این لوگو چقدر آشناست! انگار شبیه به اینو جایی دیدم.
خب ... دوتاش رو کنار هم بچسبونم و منتشر کنم و دست طراحشو رو کنم :)
هشتگ کپی - هشتگ دزدی - هشتگ دیدی فهمیدم؟ - هشتگ زرنگ
متهم کردن آثار به کپی و دزدی بودن چیزیه که این روزها زیاد اتفاق میافته.
بازطراحی لوگوی شبکه۳ در مقابل اریکسون، لوگوی اسنپ در مقابل پروگرسپروفیلز، لوگوی نماوا در مقابل نتفلیکس و...
خیلی از آثاری که میبینیم متهم به دزدی یا کپیبودن میشن... اما واقعیت چیست؟
هر دونمونهای که از نظر بصری نزدیک به هم هستند را میتوانیم به راستی کپی بدانیم.
مطلب تورجصابریوند درباره شباهت لوگوی شبکه۳ و اریکسون را بخوانید
کپی یا سرقت هنری
چشم و مغز انسان برای شناخت هر آنچه میبیند از مقایسه خطوط، رنگ و فرم کلی آن به آنچه پیشتر دیده و درک کرده استفاده میکند.
بخاطر همین است که وقتی به یک غریبه میرسیم، در اولین تلاشها به دنبال یافتن وجوه مشترک با سایر دوستان و آشنایان میگردیم.
بدیهی است با دیدن یک اثر هنری چه لوگو باشد چه طراحی یک محصول به دنبال شناخت آن به آرشیوی از فرمهای موجود در مغزمان رجوع کنیم.
همه این الگوهای یکسان ما را به شناخت بیشتر از فرم جدید کمک میکند.
محتوا در ظرف فرم
تشخیص شباهت یا کپی بودن یک اثر مثل یک مو باریک است.
شاید ساده ترین روش مراجعه به فرم مشترک هر دو اثر است.
چهارچوب و فرم بصری کلی اثر، رنگ، خطوط استفاده شده در آن تا چه با اثر میتواند اولین نشانههای یک سرقت هنری باشند.
اما این همه آن چیزی نیست که باید به آن اتکا کنید.
در طراحی یک برند همه چیز حول محور استراتژی برند و جوهره برند شکل میگیرد. حتی لوگو به عنوان یکی از عناصر هویت بصری سازمان.
پس لازم است چک کنیم آیا فرم لوگو در خدمت تعریف داستان یا استراتژی برند است یا نه.
فیلمنت و F-secure (فعال حوزه امنیت در فضای سایبری)
هر دو از نظر فرم یکسان هستند. حتی اگر دو فرم را قیچی کنیم همپوشانی کامل دارند. حتی زاویه نور و سایهها!
لوگوی F-secure (فعال حوزه امنیت در فضای سایبری) ترکیبی از حرف F و سپر دفاعیاست که با اهداف همسو است. در مقابل فیلمنت که تنها تمایزش رنگ و پرفراژ فیلم است و توضیحی از فرم سپر ندارد!
لوگوی اسنپ در مقابل پروگرس پروفیل
این دو لوگو هم شباهت بسیاری دارند هرچند اگر آنها را روی هم بگذاریم همپوشانی کاملی اتفاق نمیافتد.
یکی فرم نوردهای آلومینیوم را تداعی میکند و اسنپ فرم پین را.
مطلب رسام رستمی (مدیر محصول سابق اسنپ) را در اینباره بخوانید
شباهت این دو بسیار است اما داستان طراحی لوگوی(قدیمی) اسنپ هم قابل قبول است.
کپیرایت از ابداع کنندهی طرح اصلی حمایت قانونی میکند. در واقعیت زمانی این امکان میسر است که تشابه ظاهری و فرمی انکار ناپذیری بین دو نمونه باشد و ثابت شود طراح، به اصل اثر اولیه دسترسی داشته و آگاهانه چیزی شبیه به آن را طراحی کرده است. در غیر اینصورت نمیتوان آن را دزدی هنری نامید.
پیش از هر تصمیمگیری:
۱.طراح را بشناسید. به لطف اینترنت و شبکههای اجتماعی، نمونه آثار هر طراحی قابل پیگیری است. کپی یک طرح یا از نابلدی، ناتوانی طراح است. در غیر اینصورت چرا باید سابقه هنریاش را به خطر بیاندازد؟!
