی با استعدادش همه را شگفتزده میکند و گاهی استعدادی شنواییاش را از دست میدهد.
فارابی، در جایی موسیقی را هدیهای آسمانی از جانب پروردگار میداند که روح انسان را به خالقش نزدیک میکند. شاید به همین دلیل، در افسانههای یـونان باستان، الهههایی به نام موزها (MUSES) وجود دارند. این الههها که مسئول هنر، شـعر و موسیقی بودند، بر آدمها نازل میشدند و ذوق هنری را برایشان به ارمغان میآوردند. در حالیکه موسیقی در جایگاهی آسمانی قرار دارد، فارابی میگوید: دلیل بد پنداشتن موسیقی این است که انسانهایی این هدیه خداوند را زمینی کردند و آن را نابود ساختند.
در سالهای اخیر، موسیقیهای ناهنجار بسیاری شنیده میشود. افرادی که بدون درک درستی از جایگاه موسیقی و فقط با چند نرمافزار و آکورد، آهنگی خلق میکنند، نه تنها هنرمند نیستند که خائنین به قداست موسیقیاند. البته آنها تقصیری ندارند. جهان مدرن، همه چیز را زیر و رو کردهاست. در ایران، سیاستگذاریهای اشتباه و عدم آموزش و تقویت گوش مخاطبان، سبب شدهاست بزرگان موسیقی کشور خانهنشین شده و بیسوادان استیجها را پر کنند.
ما در این مقاله میخواهیم کمی درباره موسیقی با شما درد و دل کنیم، از تاریخ و شکوهش بگوییم؛ درباره تولدش شما را بشارت دهیم و از مرگش هراسان سازیم. این مقاله، مروری بر تاریخ موسیقی غرب و تاریخ موسیقی شرق خواهد داشت و در نهایت چند کتاب تاریخ موسیقی برای آنها که به دنبال شناخت از موسیقی هستند، معرفی خواهیم کرد.
تاریخ موسیقی با افسانه گره خوردهاست. در کتابهای تاریخ، موسیقی بیان شدهاست؛ هیچ تحقیقی مبدا پیدایش موسیقی را به طور دقیق بیان نکردهاست. در این میان، باستانشناسان با حدس و گمانهایی موسیقی را همعمر بشریت میدانند. برخی میگویند، موسیقی قبل از تکلم در انسان به وجود آمدهاست. بر اساس دیوارنگارههای غارها، صداهایی که از حنجره انسان نخستین خارج شدهاست، بسیار به وزن و صوتی که از موسیقی میشناسیم نزدیک بودهاست.
درباره اولین سازها نیز، به نظر میرسد انسان نخستین با تراشیدن استخوان حیوانات چیزی شبیه نی را به وجود آوردهاست و با پیشرفت زندگی بشر و درک بهتر و بیشتر پدیدهها، سازهای زهی خلق شدهاند. با توجه به کشفیات به دست آمده از مکانهای تاریخی، موسیقی، اولینبار برای مراسمهای مذهبی استفاده میشدهاست؛ اما به تدریج راهش را به جشنها و پایکوبیها نیز باز کردهاست.
به نظر میرسد اولین آلات موسیقی ۵۰۰۰ تا ۷۰۰۰ پیش به وجود آمدهاند. بر طبق آثار به جا مانده، بودائیان کتاب مقدسشان را با نوعی موسیقی میخواندند و همانطور که گفته شد، موسیقی ابتدا در مراسمهای مذهبی مورد استفاده قرار میگرفتهاست. در طول سالیان، موسیقی توانست تکامل یابد؛ به طوریکه در سال ۹۳۰ میلادی موسیقی به زبان الفبا در آمد و در نهایت در ۱۴۵۰ میلادی نتها در چهار خط موازی بر روی کاغذ نقش بستند. (دو، ر، می، فا، سو، لا، سی)
اولین کسی که موسیقی را به نظم درآورد و برایش مبنایی درست کرد، فیثاغورس بود. او به کمک فرمولهای ریاضی نوسان و فرکانسها را به شکلی ریاضیوار در آورد. هر چند محاسبات او ایراداتی داشت؛ اما گامی بزرگ در عرصه موسیقی محسوب میشد.
