دفترش.
گوش دادنش.
آفتاب تو کلاس.
انگار منتظرم عصر بشه، کارم تموم شه، کلاس اون تموم شه، لباس بپوشیم بریم یه جایی، مث یه کلوپ، که رو بازه، دریا پیداس، چراغونیه، همه میرقصن، ما هم اومدیم برقصیم