سالیانی پیش از ارسطو سوال می کنند که قوی ترین آدمها کیا هستند؟
ارسطو میگه کسانی که خویشتن‌دار باشند. سالها بعد در آنچه که ما به نقل از حضرت عیسی مسیح علیه السلام بهمون رسیده هست که ایشان فرمودند صبور باش مالک خویشتن شویم به این معنی که صبوری خودکنترلی , خویشتن داری رو نداشته باشی، دیگران هستند که مالک شما هستند و آنچه که برای شما می گذرد رو تعیین می کند، به راحتی می‌توانند شما را ببرند بالا و به راحتی میتونه شما رو بیارند پایین. آنچه که در قرآن عزیز خودمون هم هست:
گرامی ترین شما در پیشگاه خداوند، خویشتن دار دارترین شما هستند. یعنی پرهیزگاری هم بخشی از خویشتنداری حساب میشه. خویشتن داری چی هست؟
بیشتر نداری این هست که من به هر شکلی تعادلم رو از دست ندم اگر تعادلم را از دست دادم دوباره برگردم سر جای خودم
اگر یک موقعیت خوبی برای من پیش بیاد، نیافتم. اگر یک موقعیت خوب را از من گرفتند ، نیافتم. اگر موقعیت بدی برام پیش اومد نیفتم و من تحت هر شرایطی با پیشامدهای مثبت یا منفی سریع بتونم خودم رو و تعادل روانی خودم را حفظ کنم حتی زمانی که پیشنهادهایی به من میشه این خویشتنداری هست که به من میتونه کمک بکنه. زمانی که من عصبانی میشم خویستن داری هست که به من کمک خواهد کرد. اون چیه که حضرت امیر المومنین علیه السلام بیان کردند حتی اگر صبور نیستید شکل آدم های صبور رو رفتار بکنید تا در شما نهادینه بشود یعنی آنچه که ما در زندگی به آن نیاز داریم این هستش که بخش خود کنترلی و بخش تسلط بر خودمون رو در خودمون پرورش بدیم.
افرادی که در یک نزاعی یک نفری و کشتن ، باهاشون صحبت می کنی:
یا گفته های قانونی و مطالعه می کنید میگن کافی بود فقط چند لحظه این خویشتنداری رو و یا خود کنترلی رو داشته باشند مثلا فرد میگه من یک شی رو برداشتم و یه گلدون رو برداشتم حذف کردم همون لحظه که پرت کردم پشیمون شدم.
اما کسی نمی تونست این تیر شلیک شده را در هوا نگه داره و این اصابت می کند بسیاری از اختلافات که شبیه تر میشوند بین زوج ها، خدای ناکرده بین والدین و فرزندان اون بتونن برای عدم برخورداری از این خویشتن داری و خود کنترلی هست.
اگر فردی زورش به خودش برسه، زورش به تمام عالم خواهد رسید. اگر اگر من تمام توانم را به کار ببرم هیچ انسانی روی کره زمین نیست که بتونه تضمین داده باشه که من بتونم دست چپم رو تکون بدم ، بتونه اون کار رو انجام بده. تنها کسی که من میتونم بهش پیام بدم و مطمئن باشم که این فرمان رو می تونه اطاعت بکنه این هستش که من به خودم فرمان بدم.
من خودم بخوام که دست چپم به دست راستم رو بتونم کنترل بکنم پرتاب کنم یا پرت نکنید،
من که هرگز نتوانم به فردی که روبروی من خشمگین ایستاده است و دارد با من صحبت می کند بگویم که من رو ناراحت نکنه. یا من را به مرز جنون نرسونه. اما حتما می توانم به خودم فرمان بدم این شعر و به سمت او پرتاب نکنند یا اگر تصادفی شده من بتونم پس تصمیم دیگه ای بگیرم و اتفاقات دیگه
از افرادی که میدونین که می‌توانند خودشان کار کنند، می دونم که آیا زورشون به خودش میرسه یا نه.
آیا زورش نمیرسه که بتونم نگاه خودشان به کنترل بکنم یا نه آیا زورشون میرسه که زبان خودشان را کنترل کنند یا نه گوش خودشونو کنترل کنن یا رفتار و اعمال خودشون رو بدونم کنترل بکنم اینها مواردی هست که مصادیق خویشتنداری و تسلط فرد بر خودش خواهد بود.
یکی از تمریناتی که افراد می تونند تقویت خویشتن داری مورد استفاده بکنم این هستش که بتونم نیازهای حیاتی رو کنترل بتوانند که مهار بکنند وکنترل بکنند سعی کنم تسلط داشته باشند. نه اینکه ریاضت بکشند.
ویدیو های حیاتی مانند خوردن و آشامیدن خوابیدن و حتی نیازهای زناشویی این ها رو بتونم برروشون مسلط باشند.
مسلط باشند به معنی این هستش که اختیارشون تحت کنترل این نیازها نباشه بلکه او نیاز ها رو به فرمان خودشون در بیارن و و بهش عمل کنم به عنوان یک. مثبت و شاخص بارز در خودشان میگن که اگر من بعد از شام که خوردم بلافاصله چای نخوردم کسی نمیتونه با من حرف بزنه
اگر من زمانی که خسته هستم یا خوابیدن صدایی در بیاری که من از خواب بیدار بشم، من دیگه اصلا نمونده زه نه پدر میشناسم نه مادر میشناسم. همه اینها گزارش، من یک اسیر من یک بدبخت و من یک درومونده هستم خواهد بود.
و اصلاً قابلیت تخت فروشی و تفاخر رو نخواهد داشت انشالله که ما بتونیم در تمامی تمریناتی که بعد مذهبی انجام میدیم.
همه ادیان الهی به شکل های مختلفی خواستن که به ما بگن که نیازهای حیاتی و خودتون رو مهار کنید
فرض مثال روزه در اسلام همین کاربرد دارد ما ریاضت نمی کشیم ما فقط داریم کنترلش میکنیم.
بدن اعلام میکنیم که تو زمانی باید این دو مطالبه بکنی که من به تو خواهم داد ایا من اجازه دارم که بهش بپردازم.
این به ما حتما کمک خواهد کرد که ما شاهد این باشیم که فردی بگه که من کنترل خودم را از دست دادم و این تجاوز رو انجام دادم و کنترل خودم رو انجام بدم و فرض رو کشتم به این ترتیب بدبختی خودم و خانواده خودم و خانواده های دیگه ای شدم.