۲.منشاء طرح از کجا آمده؟
هر طراحی برای خلق یک اثر مسیری را طی میکند و طرحها و ایدههایی اتود میزند و از میان چندین نمونه و اثر به طرح نهایی میرسد. طراح بر اساس کلیدواژههای مربوط به اثر در اینترنت جستجو میکند. بعید است برای طراحی یک پلیر ویدئویی کلیدواژههای مربوط به یک بانک را جستجو کند :)
۳. طرح لوگو با خواستههای شرکت یا محصول تطبیق دارد؟
در سرقتهای هنری معمولا طراح یا شرکت قصد سوءاستفاده از اعتبار رقیبش، در یکحوزه را با مشابهسازی آن برند در ذهن مخاطب بازسازی کنند.
بهترین مثال آن را در صنعت مد و پوشاک با نمونههای بدلی از برندها میشناسیم.
نشانی که برای یک سرویس اینترنتی طراحی میشود از ترندهای روز همچون سادهگرایی (minimalism) که به خلاصهنمایی و گرایش به اشکال هندسی (ساختارگرایی) مطرح است تبعیت میکند. و از دو یا چند الگو که توضیح دهنده فعالیت یا معرف آن شرکت است استفاده میکند.
آنچه در لوگو دیزاین، مهم است یکی تأثیری است که در شخصیت برند و سازمان میگذارد و دیگری اثری است که در ارتباطات بصری میگذارد. چه شبیه لوگوی دیگری باشد، چه نباشد. این همه لوگو در جهان طراحی شده، هیچ کسی نمیتواند پیش و پس از طراحی تکتک لوگوهای جهان را نگاه کند و مطمئن شود که شبیه این لوگو در جهان وجود ندارد. عموما هر لوگویی چند لوگوی شبیه به خودش دارد. باید تحلیل کرد که آیا تأثیر لوگوی جدید در ارتباطات بصری آن برند منطبق با هدفهای پیش از طراحی بوده یا نبوده .
“Things which are different in order to be different are seldom better, but that which is made to be better is almost always different.”
شباهتهای ناگزیر یک واقعیت پذیرفته شده در فرهنگ هنرهای تجسمی است. حتی برای شرکتهای بزرگ ومطرحی که با آژانسهای تبلیغاتی بزرگ همکاری میکنند.
هرآنچه طرحی از اصول و قوانین سادهگرایی تبعیت کرده باشد احتمال پیدا شدن نمونههای مشابه بیشتر میشود.
شباهت در ساختههای بشر در هر دورهای بوده؛ خیلی پیش از آنکه اینترنتی باشد، یا ارتباطات تا این حد سریع بوده باشد حتی فاصلهای دورتر از دوقاره.
بارها اتفاق افتاده که دو هنرمند ناخواسته و بدون اطلاع از کار یکدیگر، به یک ایده و اجرای مشابه رسیدهاند. به این گونه تشابهات، شباهتهای ناگزیر میگویند.
چندی پیش با اظهاراتی مشابه در مورد طرحی که دوسال پیش برای فیلیمو طراحی کرده بودم روبرو شدم.
چرا لوگوی فیلیمو کپی نیست؟
من (حتی! به عنوان یک طراح با تجربه) نمیتونم درمورد لوگوهای شرکتها و استارتاپهای دیگه اظهار نظر قطعی کنم. اما در مورد لوگوی فیلیمو که خودم طراحی کردم میتونم پاسخگو باشم.
اگر شما هم طراح هستید بدونین ممکنه روزی برسه که مجبور باشید در رابطه با تشابه لوگویی که کار کردید توضیح بدین.
من ساعتهای زیادی در شبکههای اجتماعی و پورتفولیوها، درحال مشاهده آثار هنرمندان هستم و مسیر پیشرفت و رویکرد استارتاپها و شرکتهای بزرگ رو دنبال میکنم. در این میان به نمونههای مشابه زیادی برخورد میکنم. دوستانی که من رو میشناسند یا در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند بارها واکنش من نسبت به دزدیهای هنری و کپیها رو دیدهاند.
