ما هنوز هیچ اطلاعات درست و درمانی درباره GTA VI نداریم و هر آنچه درباره این بازی میدانیم بر پایه یک سری حدس و گمان است. اما بیایید تصور کنیم این بازی به واقعیت نزدیکتر شده و حالا دیگر ماشینها در آن هم نوار سلامتی دارند و هم نوار بنزین. شما وقتی سوار ماشینی میشوید باید حواستان به بنزین آن هم باشد و در نقشه وسیع شهر جدید هم پمپ بنزینهایی وجود دارد که در آنجا میتوانید بنزین بزنید. دیگر در یک ماجرای تعقیب و گریز نمیتوانید با خیال راحت گاز بدهید و اینور و آنور بروید و مجبور میشوید گاهی ماشین را پارک کنید و بدوید و از ساختمانها فرار کنید و یک پا الطهیر شوید.
فرض کنید موبایل در بازی نقش پراهمیتتری دارد و گاهی اینترنت موبایل گوشی قطع میشود و در برخی مواقع هم فیلترینگ نمیگذارد تا بتوانید به پیامهای خود دسترسی پیدا کنید و ماموریت انجام دهید.
تصور کنید که در بازی جدید GTA به جای انکه بتوانید به راحتی اسلحه بخرید، باید ششصد مجوز را رد کنید و در نهایت هم نتوانید به اسلحه مورد نظرتان برسید. وقتی به حالت Busted در میآیید، دوران زندان را سپری کنید و شروع کنید به ایجاد تظاهرات در زندان و نامه سرگشاده بنویسید و منتشر کنید.
قیمتها در بازی با توجه به فعالیتهای خلافکاران در طول بازی بالا و پایین برود و تورم در بازی وجود داشته باشد. دیگر مطمئن نباشید که حتما میتوانید یک همبرگر را چهار دلار بخرید و باید آمادگی مواجه با هر قیمتی باشید. اما بیایید در این میان به بنزین نگاه ویژهتری داشته باشیم.
مساله بنزین به یکی از حیاتیترین مسالههای بازی تبدیل شود و چالشی جدید برای بازیکنان به ارمغان بیاورد، درست مانند میزان تنفس اسب در بازی رد دد. پولی که در بازی در میآورید را باید مانند نسخه به یاد ماندنی سان اندریاس، هم خرج ظاهر و سلامت خود کنید و هم خرج ماشین. گاهی مجبور میشوید بنزین بزنید و گاهی میتوانید از پمپ بنزین هم دزدی کنید.
قیمت همبرگرها مثلا چهار دلار باشد و قیمت بزنین هم مثلا شصت و نه سنت. حالا که در عالم تخیل هستیم میتوانیم پا را فراتر بگذاریم و به یک مساله خیلی تخیلیتر فکر کنیم.
در نسخه آنلاین بازی که هستید، ممکن است که یک روز بازی درست اجرا نشود و دستور فیلترینگ نقشه بازی صادر شده باشد و مسیریابی که قرار است شما را به مقصد برساند هم دچار اختلال سینگال شده باشد. یا اصلا یک روز صبح از خواب پا میشوید و میروید که باک ماشین جدید خودتان را پر کنید، ناگهان میبینید قیمت بنزین ۱.۸ دلار شده و به ۲ دلار هم میرسد. نگاهی به درآمد خود میکنید و میبینید این درآمد هیچ فرقی نکرده، چند ماموریت انجام میدهید و میبنیید که درآمد ماحصل از ماموریتها هم همچنان یکسان است. با مدیران راکستار نامهنگاری میکنید و میگویند که این تصمیم از سوی آنها گرفته نشده بلکه سه عضو اصلی هیات مدیره شرکت Take Two این تصمیم را عملی کردهاند و کاری از دست آنها برنمیآید.
حمل و نقل عمومی که در بازی گنجانده شده پر از باگ است و طبیعتا نمیتوانید یک سری ماموریتها را از این طریق انجام دهید. خیابانهای GTA VI طوری طراحی شدهاند که مسیر دوچرخه خور درست و درمانی ندارد و با اینکه پروانهها به بازی برگشتهاند ولی بیشتر به شکل دکور هستند تا واقعیت.
پس مجبور میشوید که ماموریتهای بیشتری انجام دهید تا به پول بیشتری دست پیدا کنید. هیچ راه حل دیگری به ذهنتان نمیرسد و درگیر ماموریتهای متنوع میشوید و دیگران را لوت میکنید تا بلکه پول بنزین در بیاید و بتوانید با ماشینتان از این سر شهر تا آن سر شهر بروید. وقت خود را بیشتر برای ماموریتها میگذارید و هیچ راه حل دیگری به ذهنتان نمیرسد. سرورها بیشتر از همیشه کار میکند و بازی بیشتر از همیشه به جریان میفتد؛ تا اینکه یک پسربچه عصبانی، کنسول خود را خاموش میکند…
خاموشی این کنسول باعث میشود که دوستش، همبازی او هم کنسول را خاموش کند و دوست او نیز همین کار را انجام دهد. جلسه اضطراری Take Two برقرار میشود و قیمت بنزین به همان ۶۹ سنت برمیگردد. به همان قیمت چالشی قبل.
تصور کنید چقدر باحال میشد! چقدر طبیعی و واقعی. کاش راکستار بتواند چنین بازی خفنی بسازد. کاش!