شما به عنوان یک مدیر برای ایفای نقش مهم خود در شرکت و اتخاذ تصمیمات راهبردی و عملیاتی نیاز به کمک و همراهی دارید. شاید بگویید من در این مسیر از کمک دیگر مدیران و کارکنان بهره می گیرم. ولی شما به عنوان مهم ترین فرد شرکت در کنار کمک آن ها نیاز به کمک از نوع دیگر نیز دارید.
در این جا، کوچینگ مدیران به شما کمک می کند تا طی مسیر حرکت از موقعیت کنونی به وضعیت مطلوب برای شما تسهیل شود و بتوانید با زمان و هزینه کمتر و با موفقیت و اثربخشی بیشتر این مسیر را بپیمایید. در واقع کوچ مدیران، همراه شما برای تحقق اهداف و رسیدن به چشم انداز مطلوب است. عموما کوچینگ مدیران را به عنوان وسیله کمکی میشناسند که میتواند به شما در انجام وظایف مدیریتی تان کمک کند.
با الهام از تعریف فدراسیون بین المللی کوچینگ، کوچینگ مدیران یک همراهی حرفه ای، الهام بخش و خلاقانه میان شما و کوچ است که در آن کوچ از شما حمایت میکند تا به دستاوردها و نتایجی برسید که در ابتدا خارج از تصور شما بوده است. بر اساس تعریف موسسه تعالی حرفه ای در کوچینگ، مفهوم کوچینگ، فرآیند اجرایی کردن تواناییهای بالقوه شما و همچنین تسهیلگری جهت پیاده سازی اهداف شماست.
موسسه بین المللی کوچینگ چنین تعریفی را مطرح نموده است: «کوچینگ یک روش ساده و در عین حال مؤثر برای توسعه شخصی است. در این روش، کوچ با شما فضایی را ایجاد میکند که به رشد و شایستگی های فردی شما کمک میکند».
ورلی و کامینگز می گویند: «کوچینگ یک فرایند توسعهای است که در آن کوچ به شفاف سازی اهداف، حل و فصل موانع احتمالی و ارتقای عملکرد مدیر کمک می کند. کوچینگ یک مداخله کاملا فردی و یک رابطه دو نفره بین کوچ و مدیر است. هدف نهایی کوچینگ مدیران ارتقای کارآمدی مدیر در نقش کنونی یا آینده او است».
جان ویتمور که یکی از پیشتازان کوچینگ است می گوید: «کوچینگ بازکردن قفل تواناییهای یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد اوست». توماس لئونارد از پیشگامان کوچینگ معتقد است کوچینگ یک رابطه همکاری است که به شما اجازه خود مولد شدن میدهد تا بتوانید از استعدادهای خود استفاده کنید. در این فرآیند، کوچ خودش را به عنوان همراه شما در نظر می گیرد و آماده همراهی شما برای حل چالشهای مدیریتی است.
برای این که مفهوم کوچینگ را بهتر متوجه شوید از یک تمثیل استفاده می کنیم. تصور کنید قرار است به سفری بروید. ابتدا لازم است جایی که در حال حاضر در آن قرار دارید را مشخص کنید و جایی که میخواهیم به آن برسید را هم تعیین کنید. به امکاناتتان نگاه کنید و مشخص کنید چگونه میتوانید از آن ها در جهت رسیدن به مقصدتان استفاده کنید، همینطور موانعی که سر راهتان وجود دارند را هم بررسی کنید و ببیند برای مرتفع کردن این موانع چه کاری میتوانید انجام دهید تا در نهایت تصمیم بگیرید که از بین راهها و شیوههای پیش رویتان چطور به مقصد برسید. حالا حرکت می کنید و با آگاهی و تجربههایی که در راه کسب کردید، متوجه می شوید که لازم است مسیر یا حتی مقصد را تغییر دهید.