از مجسمههای کشفشده در منطقه باستانی شوش، نوعی آلت موسیقی شبیه تنبور امروزی به دست آمدهاست. در طاق بستان نیز کندهکاریهایی به چشم میخورد که عدهای با آلات موسیقی جشن گرفتهاند. با این حال، هیچ اطلاعات دقیق و قابل استناد دیگری در دسترس نیست.
در طول تاریخ ایـران، افرادی بزرگ و نامداری همچون فارابی، ابوعلی سینا و ابوریحان بیرونی رسالههایی درباره موسیقی نوشتهاند. این رسالهها برخی خود موسیقی و برخی مفاهیم و فلسفه پیدایش آن را مورد بررسی قرار دادهاند.
در ایران نیز، همچون تاریخ موسیقی غرب، موسیقی راه خود را برای تکامل پیمودهاست. این مسیر پر فراز و نشیب، بیشباهت به همتای غربیاش نیست. موسیقی برای دورهای ممنوع بود، سپس با احتیاطهایی دوباره مورد استفاده قرار گرفت، دستگاهها (همایون، ماهور، شور، سه گاه، چهارگاه، راست پنج گاه و نوا) شکل گرفتند، اساتیدی با خلاقیت خود سازها را دگرگون کردند و در نهایت این میراث را به ما رساندند.
آنـچه در بالا آمد، فقط نگاهی تیتروار به سرگذشت موسیقی بود؛ اما سؤال اینجاست: چرا باید کتاب تاریخ موسیقی خواند؟ اول باید بدانید، تاریخ مشتی اعداد و ارقام درباره سال، ماه و روز نیست. تاریخ، منتقلکننده مفاهیم بزرگی به انسان بودهاست. چه کسی این حقیقت را نفی میکند که اگر تاریخ درست درک میشد، امروزه انسانها کمتر اشتباهات گذشتهشان را تکرار میکردند. تاریخ موسیقی هم همین است. شما چه یک موسیقیدان باشید و چه مخاطبی صرف، با خواندن کتاب تاریخ موسیقی میتوانید بهتر درک کنید، بهتر بنوازید، بهتر بشنوید و بهتر انتخاب کنید.
دلیل اینکه موسیقی امروز به این حال و روز افتاده است، همین ناآگاهی مخاطب نسبت به موسیقیست. مخاطب امروزی خودش را از سمفونی ۹ بتهوون دور میداند، آن را نمیفهمد و به همین خاطر به موسیقی سطح پایینتری روی میآورد. کسی که جاز را نمیفهمد، به دلیل نداشتن مطالعه درباره تاریخ این سبک از موسیقی است. مخاطب امروزی، بیش از هر زمان دیگری نیاز دارد کتاب تاریخ موسیقی بخواند؛ چرا که امروز، بیش از هر زمان دیگری سبکهای گوناگون موسیقی اطرافش را احاطه کردهاست.
علاوه بر اینها، اگر هنرمند هستید و میخواهید در راه موسیقی گام بردارید، تاریخ همان چیزی است که شما را از تقلیدهای کورکورانه در امان نگاه میدارد. درحالیکه امروزه، صدها کلیپ در اینستاگرام تلاش میکنند که بگویند اگر استعداد در چیزی دارید، در آن موفق خواهید شد؛ اما این حرفها چیزی جز مارکتینگ و فریب مخاطب نیست. تلاش و آموزش دو بال پرورش استعداد خام افراد است.
اگر سبکها را نشناسید و معانی و مفاهیم پشت آنها را درک نکنید، شبیه صدها نفر دیگه میشوید که فقط به واسطه مارکتینگ به استیج رسیدهاند؛ این نامها هیچوقت ماندگار نخواهند شد.
برای مطالعه ادامه مطلب: چگونه تاریخ موسیقی یاد بگیریم؟