منطقی است طراحی که سرسختانه منتقد سرقتهنری است، دست به چنین کاری بزند؟
چرا آرین مقبلی (Arian Moghbeli) رو در اینترنت جستجو نکنیم و نمونه آثار بیشتری ازش نبینیم؟ یعنی انقدر ناتوانه که برای طراحی یک لوگو باید نسخه مشابهش رو پیدا کنه و ۹۰درجه بچرخونتش؟
بررسی فرم و ساختار لوگو از یک سو و سناریو پدید آمدن طرح، ایدهها و ارتباط عناصر تشکیل دهنده لوگو میتواند راستی سنجی نشان را مشخص کند.
در اینصورت باید مفهومی در توصیف رویکرد و محتوای شرکت، پشت فرم لوگوی فیلیمو باشد.
ایده طراحی لوگوی فیلیمو، ترکیبی است از دو فرم هندسی آشنا تا توضیح دهنده فعالیت استارتاپ برگرفته از اسلوگان فیلیمو «بیوقفه فیلم ببین» باشد.
آیکون PLAY + حلقه موبیوس
داستان طراحی فیلیمو را در ویرگول بخوانید.
این پروسه طراحی برای یک کارشناس به تنهایی ثابت کننده است که طراحی فیلیمو فکر شده و به صورت حرفهای طراحی شده.
لوگوی فیلیمو تلفیقی است از هندسه حلقه موبیوس با آیکون Play
اين كه فرم بصری یا هندسی الهامبخش طراحی قرار بگیرد اتفاقی طبیعی هست و هیچ شرکت و کشوری آن را کپی یا دزدی تلقی نمیکند، همانطور که حلقه موبیوس الهام بخش بسیاری از طراحان بوده (و خواهد بود!).
در تصویر بالا لوگوهایی رو میبینیم که شباهتهای زیادی با یکدیگر دارند.
شاید در ایران قانون کپی رایت(حقوق پدیدآورنده) چندان شناخته نباشه، اما سختگیریهای کپیرایت برای شرکتهای بزرگی نظیر گوگل تا حدیست که مجهز به سامانه شناسایی تصاویر هستند و اگر گزارشی مبنی برنقض قوانین باشد بررسی و بلافاصله طی هشداری از مارکت مربوط حذف میشود و میتواند جریمه قابل توجهی از سمت خاطی به شاکی پرداخت میشود. پس چرا در مورد بالا هیچ یک از شرکتها از این فرصت استفاده نکردهاند؟
شاید برای شما نارنجی، نارنجی باشد! اما کارشناسان علاوه بر پالت رنگی، هر طرحی رو براساس ساختار، مفهوم و ایده بررسی میکنند. صرف استفاده از عناصر مشترک یا رنگ گرم نمیشه لوگویی رو کپی دونست.
کافیه دراستور اندرویدی گوگل (Google Play) کلمه play یا player را جستجو کنید تا با لیستی بلند بالا از پلیرهایی روبرو شوید که از آیکون Play استفاده کردهاند. در همان صفحه اول آیکونهای مشابه بسیاری را پیدا میکنید.
در طول پروسه طراحی فیلیمو به عنوان سرویسی از هلدینگ صباایده توجه خاصی به زبانطراحی گوگل (Flat-Design) که برگرفته از سبک مینیمالیسم است داشتم. بدیهی است سبک طراحی لوگوی محصول هم براساس همین ترند صورت گرفته باشد.
در اجرای لوگوی فیلیمو از قوسهای ظریفی استفاده کردم تا در عین حفظ سادگی احتمال ایجاد تشابه با سایر نمونهها پرهیز بشه.
همچنین فضای منفی لوگو (Play icon) به صورت مجزا طراحی شد تا علاوه بر آیکون پخش در محیط نرمافزاری فیلیمو، به عنوان الگوی تبلیغاتی (Pattern) مورد استفاده باشد.
ختم کلام
عادت کردیم به قضاوتهای عجولانه.
یادمون باشه از این پس شاید بازهم لوگوهای مشابه دیگری پیدا کنیم که از نظر بصری شباهت کمنظیری داشته باشند. قبل از هر قضاوت و نتیجهگیری کمی تحقیق کنیم.
شاید شما هم بتونین با نظراتتون این متن رو کامل کنید.
از تجربیاتتون بگین :)
با ارسال نظر و لایک، انرژی بدین تا بیشتر از تجربه و داستانهای طراحی و تجربیاتم بگم :) خوشحال میشم من رو در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: