آریستوماخه
آریستوماخه
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

روز ۸ | ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ (بلاتکلیف ولی امیدوار)

بچه‌ها، اگر شما بدونین من در چه موقعیت پیچیده‌ای هستم. تمام جنبه‌های زندگیم بهم گه خودره و انقدر انقدر باید تصمیمات سخت بگیرم که باورم نمیشه خودم!

ولی امیدوارم. به روزای خوب. امیدوارم به خودم. من یه قطره‌ام. من یه نقطه تو این نقاشی بزرگم که فقط میخوام نقش خودم رو خوب اجرا کنم. خیلی حس خوبیه این درد کشیدن. من هنوز هیچی نیستم. من اول راه هم نیستم حتی. ولی پشت خودم رو خالی نمیکنم. من تنها کسی هستم که تا اخرین لحظه‌ی زندگی کنارم خواهد موند.

من اینجا گزارش‌های روزانه و روزمره مینویسم تا از بین اونا خودم رو پیدا کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید