مینیمالیسم در طراحی داخلی گرایشی نسبتا جدید است که در سراسر جهان محبوبیت پیدا می کند. هدف آن ایجاد فضاهایی زیبا، کارآمد و کاربردی با استفاده از کمترین عناصر طراحی است. این گفتار بر اصول طراحی سبک مینیمالیستی، منشأ آن و عناصر طراحی استفاده شده برای اجرای آن تمرکز دارد. همچنین مزایایی را که ممکن است با استفاده از این سبک در فضای داخلی خانه به دست آوریم، آشکار می سازد. داده ها از طریق مقالات پژوهشی، کتاب و اینترنت گردآوری شده است که نشان می دهد این روزها مؤثرترین و تأثیرگذارترین سبک طراحی است.
این سبک از طراحی داخلی ژاپنی تأثیر گرفته است که در آن عملکرد و ضرورت عمدتاً در نظر گرفته می شود. سادگی عنصر اصلی آن است. از اشکال هندسی اولیه، اشکال چند رنگ و بافت، عناصر بدون تزئینات غیر ضروری استفاده می کند. مواد ساده که نشان دهنده حس نظم و کیفیت ضروری است و فضایی را ایجاد می کند که نه تنها از نظر بصری جذاب است بلکه به حداقل نگهداری نیز نیاز دارد. حریم به خانه می بخشد و روند طرح های تجملاتی و بسیار تزئینی گذشته را از بین می برد. به دلیل سادگی ظاهری زیبایی به طراحی می بخشد.
معرفی
مینیمالیسم از کلمه حداقل در فرانسوی گرفته شده است که به معنای کمترین یا کمترین مقدار مورد نیاز برای چیزی است (اینان، 2014). استفاده از کمترین موارد ضروری یا عناصر در هنر، ادبیات یا طراحی است. در حوزه هنر می توان آن را طرح یا سبکی تعریف کرد که در آن از ساده ترین و کمترین جزئیات استفاده شده باشد (تقیلوها، 2019). کلمه "مینیمالیسم" در قرن بیستم آشکار شد و در بسیاری از جنبه های زندگی مدرن از جمله طراحی داخلی وارد شده است. هدف از مینیمالیسم در طراحی داخلی ایجاد فضاهای ساده، قابل مدیریت و به خوبی سازماندهی شده برای ایجاد حداکثر راحتی، عملکرد و زیبایی است. همان گونه که پیش تر ذکر شد این مفهوم در ابتدا تحت تأثیر سبک طراحی ژاپنی بود، به ویژه در تزئینات آنها یافت می شود و می توان آن را در فرهنگ سنتی شرقی ردیابی کرد. جایی که همه چیز در اتاق به عناصر ضروری تقلیل می یابد. در طراحی داخلی این سبک تنها از کوچکترین طیف مواد، رنگ ها، اشکال و فرم های بسیار ساده استفاده می کند. این امر بر اساس اصل "کمتر بیشتر است" کار می کند، این تصور که سادگی و وضوح منجر به طراحی خوب می شود.) این عبارت اغلب با معمار و طراح مبلمان لودویگ میس ون در روه (1886-1969)، یکی از بنیانگذاران معماری مدرن و طرفدار سادگی سبک مرتبط است (گنچف، 2013).
مینیمالیسم در طراحی داخلی ایجاد فضایی است که حس نظم، آرامش و خویشتن داری را منعکس می کند. این امر به دنبال آشکار کردن هسته داخلی، افزایش عملکرد اجزا است در حالی که جزئیات غیر ضروری را به حداقل می رساند و شکوفا می سازد. تمرکز آن بر کاهش جزئیات روندهای بیش از حد طراحی است که در آن طرح های فانتزی و جزئیات ترجیح داده می شود. اصول اساسی مینیمالیسم خطوط تیز، سطوح جامد، مبلمان کم و سایه های پاستلی است، اگرچه اخیراً اشکال نرم تر، رنگ ها و بافت های بیشتری ظاهر شده است. با این حال، ایده اصلی طراحی مینیمالیسم، استفاده از فرم های ساده و طبیعی است. اتاقی که دارای حداقل مبلمان و جزئیات باشد باعث می شود جادار به نظر برسد. باعث می شود فضا بزرگتر و جذاب تر به نظر برسد. یک اتاق کاملا مینیمالیستی به طور طبیعی بدون درهم و برهمی خواهد بود، که باعث آرامش خاطر می شود زیرا تحقیقات اخیر نشان داده است که داشتن یک خانه بهم ریخته می تواند باعث استرس زیادی شود. این رویکرد طراحی، طراحی داخلی را به اصول خود بازمی گرداند و روندی است که به نظر بی انتها و جذاب به نظر می رسد.مینیمالیسم در طراحی داخلی محبوب می شود زیرا بدون زحمت است و به ویژه توسط کسانی که ترکیبی از سادگی، پیچیدگی، زیبایی و عملی بودن را ارج می نهند، مورد تحسین قرار می گیرد.
