آریا رادمند
آریا رادمند
خواندن ۸ دقیقه·۱ سال پیش

زنانِ بن‌لادن - بخش یک

بسیاری از زنان بن‌لادن در دام سحر اسامه افتاده‌اند؛ نجوا وعده داده بود که «عشق تا مرگ» را به اسامه بن‌لادن خواهد داشت.
نجوای بن‌لادن با وعده «عشق تا مرگ» زندگی خود را به خطر انداخته، از حجاب انصراف داده و به مد روز ترجیح داده، زندگی‌اش را از سوریه به سمت عربستان تغییر داده است. پدر بن‌لادن بیش از ۲۰ بار ازدواج کرده و ۵۵ فرزند به دنیا آورده است، تا امپراتوری او بزرگ‌تر شود. او روسری را به عشق اسامه پوشیده، نجوا همه چیز در اسامه را دوست داشته: ظاهرش، آرامشش، روش برخورد و همچنین قدرت شخصیت او.

دور از سازمان القاعده و فعالیت‌های خونین آن، و دور از حملات تروریستی که به نام رهبر این سازمان منتشر شده، اسامه بن‌لادن چه آدمی بود که نام او ترس و وحشت در دنیا ایجاد می‌کند و سازمانش در هر جا وحشت و مرگ را منتشر می‌کند؟ چگونه با همسران و فرزندان خود رفتار می‌کرد؟ چگونه اوقات خود را با آن‌ها سپری می‌کرد؟ چه چیزهایی به آن‌ها آموخت و در کجا؟ و چطور با وجود تعقیب‌های سازمان‌های اطلاعاتی جهانی با آن‌ها زندگی می‌کرد؟

چند سؤال مهم از جمله اینها توسط نویسنده فرانسوی دیان دوکریه مطرح شده است که سعی دارد تصویری ناشناخته و متفاوت از این مرد را به تصویر بکشد، تصویری که کاملاً با تصویری که همهٔ ما داریم تفاوت دارد. از لحظهٔ حملهٔ یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ تا گرفتاری و ترور او در دوم ماه مه ۲۰۱۱ در خانه‌اش در ابوت‌آباد پاکستان، دیان دوکریه تلاش می‌کند تا شخصیت اسامه بن‌لادن را به تصویر بکشد. او این داستان را به‌صورت واقعی و پیچیده روایت می‌کند که تا حد زیادی با سیاست و جنگ ترکیب شده است.

بروکسل در سال ۲۰۰۰

ملیکه و شوهرش عبدالستار در آپارتمان خود تلویزیون تماشا می‌کردند. ناگهان تصویری نشان داده شد که به‌شدت تأثیرگذار بود و احساسات غیرمنتظره‌ای را در آن‌ها ایجاد کرد. این تصویر عبدالستار را آن‌قدر جذب خود کرده بود که او با صدای بلند فریاد زد:

به چهره‌اش نگاه کن، آیا باور می‌کنی؟

و بعد از مدت کوتاهی، عبدالستار احساس عشق و علاقه‌اش به این مرد چهرهٔ زیبا را بیان کرد و همسرش نیز جواب داد:

من هم او را دوست دارم.

ملیکه العرود می‌گوید:

در آن لحظه، تصویر چهره‌های شوهرم و اسامه بن‌لادن در ذهنم ترکیب شد. خطوط چهره‌شان عبور از صفا و نجابت درونی آن‌ها را نشان می‌داد. چشمانم از چهره عبدالستار به سمت چهره رهبر اسلامی متمایل شد، او که پشت دوربین ایستاده بود و جمیع مردم را به مبارزه با فقر و ستم که بیشتر فقرا و ضعیف‌ترها را هدف قرار می‌دهد، فرامی‌خواند.

این دو زن و شوهر درحالی‌که در بلژیک اقامت داشتند، به‌شدت تحت‌تأثیر این مرد قرار گرفتند. در کمتر از یک سال، یعنی در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۰۱، عبدالستار دحمان خود را در افغانستان منفجر کرد. وی که با عنوان یک خبرنگار وارد افغانستان شده بود، بدون تردید به سمت احمدشاه مسعود یعنی «شیر پنجشیر» رفت و او را با یک عملیات انتهاری به قتل رساند. کمتر از یک ماه بعد، اسامه بن‌لادن دوباره در تلویزیون ظاهر شد و مسئولیت حملات ۱۱ سپتامبر که در ایالات متحده انجام شده بود را به عهده گرفت.

