به نام خدای مهربون
چند ماه پیش، درباره نقطه عطف زندگیم و کلاس طراحی سایت و سئو صحبت کردم. این مدت خیلی سرم شلوغ بودم و نتونستم بیام بقیه مسیرمو براتون تعریف کنم و از تجربههام بگم. القصه که من بعد از کلاس سئو، مدت کوتاهی با یکی از دوستان، به عنوان content writer در زمینه سایتهای یادگیری زبان و سایتهای مهاجرتی کار کردم. قبلا گفته بودم که از بچگی دوست داشتم نویسنده بشم. خب این مسیر رو هم سربند همون علاقه بچگی دنبال کردم. شاید با خوندن عنوان پستم براتون سوال شده که خب این چیزا چه ربطی به دوربین مداربسته داره! که باید بگم صبور باشید ربطشو میگم.
جونم براتون بگه که نویسندگی مقالات سایت، خیلی تجربه خوبی بود برام. کلی مطلب درباره قوانین نگارشی و روشهای تیترنویسی و... یاد گرفتم، اما باز هم برام راضیکننده نبود! البته این اولین قدم من در دنیای فریلنسری محسوب میشد. برای خود من هم جای تعجب داشت که چرا منی که انقدر نویسندگی رو دوست داشتم بازم حالم با نوشتن خوب نیست:( یه کم که فکر کردم به این نتیجه رسیدم که اتفاقا نوشتن خوبه و ذهن آدمو سبک میکنه و به پرواز درمیاره اما نه هر نوع نوشتنی!
نوشتن درباره موضوع مشخصی که حتی ممکنه ازش سر درنیاری، اون چیزی نیست که حال منو خوب کنه؛ هرچند که با کلی حوزه کاری و مطالب جدید آشنات میکنه. این مدل از کار هم مثل کارای دیگه مزایا و معایب خودشو داره. مثلا نویسندگی در چهارچوب مشخص هم میتونه خلاقترت کنه هم میتونه خلاقیتتو بکشه. از این لحاظ که باید در قالب خاصی متن رو بنویسی و در عین حال یونیک و جذاب هم باشه، میتونه خلاقیتت رو تقویت کنه، اما از این لحاظ که خیلی جاها دستت بسته اس و باید اوامر کارفرما رو اجرا کنی نه ایدهی خودت رو، خب خلاقیتت رو محدود میکنه.البته شاید شما نظر دیگهای داشته باشید که محترمه ولی مسیر نویسندگی وبلاگ برای من اینطوری بود.
الان که دارم این مطلب رو مینویسم به عنوان کارآموز سئو در تیم دیجیتال مارکتینگ حامین مشغولم. در اصل اومدم تا از تجربیات جدیدم براتون بگم. اون مطالبی که ما در کلاس یاد گرفتیم با تمام جامع و کامل بودن و تمام تمرینات عملیش، یه قطره بود از دریای پهناور سئو. برای دوستایی که شاید ندونن سئو چیه، باید بگم سئو یعنی بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو. یعنی جوری سایتمونو بسازیم و بزک کنیم که اولا کاربر پسند باشه و به دغدغه مخاطب جواب بده. دوما هم موتورهای جستجویی مثل گوگل بپسندنش و به کاربرهای بیشتری نشونش بدن.
خب داشتم میگفتم مسیر سئو برای من، تا به اینجا که ماه سوم و آخر کارآموزی رو میگذرونم خیلی جذاب بوده. کار با ابزارها رو خیلی خوب یاد گرفتیم. مفهوم کلمه کلیدی در عمق جانمون نفوذ پیدا کرده و برای پروژههای واقعی کلی استراتژی چیدیم و باهم بررسی و عملیش کردیم. بله درست فکر میکنید این دقیقا همون چیزیه که من دنبالش بودم. کاری متنوع، که تصمیمگیری و خلاقیت آدم بیشتر در اون دخیله و از طرفی نظرات مختلف رو میشنوی که خیلی جذابه و میتونه کلی ایده و راهکار جدید یادت بده.
یکی از پروژههایی که روش کار میکنیم درباره تجهیزات نظارتی و امنیتی مثل دوربین مداربسته است. اون اوایل که شناختی رو این حوزه نداشتم، یه کم طول کشید تا دستم بیاد چی به چیه. اما الان، انواع دوربین مداربسته رو با کاربرد و برند و... میشناسم. طوری شده که هرجا میرم که دوربین مداربسته داره، با ذوق نگاهش میکنم و اسم برندش رو میخونم. مثلا چند روز پیش که رفته بودم بانک و یه ساعتی تو نوبت بودم، تو کل اون مدت داشتم زاویه دید دوربین مداربستهها رو بررسی میکردم ببینم آیا تمام اون مکان رو پوشش میدن یا نه! بعد به خودم اومدم و دیدم خیلی تابلو زل زدم به دوربینها. اگر هرکی منو ببینه که اینطوری دارم موقعیت تمام دوربین مداربسته هارو چک میکنم، فکر میکنن حتما دزدم و دارم نقشه سرقت میکشم! خلاصه که سعی کردم نگاهمو نامحسوستر بدوزم به هر دوربین مداربستهای که میدیدم.
سرتون رو درد نیارم... قصدم از چیزایی که براتون تعریف کردم این بود که بگم از تجربه کردن اصلا نترسید. تا جایی که میتونید برای پیدا کردن کار مورد علاقتون تلاش کنید. باور کنید اون حس لذت حین انجام کاری که دوستش داری به تمام سختیای اون کار غلبه میکنه و شمارو تبدیل به آدم خوشحالتری میکنه. البته اینم میدونم اوضاع اقتصادی نابسامانه و نمیشه بیگدار به آب زد. باید با تحقیق و بررسی و اتفاقا با گدار به آب بزنیم و همیشه یادمون باشه که بیش از یک سوم عمرمون در محیط کار میگذره. پس خیلی مهمه که اون زمان چجوری سپری میشه. البته من کوچیکتر از اونی هستم که بخوام کسی رو نصیحت کنم. این حرفارو صرفا از روی تجربیات شخصیم زدم. مثل همیشه امیدوارم روزی برسه که همه کاری رو انجام بدن که عاشقشن و براش ساخته شدن.