ویرگول
ورودثبت نام
araz.shah
araz.shahآراز شاه کسی که دغدغه های روزانه خودش را در قالب منطق وبلاگی به صورت خوراک نوشته در دنیای دیجیتال انتشار می ده www.Araz.me
araz.shah
araz.shah
خواندن ۳ دقیقه·۴ ماه پیش

کالایی شدنِ اندیشه

"با نگاهی به فضای فعلی و دور از قضاوت یا نقد، مایلم مسیری برای تأمل عمیق‌تر بر موضوعاتی که مطرح شده، ترسیم کنم. از منظر روانشناختی و جامعه‌شناختی، می‌توانیم به بررسی پدیده‌هایی بپردازیم که در جامعه شاهد آن هستیم.

در خصوص ادعاهای مطرح شده توسط آقای کوشکی، محوریت این ادعا را با مثالی روشن‌تر شرح می‌دهم: در دورانی که افراد با “دیده شدن” و “مورد توجه قرار گرفتن” سنجیده می‌شوند، نوسانات محبوبیت و مقبولیت می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر سیمای سیاسی یک فرد داشته باشد. این امر به‌ویژه زمانی اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که دامنه سخنان و دیدگاه‌های فرد مورد پذیرش یا حمایت حاکمیت قرار گیرد.

این پدیده را می‌توان در مورد بلاگرهایی مشاهده کرد که در هر موضوعی، حتی آن‌هایی که کمترین اطلاعات تخصصی در موردشان دارند، اظهار نظر می‌کنند. دلیل این رفتار غالباً در مواجهه با “جو خواسته شدن” از سوی طرفداران و دنبال‌کنندگانشان نهفته است. در چنین شرایطی، این افراد برای حفظ و تقویت جایگاه خود، به سراغ “جو حاکم” یا دانش موجود (که اغلب با گفتمان حاکم همسو است) می‌روند تا بتوانند در بطن جامعه و در میان مخاطبان خود، “حضور” و “تأثیرگذاری” خود را حفظ کنند. این موضوع می‌تواند منجر به سطحی‌نگری، تکثر نظرات بدون پشتوانه و حتی انتشار اطلاعات نادرست شود، چرا که اولویت اصلی، جلب توجه و رضایت مخاطب است، نه لزوماً دقت و صحت اطلاعات."

نکات تکمیلی و جامع‌سازی:

  • بستر روانشناختی:

    • نیاز به تأیید اجتماعی (Social Validation): انسان‌ها به طور طبیعی به دنبال تأیید و پذیرش از سوی دیگران هستند. در فضای رسانه‌های اجتماعی، این نیاز تشدید می‌شود و “لایک‌ها”، “کامنت‌ها” و “اشتراک‌گذاری‌ها” به معیارهای فوری و ملموس تأیید تبدیل می‌شوند.

    • اثر دامن‌زننده (Bandwagon Effect): افراد تمایل دارند از اکثریت پیروی کنند و نظراتی را بیان کنند که با دیدگاه غالب یا مورد حمایت حاکمیت همسو باشد، زیرا این امر احساس تعلق و امنیت بیشتری به آن‌ها می‌دهد.

    • تأثیر پلتفرم‌های رسانه‌ای: الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی غالباً محتوای پربازدید و جنجالی را بیشتر نمایش می‌دهند، که این خود بلاگرها را به سمت تولید محتوای هیجانی و پرطرفدار سوق می‌دهد، حتی اگر این محتوا فاقد عمق یا دقت علمی باشد.

  • بستر جامعه‌شناختی:

    • فرهنگ “چهره شدن” و “مشهور بودن”: در جامعه‌ای که مشهور بودن به خودی خود ارزش تلقی می‌شود، افراد بیشتری به دنبال راه‌هایی برای دیده شدن هستند، حتی اگر این دیده شدن به قیمت سطحی‌نگری یا اظهارنظرهای بی‌مورد تمام شود.

    • شکاف اطلاعاتی و نقش “سلبریتی‌های رسانه‌ای”: در بسیاری از حوزه‌های تخصصی، عموم مردم دانش کافی ندارند. بلاگرها و چهره‌های مشهور در این خلاء اطلاعاتی، نقش “مرجع” را ایفا می‌کنند، حتی اگر تخصص واقعی در آن زمینه نداشته باشند. این امر مسئولیت سنگینی را بر دوش این افراد می‌گذارد.

    • سیاست‌زدگی و گفتمان غالب: در فضایی که مسائل سیاسی بر تمام جنبه‌های زندگی سایه افکنده است، اظهار نظر در مورد موضوعات سیاسی به نوعی “باید” تبدیل می‌شود و افراد برای همسویی با گفتمان غالب، ناگزیر به بیان دیدگاه‌هایی می‌شوند که لزوماً از عمق فکری آن‌ها نشأت نگرفته است.

  • پیامدهای احتمالی:

    • کاهش کیفیت گفتمان عمومی: با رواج اظهارنظرهای سطحی و بدون پشتوانه، کیفیت بحث و تبادل نظر در جامعه کاهش می‌یابد.

    • تضعیف اعتماد عمومی: وقتی مردم متوجه شوند که افراد مشهور بدون دانش کافی اظهار نظر می‌کنند، اعتمادشان به این افراد و به طور کلی به رسانه‌ها کاهش می‌یابد.

    • تأثیر بر تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی: اظهارنظرهای نادرست یا جهت‌دار می‌تواند بر افکار عمومی و در نهایت بر تصمیم‌گیری‌های اجتماعی و سیاسی تأثیر منفی بگذارد.

دانشفرهنگقیمتافکار عمومیرسانه‌های اجتماعی
۱
۰
araz.shah
araz.shah
آراز شاه کسی که دغدغه های روزانه خودش را در قالب منطق وبلاگی به صورت خوراک نوشته در دنیای دیجیتال انتشار می ده www.Araz.me
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید