احتمالا داده مداری (داده محوری) را این روزها زیاد میشنوید و شاید موارد زیر به شما کمک کند.
بعضی وقتها به اشتباه فکر میکنیم داده فقط یعنی عدد، درحالی که داده گونه های مختلفی دارد که ممکن است ماهیت غیر عددی داشته باشد. به طور خلاصه میشود منابع متعددی برای داده برشمرد مثلا
به عنوان قاعده ی کلی، داده ای که بناست بیش از دوبار مورد رجوع قرار بگیرد باید مستند شود.
مستند شدن یعنی مانا بودن، ارجاع پذیر بودن و قابل فهم بودن.
می شود داده را
مصادیق عینی داده ی تکراری
منظورم از تکرار داده، بازآوری مجدد نتایج یا بیان مجددی از آن به نحوی است که بینش جدیدی به مخاطب بدهد.
مثلا گفتن اینکه گوگل یک روز در هفته به کارکنانش مرخصی میدهد هنگام بحث درباره ثبت ورکلاگ در اسنپ باکس مع الفارق و بی ربط تلقی میشود. همینطور اگر ثبت ساعت در کارخانه نیشکر هفت تپه را با ثبت ساعت در جیرا مقایسه کنید داده ی بی ربط و مع الفارقی را به فضای بحث وارد کرده اید.
داده عددی معمولا سطح بالاترین سطح ادارک ما را می رساند.
منظور از کارعمیق تعریفی است که کال نیوپورت از آن میکند.
داده مقدمه ی پردازش و تصمیم گیری است و مصرف و تفسیر داده در نهایت در اختیار شخص تصمیم گیر است. معمولا آدمهایی که مالک یک حوزه هستند، شایستگیهای این کار را داشته اند و به آن منصب رسیده اند. به که کسی به طور مستمر به داده ها بی تفاوت است و نتایجی خلاف انتظار خودش میگیرد، بازخورد بدهید.