اصولاً یادگیری مهارتهای جدید علی الخصوص مهارتهای زبانی شامل مهارتهای چهارگانه ی لیسنینگ، اسپیکینگ، ریدینگ و رایتینگ به صورت غیر عملی و غیر کاربردی مانند انبار کردن اطلاعات در انباری به اسم مغزه.
مغزی که فقط کارش جمع آوری اطلاعاته همونطور هم بکر می مونه و اینجا بکر بودن برای یادگیری زبان اصلاً خوب نیست. بکارت (حایل) رو باید برداشت تا بتونیم از ورودی ها نتایج خوبی بگیریم و رشد کنیم.
مغز شما، گوش شما (لیسنینگ)، زبون شما (اسپیکینگ)، انگشتهای شما (رایتینگ) و چشمهای شما (ریدینگ) وقتی از حالت بکر بودن خارج میشن که بشه ازشون خروجی گرفت.
حالا این یعنی چی؟
فرض کنید شما انواع راههای تقویت مهارت لیسنینگ و اسپیکینگ رو بلدید، مقالات زیادی در این زمینه خوندید و همه رو از حفظید.
شما الان به عنوان یک زبان آموز دارای اطلاعات مربوط به نحوه یادگیری این مهارتها هستید.
خب این اطلاعات کی به درد شما می خوره؟ وقتی که دست به کار بشید و برید روی کار.
اگه قراره مهارت لیسنینگ تقویت بشه همونطور که گفتم اول راه درستشو یاد می گیری ( که توی پست های قبلی کامل روشها رو معرفی کردم) و بعد شروع می کنی به گوش دادن به فایل های مختلف در سطح خودت و یه کم بالاتر.
وقتی شما شروع می کنید به تمرین و تایم خاصی رو بهش اختصاص میدید یعنی بکارت گوشتون برداشته شده (گوشتون از بکر بودن در میاد) و گوش شما شنوا و شنواتر میشه و اون اتفاقهای خوب به مرور داخل گوشتون میفته.
اگه قراره مهارت اسپیکینگ تقویت بشه، اول راه درست تمرین کردنو یاد می گیری (توی پست های قبلی روشهای مختلف رو معرفی کردم) و بعد شروع می کنی به استفاده کردن از اطلاعات داخل مغزت و به زبون آوردن چیزایی که بلدی.
یعنی عملاً تا وقتی که زبونت نچرخه بکارت اسپیکینگ برداشته نمیشه و همونطور بکر می مونه و شما هیچ بهره ای از این توانایی خودتون نمی برید.
اگه قراره مهارت ریدینگ تقویت بشه، اول راه درست تمرین کردنو یاد می گیری و بعد شروع می کنی به خوندن متن های مختلف در سطوح مختلف (البته با تکنیک های مشخص). با این کار بکارت مغزت و چشمهات برای خوندن و جذب اطلاعات جدید برداشته میشه و افقهای جدیدی رو تجربه می کنی و سرعت خوندنت هم بالا میره.
اگه قراره مهارت رایتینگ تقویت بشه، اول راه درست تمرین کردنو یاد می گیری و بعد شروع میکنی به نوشتن. (از جمله های کوتاه شروع می کنی میری جلو تا نوشتن پاراگراف و مقاله ) . با این کار بکارت مغزت برای انتقال اطلاعات به انگشتها برداشته میشه و می تونی جمله های خوب و به دردبخور ( از لحاظ لغوی، ساختاری و گرامری) بنویسی.
حالا اگه بخوام موضوع رو خلاصه کنم این میشه:
مهارتهای زبانی فقط و فقط وقتی رشد میکنن که جنبه عملی و کاربردی به خودشون بگیرن و بکارت گوش، زبان، چشم و انگشتها برداشته بشه تا افق های دورتری رو بتونید ببینید و حالشو ببرید.
در ضمن واژه بکارت در فرهنگ عمید به معنی، تازگی و نو بودن است.
بکارت از ریشه "ب ک ر" است و بکر در لغت به معنای هر چیز تازه و نو، ابتدا و آغاز هر چیز، و هر کار جدید که مانند آن انجام نشده است.
ارکان هستم و سعی ام بر اینه که تا جای ممکن مسیر درست یادگیری زبانو به شما نشون بدم.
موفق باشید.