شاید رسیدن به اصل موضوعی که خواهم گفت بی ربط با این روزها و تغییر در قیمت بنزین نباشد. ولی دوست دارم نوشته بنده را فقط تجسم کنید و بس
فرض کنید در باغ خودتان مشغول استراحت یا تفریح هستید روی صندلی لم داده و به صدای پرندگان و شرشر آب که از زیر پای شما شبیه نهری جاری است گوش می دهید همه چیز آرام است شما در آرامش مطلق, ناگهان فکری مسخره به سراغ شما می آید که چگونه به این آرامش دست یافته اید و یا اصلا چگونه سر از این جا در آورده و چه شده که شما مستحق دریافت این آرامش هستید؟ این فکر شما را آزار می دهد و سعی در بیاد آوردن گذشته هستید ولی تصویری واضح را به یاد نمی آورید ولی فکر اینکه کجا هستید یا چگونه به اینجا رسیده اید حال شما را زهر و کام شما را تلخ می کند. دیگر صدای پرندگان و شرشر آب برای شما تمثیلی از آرامش مطلق نیست چون ذهن شما که باید فرصت درک آرامش مداوم را داشته باشد حال درگیر موضوع بی خودی شده که چرا من باید اینجا باشم یا دیگری نباشد! یا اصلا دیگری وجود دارد یا من تنها هستم!
حالی که به شما دست داد در زمانی که اینترنت قطع شد اینگونه بود . ذهن شما در گیر مسله ای شد که اصل و بن مطلب فراموش شود آنگونه که ذهن ها درگیر موضوعی خاص بشوند و قادر به بررسی این باور که دیگری به مانند من است و یا خیر !
این یعنی فرو ریختن احساس و اعتماد به نفس, یعنی ایجاد شکافت در دانسته های شما به عنوان منافع جمعی یعنی خود فروشی در گروگان گیری!