اهداف
• به دست آوردن درک مفهوم مینیمالیسم در طراحی داخلی.
• شناسایی اصول طراحی سبک مینیمالیستی در فضای داخلی.
• یافتن مزایایی که می توانیم با اجرای سبک مینیمالیستی در خانه به دست آوریم
هدف این گفتار درک مفهوم جدید و پرطرفدار مینیمالیسم در طراحی داخلی است. برای مطالعه اصول طراحی این سبک و اینکه چه مزایایی ممکن است با اجرای این سبک در خانه های خود به دست آوریم.
تحقیقات اخیر نشان داده است که محیطی که در آن زندگی می کنیم بر سلامت عاطفی و روانی ما تأثیر می گذارد، بنابراین اجرای این اصول طراحی داخلی مینیمالیستی در واقع می تواند این شرایط را بهبود بخشد. هدف مینیمالیسم در طراحی داخلی ایجاد فضاهایی است که آرامش خاطر را فراهم می کند و همچنین بر زیبایی شناختی و همچنین کاربردی کاربردی بودن تمام جنبه های طراحی تاکید دارد.
1. مینیمالیسم در طراحی داخلی چیست؟
2. اصول طراحی سبک مینیمالیستی چیست؟
3. مزایای اجرای سبک مینیمالیست چیست؟
طراحی مینیمالیستی برای اولین بار در سال 1913 در ترکیب یک نقاش روسی کاسیمیر مالویچ از دایره سیاه روی زمین سفید ظاهر شد. این نقاشی یکی از بزرگترین نقاشی های قرن بیستم جنبش انتزاعی است و برای چندین دهه منبع الهام نقاشان بوده است.
دایره سیاه (1913) رنگ روغن روی بوم، موزه دولتی روسیه، سنت پترزبورگ، اثر کاسیمیر مالویچ+
به طور مشابه، استفاده از ترکیب بندی های بصری ساده شده و استفاده از رنگ های اصلی با سیاه و سفید به تنهایی نیز در جنبش هنری De Stijl یافت شد که در سال 1917 آغاز شد و در سال 1931 به پایان رسید. تئو ون دوزبورگ شخصیت برجسته این جنبش بود که به ایجاد پایه های مینیمالیسم این جنبش هنری تنها برای مدت کوتاهی وجود داشت اما به عنوان سلف مینیمالیسم در نظر گرفته می شود (تقیلوها، 2011).
طراحی سنتی ژاپنی نیز به دلیل سادگی و فرمهای مشخص استفاده شده، یکی از پیشینیان مینیمالیسم در نظر گرفته میشود. در طرح های هنرمندان ژاپنی، این انعکاس خود فرهنگ ژاپنی است که در آن سادگی مدتهاست ارزشمند بوده است. هر چیزی که برای عملکردی ضروری نیست در طراحی آن گنجانده نشده است (ماکوندی، 2017).
گروهی از هنرمندان در نیویورک با اشکال و فرمهای هندسی که به انتزاع هندسی معروف هستند، اتاق نشیمن و غذاخوری سنتی ژاپنی طراحی کردند. جالب اینجاست که این انتزاع هندسی قبلاً در دوران شکوفایی هنر اسلامی وجود داشت، قرنها قبل از اینکه انتزاع هندسی و روند طراحی مینیمالیستی متعاقب آن به سواحل اروپا یا آمریکا برسد. از آنجایی که نمایش شخصیتهای مذهبی در هنر اسلامی مجاز نبود، نقاشان مسلمان مجبور بودند به اشکال هندسی به عنوان روشی برای پیوند دین با هنر و علم که موضوع بزرگی در هنر اسلامی بود، تکیه کنند. با این حال، زمانی که هنرمندان نیویورکی شروع به کار با انتزاع هندسی کردند، ندانسته زمینه را برای مینیمالیسم فراهم کردند. برخی از هنرمندان برجسته آمریکایی این زمان عبارتند از: دونالد جاد، دن فلاوین، کارل آندره، رابرت موریس، فرانک استلا، آل هلد.
کمک های دونالد جاد و دن فلاوین به مینیمالیسم را می توان در آثار آنها از این دوران اولیه مشاهده کرد، به ویژه نمایش های جاد در گالری گرین در نیویورک، جایی که سه مجسمه او در آن به نمایش درآمدند، و نور فلورسنت فلاوین، که تجسم آشکاری از مینیمالیسم است (Templeton, 2013).
اما اصطلاح "مینیمالیسم". اولین بار در اواسط دهه 1960 قرن بیستم ظاهر شد، زمانی که یک فیلسوف بریتانیایی، رابرت وولهایم، در سال 1965 مقاله ای در مجله Arts نوشت که ظهور نوع جدیدی از هنر را با بیان اشیاء با "هنر-محتوای حداقلی" ارزیابی کرد که در نهایت نام مینیمالیسم را به خود داد. در معماری و طراحی داخلی یک معمار آلمانی لودویگ میس ون در روهه (1886-1969) ) به دلیل سادگی، وضوح و فرم های تمیزی که در آثارش نشان داده شده است، به عنوان یکی از چهره های کلیدی مینیمالیسم شناخته می شود. وی همچنین یکی از پدران معماری مدرن است.
یکی از رویکردهای او گنجاندن تعداد زیادی فضای باز بود. اصول طراحی او امروزه نه تنها در معماری بلکه در طراحی نیز مورد استفاده قرار می گیرد. او کمک زیادی به مینیمالیسم کرده است، وی همچنین مولف شعار “Less Is More” است که یکی از اصول اصلی مینیمالیسم است (تقیلوها، 2011).
عناصر طراحی داخلی مینیمالیستی
رنگ، عنصری اساسی برای هر چیزی است که مربوط به هنر است. این یکی از سبک های اصلی طراحی و غالب ترین عنصر طراحی داخلی است و می تواند درک یک فضا را تغییر دهد(Pile, 1997) . هدف مینیمالیسم در طراحی داخلی این است که فضایی را تا حد امکان ساده ایجاد کند و تمام تزئینات را حذف کند. تنها عنصری که حذف نمی شود رنگ است و آن هم به دلیل خلوص و سادگی رنگ است (تقیلوها، 2011). استفاده از رنگ مناسب در هر فضای طراحی مهم است، اما نه تنها رنگ در نظر گرفته شده است که سایه آن یک عامل مهم است. رنگ های مختلف به کار رفته در یک فضا می تواند بر محیط تأثیر بگذارد و می تواند آن را بیش از حد یا کمتر تحریک کند. هر رنگی را می توان در طراحی داخلی مینیمالیستی استفاده کرد. تنها چیزی که باید به آن فکر کرد این است که چقدر از آن استفاده شده است و کجا استفاده می شود. رنگ های خنثی مانند سیاه، سفید، خاکستری و بژ بیشتر در طراحی مینیمالیستی استفاده می شود. آنها همچنین می توانند به عنوان پس زمینه با تونالیته های رنگ های روشن استفاده شوند، اما باید به یک رنگ روشن محدود شوند. ایده این است که با رنگ های کمتری کار کنید.
در اتاقها رنگ خنثی با رنگهای روشن استفاده میشود رنگهای روشن مطبوع هستند و به عنوان یک قاعده کلی، اتاقها را بزرگتر و روشنتر میکند، بنابراین انتخابی عالی برای فضای داخلی مینیمالیستی هستند زیرا هدف خود را از هر نظر برآورده میکند. رنگ های تیره پیچیده و گرم هستند و به اتاق حس صمیمیت می بخشد. رنگ سفید انتخابی تعیین کننده در طراحی داخلی مینیمالیستی است که اساس مبلمان، کف و دیوارها را تشکیل می دهد، اما می توان آن را با رنگ های خنثی دیگر تغییر داد. پایه های مبلممان نباید رنگ های روشن یا تیره داشته باشد. مطالعه موردی در سال 2011 در مورد استفاده از رنگ در فضاهای مینیمالیستی در فضاهای مختلف انجام شد. این مطالعه به این نتیجه رسید که ترجیح داده شده ترین طرح رنگ برای فضای داخلی مینیمالیستی، طرح رنگ آکروماتیک (رنگ های سیاه، سفید و خاکستری که فاقد رنگ هستند را آکروماتیک می نامند) است در حالی که طرح های رنگی مشابه کمتر ترجیح داده شده هستند (تقیلوها، 2011).
طرح رنگ آکروماتیک SpaceMinimalism در طراحی داخلی با هدف ایجاد فضاهایی که نه تنها از نظر زیبایی شناسی جذاب هستند بلکه کارآمد، راحت و کاربردی نیز هستند. این فضاها عمدتاً باز و به اندازه اتاق عمل در بیمارستان ها سازماندهی شده اند. چنین فضاهایی با استفاده از فرم های ساده، پلان های باز، فضاهای ذخیره سازی متوسط و استفاده بیشتر از نور طبیعی روز در یک اتاق ایجاد می شوند. پلان های طبقه معمولاً از هندسه های ساده فضا تشکیل شده اند. آنها به شدت از عملکرد پیروی می کنند و به طور هدفمند مرتب شده اند. برخی از چیدمان ها مساحت بیشتری دارند و بازتر هستند که به مبلمان و فضاها اجازه تنفس می دهد. یک فضای ذخیره سازی سازمان یافته در امتداد راهرو وجود دارد، با فضای هدر رفته بسیار کم. بزرگ جلوه دادن اتاق یکی از جنبه های کلیدی طراحی مینیمالیستی است. خانهها و آپارتمانهای کوچک نیز میتوانند با ترکیب هوشمندانه فضای سفید با خطوط واضح، چیدمانهای هوشمند و چیدمان نامرتب، جادار به نظر برسند. فقط چند قطعه مبلمان و دکوراسیون نگهداری می شود که ضروری است. هر شیئی هدف خاصی دارد. در حالی که عناصر تزئینی هنوز بخشی از طراحی مینیمالیستی هستند، تمرکز اصلی بر روی داشتن اقلام کاربردی است که به دلیل خاصی جایگاه خود را دارند.
مینیمالیسم در چیدمان آپارتمان کوچک
برخی از طرح های خانه های مینیمالیستی نیز فاقد فضای اضافی هستند. هیچ فضای اضافی مانند اتاق نشیمن رسمی، اتاق غذاخوری، کتابخانه، انبار یا گنجه ای وجود ندارد. فضاها برای اهداف متعدد سازگار و انعطاف پذیر هستند. همچنین می توان با انتخاب عناصر معماری مناسب برای خانه مانند استفاده از پله های مارپیچ به جای پله های L یا U شکل، فضا را نجات داد. هدف ایجاد فضاهای کوچک و جمع و جور نیست، بلکه ایجاد فضاهایی ساده و تمیز است که بدون در نظر گرفتن اندازه، حس نظم و آرامش را برانگیزد. در خانهها و آپارتمانهای کوچک نیز میتوان تعداد دیوارها را با تقسیم فضا به بخشهایی با استفاده از قفسههای کتاب، کمدهای کم یا پارتیشن کاهش داد. داشتن فضای ذخیره سازی بیشتر برای سازماندهی و به هم ریختگی فضا ضروری است.
یک طراحی مینیمالیستی خوب تضمین میکند که هر آیتم جای مناسب خود را دارد و کاملاً با هم تناسب دارد. فضای بین اقلام بزرگتر در هر اتاق باید برای هر گذرگاه برای حرکت در اطراف باشد و به اتاق ها جریانی از انرژی بدهد که در کل خانه طنین انداز می شود. تعادل، تناسب و هماهنگی در چنین طراحی بسیار مهم است. وقتی فضا چیزهای واقعی زیادی در خود ندارد، باید مراقب قوانین اولیه طراحی آن مانند تعادل، تناسب و هماهنگی بدون اتلاف فضا بود.