او در این زمان نیز مردم مسلمان را به جهاد علیه غرب فراخواند. در کمتر از یک ماه، این مردِ تقریباً ۴۰ساله و ناشناس به یکی از معروف‌ترین مردان جهان تبدیل شد. بااین‌وجود، او همچنان مبهم و پیچیده بود. این تنها ملیکه و شوهرش عبدالستار نبودند که تحت‌تأثیر اسامه قرار گرفته بودند. بسیاری از زنان و مردان جهان در دام جذابیت جادویی و عمیق او افتادند. گرچه بسیاری از زنان با هدف‌ها و جنگ مقدس او همفکری نمی‌کردند و اعتقادی به جنگی که او در خاورمیانه علیه آمریکا آغاز کرده بود نداشتند، اما هنوز به طور قابل‌توجهی تحت‌تأثیر این تکیه‌گاه جذابیت عمیق قرار می‌گرفتند.

در جستجوی مادرِ اسامه بن‌لادن

Alia Ghanem at home in Jeddah, Saudi Arabia.
Alia Ghanem at home in Jeddah, Saudi Arabia.

در شهر لاهه، دختران جوان شبکه اسلامی «هوفستاد» به رقابت می‌پرداختند تا به‌عنوان «مادر اسامه» شناخته شوند ، این عنوان در آن زمان بسیار محبوب بود. جانی گروون در کتاب خود با عنوان «شبکه اسلامی هلند» نوشته:

از زمانی که اسامه بن‌لادن برای اولین‌بار در تلویزیون ظاهر شد، همه زنان تمایل داشتند که عنوان مادر اسامه داشته باشند، این عنوان برای ایشان بسیار جذاب بود.

در این زمینه عبدالجابر وان دی فان در کتاب خود «نامه‌های منفجر» نوشته:

یک دختر نوجوان تصریح کرد که داشتن تصویر اسامه بن‌لادن در پس‌زمینه رایانه شخصی‌اش بسیار جالب است. والدینم اجازه می‌دادند که ویدئوها و تصاویرش را تماشا کنم و در اتاقم بچسبانم. معلم مدرسه ابتدایی تعریف کرده بود که چگونه نوارهای ضبط شده از رهبر جدید را به اشتراک می‌گذاریم و ما زنان در مورد تصمیمات قاطعانه و نگاه محکم او بحث می‌کردیم.

اما قبل از اینکه اسامه به «بن‌لادن» تبدیل شود، یک زن وجود داشت که در او مردی را می‌بیند که می‌تواند بهترین‌ها را برای او به ارمغان بیاورد. او نجوا غانم است که هنوز نوجوان بوده و قول داده بود تا زندگی‌اش را تا مرگ با مرد جوان عربستانی به نام اسامه بن‌لادن بسپردند.

در مدرسه برمانا (Brummana High School)

نجوا هنوز جوان بود و احساساتش نسبت به اسامه را کشف نکرده بود:

من نمی‌فهمیدم چه اتفاقی می‌افتد، اما می‌دانستم بین ما رابطه‌ای خاص وجود دارد. اسامه هرگز با من در مورد این موضوع صحبت نکرده بود، اما هر وقت وارد اتاق می‌شد، چشمانش می‌درخشید. وقتی می‌بینم که به من توجه می‌کند، می‌لرزم.

نجوا برای ازدواج مناسب نبود و بهتر بود به تحصیلات خود ادامه دهد. اکثر اعضای خانواده بن‌لادن فرزندانشان را به مدرسه برمانا در بیروت می‌فرستادند.

مدرسه برمانا که در قرن نوزدهم توسط یک کشیش پروتستانی تأسیس شده بود، یکی از مدارس معتبر منطقه بود که اعضای خانواده‌های معروف در خاورمیانه برای تحصیل فرزندان خود به آن می‌فرستادند. افراد مشهوری نظیر پادشاه لیبی ادریس و رئیس‌جمهور لبنان امیل لحود و اعضای خانواده سعودی در این مدرسه تحصیل کرده‌اند.

این مدرسه مختلط بوده و از نظام تدریس غربی استفاده می‌کرد. هدف اصلی این مدرسه آماده‌کردن دانش‌آموزان خانواده بن‌لادن برای تحصیل در مقاطع بالاتر در محیط‌های معتبر بود، اما جوانان این خانواده به زندگی لوکس در پایتخت لبنان علاقه‌مند بودند. یک معلم ورزشی که پس از افتتاح یک فروشگاه مقابل مدرسه، نوارهای موسیقی پاپ را برای آنها تهیه می‌کرد، هنوز به خاطر دارد که پنج نفر از فرزندان خانوادهٔ بن‌لادن دوست داشتنی به موسیقی علاقه‌مند بودند، به ویژه ترانه‌های گروه بیتلز، شیکاگو، جیمی هندریکس و مایک گیجر. آنها اوقاتی به‌منظور تماشای فیلم‌های الویس پریسلی و بروس لی به سینماهای بیروت می‌روند، نه فیلم‌های عربی. در آن زمان، آنها لباس‌های مد را می‌پوشیدند، از جمله شلوارهای گشاد، پیراهن‌های باز با طرح گل و آرایش موی آفریقایی.

