سلام از راهی دور، بعد از مدت زمانی کم و بیش طولانی و ممنون از رهای عزیز که با کامنتش، به من یادآوری کرد که باید تو مشغلههای زندگیم، برای دوستانم در ویرگول وقت بزارم ...
سوال مهم اینِ که، آیا شانس وجود داره؟ اگر وجود داره، فقط یکبار درب خونه مون رو میزنه؟
من خودم آدمی هستم که به شانس با تعاریفی که در جامعه میشنویم، مُخالفم!!!
- تعابیری مثل:
خوب، حالا برو تو آیینه نگاه کن، ببین شانس رو قبول داری یا نه؟ آیا شانس تاحالا، درب خونه ت رو زده؟
اگر زده، چی جوابش رو دادی؟؟؟ اگر نزده، به چی فکر کردی و پُشت سرِ آدمهایی که بنظرت شانس دارن، چی گفتی؟
از کنارت یک ماشین مدل بالا رد میشه و اولین چیزی که تو ذهنت میاد چیه؟؟؟
هزارتا مثال مثل این وجود داره، که هر روز دور و برمون میبینیم یا خودمون اینطوری برداشت میکنیم و به خودمون اجازه میدیم در مورد هرکسی قضاوت ناآگاهانه و شخصیِ خودمون رو داشته باشیم.
من و تو یادمون رفته که اون یارو هم ممکنه مثل خیلیا که نمیبینیم و نمیشنویم، شبانه روز زحمت کشیده باشه و با تلاش و پشت کار، بعد از چند سال تونسته برای خودش امکانات رفاهی مختلفی رو فراهم کنه.
کلی سوالهای عجیب غریب تو ذهنتون کاشتم، اما نکته ای که همه ما اکثرا از اون دور میشیم و تو رویا، فال، کف بینی، تعبیر خواب و هزارتا چیز دیگه دنبالش میگردیم (شانسِ، شانسسسسسسسس)
اکثر ما یادمون میره که هنوز زندهایم و صبح که از خواب پا میشیم، یعنی بزرگترین شانس رو داریم، بزرگترین شانس برای جبران یک اشتباه، برای ادامه دادن یک راه دُرست، رفتن یک راه جدید، انتخاب کردن چیزهای جدید و هزاران هزار چیزی که تا بحال نه به اون فکر کردیم، نه حاضر بودیم بخاطرش قدردان باشیم!
وقتی ذهنت و بینشت مثبت بشه، همه دنیا رو مثبت میبینی، چون با تغییر دیدگاهت، دریچه جدیدی رو به این دنیا برات باز میشه، برات یک مثال میزنم، البته شاید یکم طولانی بشه :)
یک فرد ثروتمند، دچار مشکل بینایی میشه و پیش چشم پزشک متخصص خودش میره و ...
مرد ثروتمند : دکتر من دارم بیناییم رو از دست میدم، لطفا ببین چطور میتونم درمان بشم، من حاضر همه دار و ندارم رو بدم که حالم خوب بشه.
دکتر : پس از بررسی و آزمایشهای مختلف متوجه شدیم که تنها راه درمان شما این هست که به اجسام سبز رنگ نگاه کنید، چون در غیراینصورت بیناییتون رو بصورت کامل تا شش ماه آینده از دست میدین،لطفا برای چکاپ شش ماه بعد به من سر بزنید.
مرد ثروتمند : متشکرم، همین کار رو میکنم و خدانگهدار ...
پس از شش ماه و اندی، مرد ثروتمند به مطب دکتر میاد...
مرد ثروتمند : آقای دکتر ممنونم از راهنماییتون، اما این درمان، پُر خَرج ترین چیزی بود که من در زندگیم تجربه کردم !
دکتر : چرا؟
مرد ثروتمند : مجبور شدم، دوتا رُزل رُیسم رو تعویض کنم و بصورت سفارشی، رنگ سبزش رو بخرم.
دکتر : خوب!!!
مرد ثروتمند : مجبور شدم کل مِلک و املاکم رو بگم برای من رنگ آمیزی کنند و سبز کنند و تقریبا تمام سرمایهام رو برای این کار از دست دادم...
دکتر : اوه، آقای محترم چند لحظه صبر کنین (دکتر دستش رو تو کشوی میز میکنه و ...)
دکتر : بیا دوست من، این کار فقط ۱۰۰ دلار هزینه داشت، نه چند میلیون دلار، این عینک سبز رنگ رو به چشمت میزدی و تمام دنیات سبز رنگ میشد!!!
آیا ما نمیخواهیم بجای هزینههای گزافِ بدگویی، دروغ، تهمت زدن، بدخُلقی، خرافات و هزاران هزینه گزاف دیگه، فقط عینک مثبت اندیشی و دید مثبت رو به چشممون بزنیم ؟!؟
قطعا این عینک هزینه کمتری داره، اما صبر و شکیبایی نیاز داره، شانس هر روز درب خونه من و تو نشسته و منتظره که با بیدار شدن از خواب، دست در دستش بزاریم و برای پیشرفت و بهبود خودمون و دنیای اطرافمون، گام برداریم.
خوشحال میشم شما هم از تجربیاتتون برای من بنویسید و ببینیم این زندگی شانسی، چطور پیش میره :)