این مطلب به صورت اصلی در وبلاگ «ارسطو عباسی» منتشر شده است.
اولین تجربه حضور من در یک تیم استارتاپی زمانی بود که یک تیم مختص به تولید محتوا در آنجا حضور نداشت و اغلب کارها به صورت آوت-سورس و پروژهای صورت میگرفت. همه کارها هم توسط خود مدیر پیش میرفت و در نتیجه یک مدیر محتوا حرفهای در اونجا وجود نداشت. برای همین بعد از چند ماه کار کردن به صورت پروژهای و… مدیریت تصمیم گرفت تا من رو به عنوان فرد ثابت در زمینه تولید محتوا و مدیریت نویسندگان آوت-سورس استخدام بکنه.
یکی از خوشحال کنندهترین قسمت ماجرا این بود که مدیریت کاری به تجربه کاری طولانی مدت نداشت، بیشتر خروجی اکنون رو در نظر داشت که خوشبختانه نسبت به من نظرش خیلی مثبت بود و به همین دلیل وظایف مختلفی رو بهم داد و اعتماد خوبی بینمون شکل گرفت.
اولین مواجه من با تولید گاید-لاین محتوایی درست همین زمان شروع شد. من یک هفته وقت خواستم تا یکسری گاید-لاین محتوانویسی رو آماده کنم و در نهایت به نویسندگان آوت سورس بدم تا دقیقا متوجه بشند که چطوری محتوا بنویسند و دیگه وقتی که قصد ویرایش مقالات و رویههای مختلف دیگه رو داشتم وقت زیادی رو تلف نکنم.
همون اول کار من وسوسه شدم که یک اشتباه خیلی لذتبخش رو به عنوان یک «مدیر تولید محتوا» انجام بدم که خیلیها تو دام این اشتباه میافتد و اون هم نوشتن یک گاید-لاین محتوایی سفت و سخت و البته طولانی بود.
اما من همون نقطه شروع تصمیم گرفتم که گاید-لاین محتوایی رو خیلی کوتاه و البته با نکات مهم در نظر بگیرم بجای اینکه راجع به ریز به ریز بحث نوشتن صحبت بکنم و در نهایت طرف با خوندن گاید لاین همون اول کار جا بزنه و بگه آقا من نیستم.
این مسئلهای که بهتون میگم رو جدیدا من باهاش مواجه شدم. اخیرا تصمیم گرفتم تا ساعت کاریم رو بیشتر بکنم و با یک شرکت آموزشی کار کنم و مقالات حوزه برنامهنویسی رو براشون تولید کنم اما مشکل اساسی که در همون اول بوجود اومد ارسال کردن سند گاید-لاینشون برای من بود.
اگه بهتون بگم جمعا ۸۰ صفحه بود شاید باور نکنید اما این واقعیت داره. از چطوری نوشتن ویرگول بگیر تا اینکه پرانتز رو با کدوم کلیدهای کیبورد باید بنویسی و اعداد باید فارسی باشند و هزار مسئله مقدماتی دیگهای که با توجه به رزومه و نمونه کارهایی که براشون ارسال کرده بودم خیلی برام عجیب بود که همچین سندی رو برام ارسال کردند.
جدای از این مسئله گاید-لاین محتوایی هدفش کلا یه چیز دیگهاس! که من اگه به صورت خلاصه بهتون بگم میتونم توی دو هدف کلی قرارش بدم:
براساس گاید-لاینی که بنده مشاهده کردم دیدم که هیچکدوم این حالتها به عنوان نقطه هدف در نظر گرفته نشده. اول اینکه اصرار صد در صدی به فارسی نویسی و دور شدن از هر گونه اصطلاح انگلیسی (اونم برای مقالات حوزه تکنولوژی). خب این به زبان خیلی ساده یعنی ناخوانا کردن متن و از بین بردن خوانایی محتوا.
دو اینکه هیچ شکلی از استراتژی محتوایی وجود نداشت بلکه فقط تمرکز روی تولید بیشتر محتوا و کلمات بود. وقتی هم که به آمار مقالات نگاه کردم دیدم بازدید یک مقالهای که ۲۴ ساعت از انتشارش توی وبسایت گذشته ۷ مورد بوده که آمار فاجعهای هستش.
پس گاید-لاین محتوایی باید خیلی این دو نقطه هدف رو دنبال کنه در غیر اینصورت اصول نگارشی و ادبیات اول دبیرستان ربطی به گاید لاین محتوایی نداره هر چند بخشی از اون هستش اما کلا باید توی یک یا نهایتا دو صفحه تمام مسائل مربوط به این موضوع گفته بشه. اگه قراره کسی رو استخدام کنید که ندونه ویرگول رو با کدوم دکمههای کیبرد تایپ کنه همون بهتر که وارد چنین مجموعهای نشه. (حداقل به عنوان محتوانویس!)
گاید لاین یا شیوه نامه محتوایی خوبه به شرطی که بدونیم چرا و چگونه باید از آن استفاده کنیم. - Source