Osama bin Laden (second from right) on a visit to Falun, Sweden, in 1971.
Osama bin Laden (second from right) on a visit to Falun, Sweden, in 1971.


شیرلی بومان، یک بریتانیایی که با یکی از برادران اسامه بن‌لادن در مدرسه مشغول به تحصیل بود، می‌گوید:

آنها واقعاً عجیب بودند، برخی از آنها حتی با دختران اروپایی که در مدرسه حضور داشتند، رابطه داشتند و با آنها خارج از مدرسه ملاقات می‌کردند.

اما از زمانی که اسامه در اواخر سال 1966 وارد مدرسه شد، علاقه داشت به درس خواندن و به طور کمتری وقت خود را با اعضای خانواده‌اش سپری می‌کرد. مادرش درباره تحصیلات او می‌گوید:

او در ردهٔ اولین‌های کلاس نبود، اما معمولی بود.

اسامه به موسیقی غربی علاقه زیادی نداشت، اما به فیلم‌های وسترن (رعاة بقر/Cowboys) و فیلم‌های کاراته چینی (بروس‌لی) علاقه داشت و آنها را در سالن‌های سینمای بیروت تماشا می‌کرد. با این حال، یک حادثه‌ای به طور ناگهانی او را از بیروت و لذت‌های زندگی‌اش در آنجا دور کرد.

فقدان پدر

در تاریخ سوم سپتامبر سال ۱۹۶۷، هواپیمایی که پدر بن‌لادن را به خود می‌برد، سقوط کرد و پدر را از خانواده جدا کرد. این واقعه برای افراد خانواده بن‌لادن بسیار تلخ و سخت بود. پدر بن‌لادن یکی از قدرتمندترین مردان در سرزمین عربستان سعودی بود و به لطف دوستی‌ای که با ملک عبدالعزیز بن‌سعود داشت، به موقعیت مرموزی دست‌یافته بود. او در کودکی به دلیل خرید اسباب دام‌ها با دین به عربستان کوچ کرده بود و پس از مشکلات مالی، به‌عنوان کارگر در بندر جدة به کار افتاد.

تدابیر و مسئولیت‌های او باعث شد که در سال 1930 شرکت ساختمانی خود را تأسیس کند و به‌تدریج نقش بزرگی در توسعه زیرساخت‌های این کشور داشت. عربستان کشف کرد که در زمینه نفت دارای ذخایر بی‌نظیری است و به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین منابع نفتی جهان شناخته شد.

پدر بن‌لادن توانست با تشکیل تحالف‌های مختلف و توسعه امپراتوری خود، نقش مهمی در صنعت ساخت‌وساز کشور ایفا کند. او بیش از بیست بار ازدواج کرد و بیش از پنجاه و پنج فرزند به دنیا آورد. در زمان درگذشت پدر، هر یک از این فرزندان حدود ۳۳۰ میلیون دلار ارثیه به ارث بردند و طبق قوانین اسلامی، دختران نیز نصف این مبلغ را به ارث می‌بردند.

زندگی زناشویی محمد بن‌لادن با علیاء بسیار کوتاه بود. علیاء بلافاصله پس از تولد تنها فرزندش، یعنی اسامه، درخواست طلاق کرد. یکی از اعضای نزدیک خانواده به نام خالد به‌طرفی می‌گوید:

به نظر می‌رسید همه چیز برای اسامه بود و او کاملاً به مادرش اطاعت می‌کرد.

علیاء به‌عنوان مادر محافظ از پسر یتیمش مراقبت کرد و او را با عشق و محبت بزرگ کرد. علیاء بعداً به دست خود ازدواج دوباره کرد، این بار با یکی از کارمندان گروه بن‌لادن به نام محمد العطاس. او با تمام دقت و احترام به خانواده و پسر مرحوم علیاء مراقبت می‌کرد، اما نمی‌توانست حنان پدر را در زندگی اسامه جایگزین کند. اسامه به خانه خاله‌اش آل غانم رفت و در اینجا دو سال تحصیل کرد. اسامه همیشه به یادگاری از پدرش، از خواب‌های خود یاد می‌کند و معلم زبان انگلیسی او می‌گوید:

او بسیار تحت‌تأثیر ازدست‌دادن پدرش قرار گرفت


منبع اصلی این متن ستونی در روزنامه القبس کویت بوده که از لینک زیر در دسترس است: https://www.alqabas.com/article/3273839-undefined

بن لادنزناندیکتاتور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید