به نام خدا.
به عنوان دانشجوی نرم افزار دانشگاه فنی حرفه ای می خوام در مورد رشته ی کامپیوتر بنویسم.
قبل از شروع هدف من اینه کاربر اول بدونه دقیقا داره چی رو مطالعه می کنه پس به همین خاطر با چند تا سوال شروع می کنیم و درمورد اونها توضیح میدم.
نکته: این تجربیات من هست ممکنه فرد دیگه نظر و تجربه ای دیگه رو داشته باشه، اما درنهایت کلیات یکیه.
اول از همه مهم علاقه فرد هست، مهم نیست کسی رشته کشاورزی باشه بیاد کامپیوتر یا هر رشته دیگه ای. علاقه غلبه می کنه بر هر چیزی و مانع هارو بر میداره چون وقتی در حال انجام اونکاری درسته داری کار می کنی اما در واقع مثل سرگرمی می مونه، نه اون سرگرمی که الان به ذهنت رسید ها!
منظورم اینه ازش لذت می بری در حین انجامش زمان زود تر برات میگذره. التبه که خسته هم می شی و خستگیشم قشنگه، نه فقط رشته کامپیوتر هر رشته ای.
مجدد می گم که فردی که علاقه مند به کامپیوتر هست، لزوماً جنسیت مهم نیست سن مهم نیست و باقی موارد احتمالی. اتفاقا بعضی افراد با سن نسبتاً بالا یا پایین، خلاصه هرچیزی که شکی رو به جود میاره بهترین این حوضه هستن.
کمی خودمونی تر کنیم می تونیم بگیم: رشته کامپیوتر چطوریه؟ خوبه یا بده؟ سخته یا آسونه؟
اینطوری بگم: رشته کامپیوتر اینطوریه که بیشتر دست به کیبوردی(این یه اصطلاح هست). توی آموزش نظام جدید که کلاس نهم رو تموم می کنی میری واسه تعیین رشته و بسته به شرایط وارد اون رشته میشی که در ادامه صحبت می کنیم.
رشته کامیپوتر یه تعریف کلی هست و کلی زیر شاخه رو شامل میشه که در ادامه راجع به نرم افزار صحبت می کنم چون من در حال آموزش در این رشته هستم و خواهم ماند.
با توجه به اینکه رشته کامپیوتر تقریبا میشه گفت خیلی گسترده ست من در زمینه کاری خودم توضیح میدم، برای اینکه ارزش مطلب حفظ بشه.
خب، خب، خب. از روندی که من گذروندم.
شما جای من:
سه سال از تحصیل می مونه که توی این سه سال اگر اشتباه نکنم سه روز در هفته کارگاه باید حضور داشته باشین حالا کمتر یا بیشتر و توی این سه سال آموزش کار با نرم افزار های مختلف رو بهتون یاد میدن مثل فتوشاپ و دوره ICDL که یعنی همون نرم افزار های آفیس و همچنین هر سال درمورد چیزی توضیح میدن. مثلا سال سوم برنامه نویسی کار می کنین.
چنین حالاتی:
سال اول: ساختار کامپیوتر، کار کردن با کامپیوتر از جمله خاموش و روشن کردن آن :) نصب نرم افزار، آشنایی با نرم افزار ها، اشنایی با ابزار ها، قطعات کامپیوتر.
سال دوم: یادگیری ICDL و موارد دیگر...
سال سوم: یادگیری برنامه نویسی و دیتابیس و طراحی سایت و غیره. در نهایت کاراموزی.
دروس تئوری هم اکثر درس ها مربوط میشه به کامیپوتر و ساختارش و غیر از اینها درسایی مثل تاریخ ریاضی ادبیات و... رو دارین.
بعد از اتمام این سه سال تحصیل شما دیپلم طراحی صفحات وب رو دارین :)
دانشگاه تقریبا درمورد بیشتر زیر شاخه های کامپیوتر، واحد درس های مشخصی رو داره و با پاس کردنش میشه آشنایی چندانی رو در اون مورد داشت.
نکته: در مدرسه و دانشگاه در مورد هرکدوم از شاخه های کامپیوتر کمی رو آموزش میده. انتخاب با خود دانشجو است که کدوم شاخه رو مورد هدف قرار بده و تخصصی به صورت خود آموزی اون رو ادامه بده و نتیجه بگیره.