فرض کنید تصمیم گرفتهاید با خودروی شخصی خود به شیراز مسافرت کنید. در وسط راه و طی گفتگو با یک شخص (کوچ) متوجه میشوید، چون دیگران از آثار تاریخی شیراز تعریف میکنند، شیراز را به عنوان مقصد مسافرت خود انتخاب کردهاید؛ اما واقعیت این است که شما چون نیاز به آرامش و سکوت دارید، تصمیم به مسافرت گرفتهاید و برای کسب آرامش نیاز به رفتن به طبیعت دارید. در این لحظه تصمیم میگیرید که مقصد خود را به قشم تغییر دهید و با کمک کوچ خود، بر اساس مقصد جدید، راه و برنامهی جدیدی طراحی میکنید. اگر قبل از حرکت این گفتگو را با کوچ داشتید ممکن بود در همان شهر خودتان (مبدا مسافرت) به این آگاهی میرسیدید و در زمان و انرژیتان صرفهجویی میکردید و مقصدی که واقعاً میخواستید را تعیین میکردید
در کوچینگ مدیران به تمام مولفه های موجود در اطراف شما (زیست بوم مدیر عامل) توجه می شود. در شکل زیر این زیست بوم را مشاهده می نمایید.
رالف والدو امرسون فیلسوف، شاعر و نویسنده قرن نوزده آمریکا می گوید: «خواسته اصلی ما در زندگی وجود کسی است که ما را در انجام آنچه میتوانیم انجام دهیم کمک کند». بر اساس جمله امرسون، همه باید کوچ داشته باشند. بر اساس نتایج یک پژوهش بسیاری از مدیران مایل بودند که با فردی قابل اعتماد گفتگو کنند تا به آنها در جهت رشد خود یا شرکتشان کمک کند.
📷
شما و شرکت تان پتانسیل ها و قابلیت های شکوفا نشده ای دارید که با کمک کوچ مدیران می توانید آن ها را شکوفا نموده و به واقعیت تبدیل کنید. ممکن است این سوال را بپرسید که آیا برای شکوفاسازی پتانسیل ها حتما لازم است از کوچ استفاده شود؟ پاسخ این است که هنگامی که شرکت تان برای سالیان سال فعالیت می کند، شما وارد ناحیه امن یا آرامش میشوید و به وضع موجود عادت می کنید. در حالی که برای شکوفاسازی پتانسیل ها نیاز به تغییر وضع موجود است.
کوچ مدیران چون از بیرون وارد شرکت شما می شود، با پرسش های تاثیرگذاری که می پرسد وضعیت موجود را برای شما به چالش می کشد تا بتوانید برای پاسخ دادن به این پرسش های چالشی، تغییراتی را در راستای شکوفاسازی پتانسیل های خود و شرکت تان ایجاد کنید.
ممکن است شرکت شما با توجه به تلاش و هزینه ای که برای آن می کنید، بازدهی کافی نداشته باشد. اگر شما آن کاری را که همیشه انجام می داده اید، ادامه دهید، تعجبی ندارد که همان نتیجه ای را بگیرید که همیشه می گرفته اید. کوچ مدیران با اصلاح نگرش شما به افزایش بازدهی شرکت تان کمک می کند.
گاهی اوقات، وقتی بیش از اندازه بر روی جزئیات مساله ای تمرکز می کنید، نقاط کور آن مساله بیشتر میشود. کوچ مدیران، دیدگاهی واضح پیش روی شما گذاشته و به شما کمک می کند چالش ها و مشکلاتی را که شاید بدون کمک کوچ مدیران نمیتوانسته اید ببینید، به سرعت شناسایی کنید. همچنین باعث می شود جوانب و همه چیزهایی را که به تنهایی قادر به دیدنش نیستید را مشاهده کرده و نقاط کور کسب و کار شرکت تان را شناسایی کنید.
کوچینگ مدیران با هدف کمک به کسب و بروز رفتاری خاص جهت مدیریت کارآمدتر شما یا حذف و کاهش یک رفتار خاص که تاثیر منفی در مدیریت تان دارد انجام می شود. در واقع کوچینگ مدیران میتواند با تمرکز بر روی شما به کسب رفتار جدید یا حذف رفتار ناکارآمد منجر شود. البته با توجه به رویکرد مبتنی بر نقاط قوت در کوچینگ، کوچ مدیران زمان بیشتری را به کمک برای ایجاد رفتارهای مولد و مثبت شما اختصاص می دهد.
