پرسشی مبهم ولی درست که میتواند جهت زندگی را مشخص کند. آیا این سوال رویکردی جز سعادت و شناخت بهتر خود نخواهد داشت؟ سوالی که میتواند شما را بیشتر با تفکرتان آشنا کند و جلوهی درستی از روابطتان و اهدافتان بدهد. در آخر چگونه انسانی میشویم؟ سوالی سنگین ولی با جوابهای ساده. چون خود من انسانی مطلق گرا نیستم و به جهان دیدی احتمالی و نسبی دارم با صراحت میتوانم بگویم با احتمال زیادی ما، شبیه فرهنگ و ارزش پذیرفته در خانواده و اجتماع دوستان و نزدیکان خود خواهیم شد. که در این بین ارزشهای خانواده اولویت بیشتری خواهد داشت و نقش بیشتری را ایفا خواهد کرد. درست است که بگوییم ما در نهایت با احتمال زیادی شبیه پدر و مادر خود یا کسانی که سرپرستی ما را بر عهده گرفتهاند خواهیم شد. در جنبههای کوچکی ممکن است تفاوت داشته باشیم ولی نوع نگاه و جهت حرکت به سمت اهداف همان خواهد بود. میتوان گفت که انسان محصول و میوه اجتماعی است که در آن رشد مییابد که این دیدی بسیار اجتماعی از منظر روانشناسی خواهد بود و حقیقتی است که آشکار است. اولین اجتماعی که آن را تجربه میکنیم و با آن خو میگیریم خانواده است. خانواده، حلقهای از نزدیکان با تجربیات شبیه به هم هست که هر روزه با آنها در ارتباطیم و از آنها تاثیر میگیریم. شما خانوادهای را در نظر بگیرید که در اکثر مواقع هستههای مرکزی آن یعنی پدر و مادر به دنبال رقابت اجتماعی شدید با سایر افراد و کسب مدارج بالا از طریق هر گونه رفتار و یا حرکت ناشایست اخلاق انسان هستند، با احتمال زیادی کودکی که در آن خانواده پرورش مییابد چون به دنبال پیدا کردن هویت خود هست مجبور است که همانند سازی را از طریق نزدیک کردن رفتار و گفتار خود به پدر و مادر و در وهله های دیگر برادران و خواهرانش انجام دهد. در آینده آن کودک به دنبال رقابت شدید با دیگران خواهد بود و هر لحظه به جستجوی برتری و نشان دادن خود در عرصه جامعه است. شاید از آن رفتار زمانی منزجر بوده است و باشد ولی همان راه را طی کرده و یا طی میکند. آن هم بخاطر این است که سیستم تفکریاش آن ارزشها را پذیرفته و بسیار سخت است که بخواهد آنها را تغییر دهد. همانند سیستمی که شما آن را برنامه ریزی کردهاید تا کار به خصوصی را انجام دهد ولی بعد دچار تردید شوید و تصمیم بگیرید کاری دیگر و در تضاد حداکثری با آن را انجام دهد. در اینجا شما یا باید کل سیستم را دگرگون کنید و دستگاه و سیستم جدیدی بسازید و یا در بهترین حالت ویژگی ای را به آن اضافه کنید که آن کار را انجام دهد همهی اینها شدنی است ولی نیاز به صرف زمان و هزینه دارد. برای انسان هم همینطور است ولی پیچیدهتر و نیاز به زمان و هزینهی بیشتری است که حتی ممکن است جواب ندهد. اما چیزی که مشخص است زمان لازم برای تغییر هر فرد و بهینه بودن زندگیاش وجود دارد و این اراده است که نقش مهمی تعیین میکند. یعنی فرد اهداف برای زندگی بهتر و اخلاق بهتر در نظر گرفته باشد و در جهت آن حرکت کند. هر لحظه که استمرار در آن راه داشته باشد به موفقیت نزدیکتر میشود.