ویرگول
ورودثبت نام
آرمین روحی
آرمین روحی
خواندن ۱ دقیقه·۱۵ روز پیش

آرزوی مادرم بود که این شد

داشتم فکر میکردم هرسال از زندگیم چجوری گذشت

۱۸….

۱۹….

۲۰….

۲۱سالگی!

ازاین سن به بعد همه چی فرق کرد….

یک رنگ دیگه گرفت…..

یک حس و حال دیگه ای پیدا کردم…..

دیگه اون دختر سابق نبودم….

چون مادرشدم….

الان که در نیمه ی بیست و سه سالگی ایستادم مادر یک پسر پرهیجان و پرجستو خیز یک پسر کوچولوی یک سال و نیمه ام….

و چقدررررر ازاین تغییر خوشحالم…..

چقدر خوب دل به این دریای پر تلاطم مادری زدم…..

که در ازاش یک دنیا عشق و عشق و عشق نصیبم شد….


از زبان مادرم و مادران



سفرارمین روحی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید