در این نوشتار تلاش شده است با توجه به اهمیت مقوله ی تحلیل پلان موزه و نیز ضرورت وجود مکانی برای نمایش آثار هنرمندان، در قالب تعاریف و ضوابط کلی، مطالعات لازم برای طراحی معماری موزه ی هنرهای معاصر شهر رشت انجام شود. در ابتدا به مقوله ی هنر اشاره می شود و سپس با بررسی تاریخچه ی مطالعات صورت گرفته در حوزه ی معماری موزه و نیز نمونه های ممتاز اجرا شده، به نکات اصلی در طراحی معماری یک موزه دست می یابیم.
در مرحله ی بعدی، نمونه موردی موزه و تدقیق ضوابط طراحی در موزه بیان می گردد که نهایتاً به برنامه ی فیزیکی ختم می شوند. با معرفی سازه ی مورد نظر برای ساختمان موزه و نیز تحلیل سایتی که برای طراحی مد نظر بوده است، به آخرین فصل این رساله یعنی طراحی می رسیم که خود شامل توضیح چگونگی فرآیند شکل گیری فرم و نیز تصاویر، پلان ها و برش ها می باشد.
موزه
بی شک وجود موزه به عنوان یک نماد فرهنگی در اجتماع بسیار ضروری است. در موزهها تلاش میشود که داشتهها و پیشینه کهن یک ملت را به آنها بیشتر شناساند و راهکاری برای زنده شدن هویت و تحلیل روند آن در نظر گرفت. معماری زمینهگرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد و با درک پیام بستر خود شکل میگیرد و در واقع پیامی را که بستر معماری به نمونه موردی موزه ایرانی انتقال داده به عینیت رسانده و طراحی میکند. در نتیجه ساختمان جزکوچک از طبیعت پیرامون خواهد بود.
در این نوع معماری هر نمونه موردی موزه خارجی, بر اساس زمینههای فرهنگی اجتماعی تاریخی و کالبدی اقلیمی و شرایط خاص آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا میگردد. امروزه موزهها بیش از پیش به عنوان ( مراکز فرهنگی) تلقی میگردد. در حوزه اقدمات فرهنگی در سطح شهر رامسر وجود چنین فضاهایی لازم میباشد و از انجایی که تحقیقات خاصی در این زمینه در رامسر صورت نگرفته است، انجام این تحقیق ضروری بنظر میرسد. در این آنالیز سعی شده در توجه به حرکت باد و طول موج های این مسیر حرکتی برای بادهای قالب منطقه و توجه به نقش کوه در تغییر و شیب و مسیر حرکت باد در این آنالیز برای رسیدن به حجم پیشنهادی و رسیدن به حجم برای نقش زمینه گرایی با اقلیم منطقه توجه شود.
در بخش دیگه سعی شده به شاخص دیگه منطقه مثل دریا و آنالیز طول موج امواج و معماری حرکتی امواج و نقش این امواج در میزان رطوبت. خنکی. و نقش آن در فرهنگ. اقتصاد و موارد دیگر که بصورت مستقیم در زندگی مردم منطقه نقش دارد و تاثیر معماری زمینه گرایی و پیدا کردن راه ارتباطی برای رسیدن به حجم معماری مورد نظر را مورد توجه قرار داده ایم. سیستمهای گرمایش مرکزی، از طریق اسپیلت در ساختمان به بخشهای مورد نیاز فرستاده میشود.
به نظر می رسد انسان مدرن و صنعتی روز به روز بر فاصله ی خود از طبیعت می افزاید و با فعالیت های خود همواره به طبیعت و گونه های گیاهی و جانوری آن آسیب وارد می کند. تجربه نشان داده است این آسیب ها به گونه ای فزاینده به سوی نوع بشر باز می گردند .
در پژوهش حاضر که در قالب پاورپوینت تحلیل موزه, ارائه می گردد، سعی شده است تا به شیوه گرد آوری کتابخانه ای اطلاعات، ابتدا با موزه و انواع آن آشنا شده و فضاهای مورد نیاز جهت طراحی موزه را شناخته و با ریز فضاها و استاندارد های طرح موزه آشنا گردیم، سپس مفهوم طبیعت گرایی را بررسی و اصول آن را استخراج نموده و جهت طراحی موزه تاریخ طبیعی به کار ببندیم. هدف اساسی در تلفیق طبیعت گرایی و معماری در پروژه حاضر، برانگیختن حس احترام به طبیعت از سوی بازدید کنندگان می باشد. احترامی که همراه با شناخت و آگاهی نسبت به محیط زیست خواهد بود.
در این تحقیق نمونه موردی موزه داخلی مشابه داخلی و خارجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و مشاهده می شود چگونه استفاده از اصول اساسی طبیعت گرایی موجب ارتقاء کیفی فضاهای آنها می گردد و چنان تاثیری بر بازدید کنندگان باقی می گذارد تا بنای موزه را همچون موجودی زنده دیده و روح طبیعت را در آن احساس نمایند. در پایان مطالعات نیز سعی شده است طرحی در راستای پژوهش حاضر جهت ارایه نمونه ای هرچند ناکامل از معماری طبیعت گرا پیشنهاد گردد.
با مطالعه در تاریخ معماری به نظر میرسد که مهمترین کلیدواژه دوران کلاسیک تولید الگو برای طراحی ساختمان بوده است، در دوران قرون وسطی تولید الگو جای خود را به ایدئولوژی میدهد. در واقع ایدئولوژی در قرون وسطی مفاهیم جدیدی را به معماری زمان خود وارد کرد. پس از آن در دوران مدرن روشمندی و تولید منطقی، معماری را هدف قرار داد. اگرچه در معماری پس از مدرن طرح، مفهوم و ساختار از اهمیت ویژهای برخوردار بود، اما این مسئله روشمندی را از معماری حذف نکرد. طراحی معماری یک امر فرایندی است و معمار معاصر 0 این موضوع را به خوبی دانسته و هم به اندازه تولید محصول به آن اهمیت میدهد. معماران امروز آگاهاند که فرایند طراحی به اندازه فراورده آن دارای اهمیت است. از سویی دیگر بعد از انقلاب دیجیتال در دهه 1990، معماری بیشتر بر اساس تصاویر جذابی که توسط نرمافزارهای سه بعدی همچون اتوکد راه به دنیای معماری پیدا کرده بودند، معرفی میشود، و به نظر میرسد که این امر مسیر حرکت معماری را به سمت مدلینگ هدایت میکند.
در تعریف مدلینگ میتوان گفت، مدلینگ طراحی معماری با نرمافزارهای سه بعدی توسط معمارانی است که در واقع از فرمولاسیون و منطق ریاضی نهفته در پس این نرم افزارها آگاهی ندارند. در این پژوهش استفاده از الگوریتمها در مقابل مدلینگ به عنوان روشی نوین در تولید فرم معماری مطرح شده است. الگوریتمها مجموعه متناهی از دستورات برای حل یک مسئله خاص توسط انسان یا ماشین است که ترتیب انجام عملیات در زمان معینی خاتمه مییابد.
در طراحی موزه مردمشناسی ویژگیهای جمعیتی سایت پروژه به عنوان ورودیهای الگوریتمهای طراحی شده در نرم افزار گرس هاپر در نظر گرفته شده و فرم پروژه به عنوان خروجی الگوریتم و پاسخ مسئله معرفی میشود. کانسپت طراحی استفاده از الگوریتم در تولید فرم در مقابل مدلینگ است.