زمانی که برنامه نویسی رو شروع کردم, چیزی که خیلی اذیتم میکرد باگ ها و ارور های گاه و بیگاه بود که ذهن و تفکر من رو تحت تاثیر خودش قرار میداد. مطمینن واسه همتون پیش اومده که به یک ارور خیلی بی دلیل و بیخود بر بخورید و یک روز وقتتون گرفته بشه. جالبه معمولا راه حل رفع بیشتر ارور و باگ های برنامه نویسی یک ; ناقابل هست.
شاید همتون تعجب کنید ولی بعد این همه مدت, واسه من, همه ی این ارور ها و باگ های الکی، درس زندگی هست، یک درس بزرگ که باعث شده پیشرفت کنم، یک تلنگر جدی که باعث شد قوی تر باشم.
الان همتون میگید این حرف های شعارگونه چی هست میزنی آرش خان؟ ولی من میگم بذارید یه مدت بگذره شما هم حال من رو میفهمید. همیشه یک موضوع سخت و آزاردهنده شروع سختی داره ولی بعد از مدتی که تونستید باهاش کنار بیاید، با فکر کردن بهش و تفکر به اینکه الان به نسبت قبل چقدر تغییر کردید, معنای واقعی حرف من رو به شما ثابت میکنه.
هر کدوم از باگ ها و ارور هایی که من در طول مدتی که برنامه نویسی میکردم بهش برخوردم در اولین قدم بهم یاد داد که صبور باشم. بعضی مواقع همچی درسته، کد ها درستن، همچی رو چک میکنی میبینی درستن، کلافه میشی، اعصابت خورد میشه، میخوای لپ تاپت رو پرت کنی سمت دیوار، آره همه ی اینا درسته ولی وقتی با صبر و حوصله مشکل رو پیدا میکنی تازه در اون لحظه متوجه میشی که بهتر بود حواست باشه یک (Space) اضافه نمیزدی یا یک ; کم نمیذاشتی. یاد میگیری به جای اینکه با عصبانیت و عجله مشکل رو پیدا کنی با یکم صبر و آرامش میتونی مشکلت رو پیدا کنی.
دومین درسی که ارور و باگ ها به من داد این بود که راه درست مواجه شدن با مشکلات رو به من یاد داد. در بالا هم گفتم، وقتی با عجله و بدون تفکر درست، میایم شروع به حل مشکلمون میکنیم معلومه نتیجش میشه عصبانیت و حل نشدن مشکل.
مهم ترین درسی که این ارور و باگ های اعصاب خورد کن به من دادن این بود که زمانی که همچیز در زندگی آدمی در ظاهر درسته و همچی دقیق و درست بنظر میرسه، قرار نیست نتیجه اون چیزی باشه که ما توقعش رو داریم. حرفم رو در یک جمله میگم : زندگی یعنی غافلگیری از اتفاقات. من یادگرفتم در زندگی آدم هم وقتی همچی خوب بنظیر میرسه امکان داره یک باگ یا ارور ظاهر بشه که تمام معادلات زندگیمون رو بهم بزنه.
جالبه بدونید خیلی ها بدلیل درست مواجه نشدن با همین مشکلات نتونستن برنامه نویس شن ولی هممون میدونیم برنامه نویس باید خیلی صبور باشه، برنامه نویس باید موقع مشکلات بزرگ دست و پاش رو گم نکنه و برنامه نویس باید بدونه توی مراحل کد نویسی هر لحظه ممکنه غافلگیر بشه. با فکر به این موضوعات شاید شما هم با من هم نظر باشید ولی برنامه نویسی جلوه ی خیلی کوچکی از زندگی کردن هست. زندگی که دست انداز زیاد داره ولی در نهایت وقتی یک کاری رو درست انجام میدی میتونه بهترین اتفاق ها رو واست بهمراه داشته باشه.