ممکن است با خود بگویید من که مدیر عامل موفقی هستم، دیگر چه نیازی به کوچینگ مدیران دارم؟ واقعیت این است که هر چه فرد موفق تر باشد نیاز او به کوچ بیشتر می شود. مثلا ورزشکاری که به اوج حرفه خود رسیده است برای حفظ جایگاه خود با یک کوچ حرفهای کار میکند. شما هم برای اوج گرفتن و هم در اوج ماندن بهتر است با یک کوچ مدیران همکاری کنید.
از طرف دیگر کوچینگ صرفا برای حل مسائل و مشکلات نیست بلکه کوچینگ به مدیرانی که عملکرد مناسبی دارند نیز میتواند کمک کند تا حتی بهتر هم عمل کنند. حتی موفقترین افراد خودساخته نیز نقاط ضعف و کوری در کار خود دارند. همچنین ممکن است شما ظرفیتها و توانمندیهایی داشته باشید که هرگز آن ها را کشف یا استفاده نکردهاید. یک کوچ مدیران خوب میتواند به شما کمک کند تا آن ها را شناسایی کنید.
بیل گیتس مدیر عامل سابق شرکت مایکروسافت معتقد است که مدیران موفق بیشتر به کوچ نیاز دارند. زیرا از نظر او مدیران موفق به دلیل موفقیت های زیاد بخشی از جزئیات کسب و کار خود را حل شده می دانند و به آن ها توجه نمی کنند. اما آن ها از همین جا و از همین جزئیات ضربه می خورند. در این زمینه کوچ مدیران به شما کمک می کند که همیشه حواستان به همه چیز حتی به جزئیات مهم باشد.
برای مثال کسب و کار موسس و مدیر عامل دو شرکت بیوتکنولوژی با نام های پریمیر بایوسافت و کلودلیمس در هند در حال رشد و بازدهی است. مشتریان او نیازهای خود را به او میگویند و او به آن نیازها می پردازد و محصولات جدید طراحی کند، که در نهایت به موفقیت بیشتر او میانجامد. چرا باید چنین کسی کوچ داشته باشد؟
او در پاسخ می گوید: «من کوچ استخدام کردم چون خواسته و نیاز من کسب ویژگی پاسخگویی بود. من میخواستم خودم را به جلو هل بدهم، کاری که بدون همراهی کسی که ویژگی پاسخگویی را در من حفظ کند دشوار بود. من به نگاه از بیرون نیاز داشتم. من میخواستم از افرادی یاد بگیرم که به شرکتهای بسیاری کمک کردهاند، نه فقط یکی دو تا مثل من. کوچ من با بیش از صد مدیر عامل در طول ۱۵ سال گذشته کار کرده است. او افت و خیزهای شرکتها رادیده است، میداند که در کجاها باید به دنبال مشکل بگردد و من را هنگامی که نسبت به آنها غافل هستم یا از آن ها اجتناب میکنم، آگاه می سازد. داشتن کوچ دقیقا مانند داشتن یک سلاح مخفی است».
مثال دیگر این موضوع در دنیای گلف یافت میشود. شاید از عملکرد و توانمندی تایگر وودز آگاه هستید. تحلیلگران گلف و کارشناسان ورزشی معتقد هستند که می توان از او به عنوان بهترین بازیکن گلف در جهان یاد کرد.
جالب اینجاست که او با همه افتخارات و موفقیت هایی که دارد همچنان از کوچ برای ارتقای عملکرد استثنایی خود بهره میگیرد. تایگر وودز به دنبال فردی میگردد که دانش و توانایی لازم را داشته باشد تا بتواند در پیدا کردن نقاط قابل بهبود به او کمک کند. در واقعیت هیچ ورزشکار برجستهای که بدون کوچ موفق شده باشد وجود ندارد.
بنابرای تمرکز کوچینگ مدیران همیشه بر عملکرد است؛ عملکردی که ممکن است نیاز به ارتقا داشته باشد یا عملکردی که خوب است و فقط باید استمرار داشته باشد. در نتیجه شما به عنوان مدیر نسبت به این مسئله غافل نباشید و به کوچینگ مدیران همچون وسیلهای برای بهبود عملکرد خود نگاه کنید.
برای مطالعه ادامه مقاله کوچینگ مدیران چه کمکی به مدیر عامل می کند؟ اینجا را کلیک کنید.