تا الان از دید مدرسه و تحصیل گفتیم، حالا اگر کسی که علاقه داره و رشته ش این نیست یا هر مورد دیگه باید چیکار کنه؟
رشته نرم افزار که من درحال توضیح دادنش هستم بازم زیر شاخه های کاری زیادی داره اگر علاقه مند شد ید بیشتر تحقیق کنید و عملی به صورت موقت در اون کار کنید در صورت علاقه و اشتیاق ادامه بدید، در غیر این صورت باقی شاخه ها رو در منابع دیگه تحقیق کنید. مثل سخت افزار و شبکه و...
مسئول کارگاهمون همیشه می گفت یه مهندس کامپیوتر باید زبان گوشیش حتما انگلیسی باشه ;)
تا مهندسی هم نرفیتید منعی واسه اینکار نیست!
از این دسته هم نیستی میتونی انگلیسی کنی لزومی نداره فقط کامپیوتر باشه.جمله از خودم :)
نرم افزار تعریف های زیادی رو می تونه داشته باشه.
در انگلیسی اصطلاحا Software engineering گفته میشه.
روشی برای تولید و ارائه محصولی نرم افزاری است.
با ترکیب چند تا تکنولوژی و یا زبان های برنامه نویسی میشه توسط یک فرد مهندس نرم افزار (یا کسی که در زمینه نرم افزار تخصص داره. مهم فقط داشتن مدرک مهندسی نیست) با توجه به تخصص اش در اون زمینه یه چیزی خلق بشه که نیاز روزمره مردم رو برطرف کنه و باعث راحتی فرد استفاده کننده بشه.
یه چیزی مثل چی؟
قبل ها برای خرید یک شارژ سیمکارت یا پرداخت قبض ها مجبور بودیم چندین کیلومتر رو طی کنیم برای رسیدن به انجام کار مد نظر، اما حالا با چند کلیک می تونیم این کار ها رو انجام دهیم.
مثل یک سایت، یک نرم افزار، نرم افزاری که روی گوشیت نصب می کنی. چند نمونه از اونها:
پیاده سازی هر یک از پروژه ها میتونه بیشتر از چند نفر در زمینه های مختلف نرم افزار و حتی سخت افزار مشغول به کار باشن.
در کل رشته نرم افزار یک کاری چالش بر انگیزه که در لحظه ممکنه با مشکلی مواجه بشی که اصطلاحا باگ بهش میگن و برای دیباگ کردن (رفع مشکل) تلاش کرد. از نظر من ۹۰ درصد یادگیری و درک مطلب می تونه در مواقع Debugging باشه. اکثرا میگن که وقتمون پای این باگ چند ساعت تلف شد ولی اینطور نیست!
چطوریه؟
وقتی در حین پیاده سازی یک نرم افزار که باگ به وجود میاد فرد برنامه نویس برای دیباگ مجبور به سرچ کردن میشه و باید کد خوانی رو انجام بده، یعنی کد های دیگه رو در سطح اینترنت بخونه و درک کنه تا بتونه با کد خود مقایسه کنه و مشکل رو برطرف کنه. هنگام مقایسه معمولا کد رو به کار میبرن و زمانی پای اونها میگذره و این خودش یک آموزش و یادگیری محسوب میشه...
نکته مهم اینه که کلا رشته ی کامپیوتر به سرعت پیشرفت می کنه و کسی که در این زمینه کار میکنه یک جورهایی باید با پیشرفت تکنولوژی در حال دویدن باشه.
اینطوری که هر بار ابزار های مختلفی به وجود میاد که یادگیری اون میتونه تاثیر زیادی رو در زمینه کاریش داشته باشه.
اینکار 90 درصد اش کار فیزیکی نیست، مثلا چسب و قطعه فیزیکی و اینها نیست که با پیچ گوشتی و اینها به هم دیگر وصل کرد! همچنین این کار ها همه قابل احترام هستن و ما افتخار می کنیم به دوستان و همکاران که در هر کاری خوب هستند.
من وقتی شروع کرده بودم به اینکار سوال عجیب و غریبی برام به وجود می اومد یکیش مثلا این کار چه مزیت هایی داره؟ چند مورد رو نام می بریم:
فکرش رو بکن... یه ایده ای توی ذهنت هست خودت میشینی از صفر خلق اش می کنی و در اختیار مردم میزاری که استفاده کنن.
