خب تو این سری مقاله فرضم اینه که قُلُپ اول رو خوندی و اومدی بیشتر اشنا بشی . مث اسمش قرار ساده و کوتاه باشه و بعد از خوندنش ، جیگرت حال بیاد !
این اموزش برات کافی نیست ! چون اینجا صرفا دارم از مفاهیم خیلی پایه ای برات میگم و برنامه نویسی مثل تاریخ نمی مونه که بخوای یه متنی رو بخونی و بگی اهان فهمیدم و بری ، حتتتتتتتما ! باید کد بزنی برا همین بعد یا همزمان با خوندن این مقاله برو مقاله اموزش جاوا اسکریپت رو هم که خیلی اسون و روون برات گفتم رو بخون تا بتونی این مفاهیم رو تو کد پیاده کنی و درست حسابی یادبگیری و وارد دنیای جذاب برنامه نویسی شی =))
خب ببین اگر بیای کاپوت یه برنامه یا کدی که در حال اجراست رو بدی بالا با یه صحنه ای مواجه میشی ( همش دوس دارم بگم صحنه قتل :)) ) میبینی که یسری داده به عنوان ورودی وارد برنامه میشن بعد طبق کدی که زده شده یسری پردازش روشون انجام میشه و در نهایتم یسری داده به عنوان خروجی و نتیجه کار برنامه بیرون فرستاده میشه . قشنگ برنامه رو یه کارخونه در نظر بگیر که یسری مواد اولیه (دیتای ورودی) میان توش یسری کارا انجام میدن و تهشم یسری کالا (دیتای خروجی) از کارخونه خارج میشه و میره برا مصرف کننده (کاربر برنامه) خب پس ما همش با این داده ها سر و کار داریم و خب باید یسری چیز داشته باشیم که راحت بتونیم این داده ها رو منتقل کنیم و ذخیره کنیمشون یه چیزی تو مایه های ظرف یا جعبه . خب متغیر ها همین ظرف ها و جعبه ها هستن ، ینی یسری محل نگهداری موقت برای داده هامون که نهایتا از اول تا اخر برنامه میشه داده ها رو توشون نگهداشت و ما هرکاری بخوایم با این داده ها بکنیم میریزیمشون تو متغیر ها و راحت باهاشون کار میکنیم . ینی مثلا فرض کن به تو پنج لیتر اب دادن گفتن با سه لیترش شربت درست کن از بقیه اش برای درست کردن غذا استفاده کن و هرچقدرم اضافه اومد بذار یخچال خنک بشه و تو برای اینکه بتونی اینکارا رو انجام بدی باید این اب رو بریزی تو چندتا ظرف مختلف که این ظرفا توی دنیای برنامه نویسی همون متغیر ها هستن
خب ببین اومدن نشستن فک کردن دیدن خوب میشه اگر بیایم این داده ها رو دسته بندی کنیم تا راحت تر بتونی ازشون استفاده کنیم درواقع اینطوری بگم که وقتی داریم با یه داده ای کار میکنیم بدونیم که با چه نوعیش طرفیم ، انواع اصلی داده ها
بعد حالا بسته به زبونای مختلف هر کدوم از این دسته بندی ها شامل یسری انواع داخلی دیگه هم میشن مثلا برا اعداد ، اعداد اعشاری و اعداد طبیعی و ... میشن انواع داخلی
ببین متغیر ها اینطوری بودن که فقط یدونه ظرف بودن ، اما فرض کن همون پنج لیتر اب رو بهت دادن گفتن برامون 300 تا تیکه یخ درست کن . چیکا میکنی ؟ میای 300 تا لیوان برمیداری و ته همشون یکوچولو اب میریزی ؟ خب نه قاعدتا !
خب حالا تو برنامه نویسی هم یه چیزی داریم مثل قالبای یخ که اسمشون ارایه است . ارایه ها در واقع یسری خونه (متغیر) بهم چسبیده هستن که به ما این امکان رو میدن که تو هر خونه شون یه داده ای بریزیم و بعد اولا اینکه بتونیم همه این خونه هارو یجا باهم جابجا کنیم و بعد خیلی راحت روی این خونه ها پیمایش کنیم ینی مثلا فرض کن بخوایم دنبال یه داده خاص تو بین خونه ها بگردیم یا یه لیستی خروجی بدیم یا تو ورودی بگیریم درواقع اگر ساختاری مثل ارایه نبود ما باید همه این کارا رو مثل مثال یخ با ظرفای جدا جدا انجام میدادیم که حقیقتا پدرمون درمیاد
خب مگه قرار نیست ما بتونیم با کدامون برای مشکلات روزانمون راه حل ارائه بدیم ؟ و مگه غیر از اینه که در طول روز ما شونصدبار نیاز داریم که بین چندتا چیز تصمیم بگیریم ؟ پس نیاز به یه مکانیزمی تو کدمون داریم که بتونیم باهاش بگیم " اگر فلان حالت برقرار بود پس! فلان کار رو بکن " که فک میکنم تو همه زبونای برنامه نویسی برای نوشتن شرط ها از " ()if " استفاده میکنیم
این اموزش برات کافی نیست ! چون اینجا صرفا دارم از مفاهیم خیلی پایه ای برات میگم و برنامه نویسی مثل تاریخ نمی مونه که بخوای یه متنی رو بخونی و بگی اهان فهمیدم و بری ، حتتتتتتتما ! باید کد بزنی برا همین بعد یا همزمان با خوندن این مقاله برو مقاله اموزش جاوا اسکریپت رو هم که خیلی اسون و روون برات گفتم رو بخون تا بتونی این مفاهیم رو تو کد پیاده کنی و درست حسابی یادبگیری و وارد دنیای جذاب برنامه نویسی شی =))
تابع ها اومدن تا ما وقتی داریم کد میزنیم لبخند بر لبانمون جاری بشه =)))) چطور؟ خب ببین بیا برگردیم به مثال کارخونه . وقتی از در کارخونه بریم تو ما به یه دستگاه عظیم و بزرگ که مواجه نمی شیم . ما در واقع با یسری بخش های مختلف مواجه میشیم که دارن در کنار هم کار میکنن و تهش محصول رو تولید میکنن که باز هر کدوم از این بخش ها تو کارخونه از یسری دستگاه تشکیل شدن که هر کدومشون یه وظیفه ای دارن و کافیه یه مواد اولیه ای بهشون بدی و اونا بعد از کار رو موادی که دریافت کردن یه محصول خروجی بهت بدن . حالا ما تو برنامه نویسی به این دستگاه ها میگیم تابع . درواقع تابع ها خودشون یسری برنامه های خییلی کوچولو هستن که وقتی بهشون ورودی می دیم با توجه به نحوه ای که مشخص کردیم یه خروجی میدن
اینطوری میشه که میایم مسئله مون رو که قرار با برنامه مون حلش کنیم رو به مسائل خیلی کوچیک تر میشکنیم و بعد برا هر کدوم از اون مسئله کوچیکا یه تابع درست میکنیم و بعد از طریق متغیر ها داده ها رو به خروجی و ورودی این توابع هدایت میکنیم و در اخر با یه ترتیبی این تابع ها رو اجرا میکنیم و تهش برنامه مون جواب نهایی رو بهمون میده
خب قلپ دوم رو هم به سلامت قورت دادی رفت !
خیلی خوبه که از همین الان پرو باشی و سوالات رو بپرسی ، پس هرچی خواستی ازم بپرس همینجا و اینکه
شاد باش و بخخخخند =)))) اهاااا راستی اگر مفید بود و حال کردی باهاش با لایک کردن بهم بگو :)