این خیلی حس خوبی هست، با این حال، هم کسب درامد داری هم به هدفت رسیدی هم برای مردم می تونه کاربردی باشه.
حالا زیان های رشته چی هست؟
هیچی؟
شاید هیچی باشه ولی یکی از ضرر هایی که خیلی قابل توجه هست اینه که اگر فرد به خودش نرسه می تونه به سمت درونگرایی کشیده بشه و سبک زندگیش این چنین میشه:
غدا و خواب و کد و تکرار این چرخه!
اینطوری اسیب میرسونه مثلا من پیش می اومد یک هفته کامل از خونه بیرون نمی رفتم و توی این حلقه گیر کرده بودم، بعد که رفتم بیرون نور خورشید رو می دیدم(دیدن از پنجره کفایت نمی کنه) حس عجیبی بود حسی که مثلا چند ماهه خانواده ات رو ندیدی و داری دیدارش می کنی.
بدن به این نور و طبیعت خدایی هم نیاز داره وگرنه در نهایت کم کم ممکنه افسرده بشی و حس حال حرف زدن نداشته باشی و...
ممکنه در فنی حرفه ای بعضی درس ها تدریس بشه که در کارودانش تدریس نمیشه، این یکی از تفاوت ها.
مثلا در فنی حرفه ای کمی سخت گیریش بیشتره ممکنه که بیشتر با ریاضی کار بشه و فرد وقتی وارد دانشگاه میشه آمادگی بیشتری نسبت به فردی که رشته ی کار و دانش هست داره.
از نظر من مهم پیگیر بودن خود دانش آموز هست، و نحوه تدریس اساتید در کار و دانش احتمال زیاده این ضعف رو جبران بشه.
کنکور از سمت سازمان سنجش برگزار میشه و این سازمان دسته بندی خودش رو برای برگزاری کنکور داره که می تونید با کلیک بر روی این وارد سایت سازمان سنجش بشید و در سمت راست صفحه ببینید.
مثلا کنکور سراسری اطلاعیه میاد برای ثبت نام و این رو کسانی ثبت نام می کنند که در رشته تجربی یا انسانی و.. هستند و احتمالا زمان ثبت نام کنکور شما هنوز دانش آموز مدرسه خود هستین.
کنکور فنی حرفه ای هم مثل کنکور سراسری در بازه مشخص شروع می شود و با شرکت در اون تاریخ برگزاری و مکان برگزاری اعلام میشه و شما در ساعت و روز خود حضور پیدا می کنید و در مورد آنچه که در سال دبیرستان یاد گرفته اید رو امتحان می دید یا همون کنکور.
و برای اینکه دونه دونه کتاب های درسی رو نخوند می تونین از این کتاب های جامع تستی استفاده کنید که همه ی درس ها رو یکجا داره. خیلی می تونه کمک کنه.
بعد از کنکور تقریبا یک ماهی طول میکشه که پاسخ برسه و در آن رتبه به دست اومده ذکر شده آیا شبانه هستید یا نه رو می تونید ببینید.
من خودم تا قبل از اینکه در دانشگاه قبول شم فکر می کردم وقتی میگن طرف شبانه قبول شده باید شب ها بره دانشگاه :)
تفاوت دانشگاه شبانه و روزانه چیست؟
شبانه شما ممکنه که در یک دانشگاه ملی درس بخونید و مدرک دانشگاه ملی رو بگیرید فقط با این تفاوت که هزینه پرداخت می کنید، اما روزانه هزینه ای پرداخت نمی کند.
دانشجوی شبانه با روزانه هیچ فرقی ندارد و حتی ممکن است باهم واحد درسی را پاس کنند اما اینطور که دانشجوی روزانه بابتش هزینه پرداخت نمی کنه و ولی دانشجوی شبانه هزینه پرداخت می کنه.
درضمن وقتی در کنکور فنی حرفه ای کاردانی قبول شدین دیگه زیاد فرقی نمی کنه از کار و دانش اومدی یا فنی حرفه ای از اون به بعد کلی بگیم: دانشجو دانشگاه فنی حرفه ای هستی و تمام.