یکی از مشکلاتی که حتی در بین کادر مدیریتی و خود کارکنان منابع یا سرمایه انسانی یک سازمان یا یک شرکت وجود داره(بخصوص بچه های غیر مدیریتی و اچ آر و صنایع خونده که از رشته های دیگه وارد این فضا شدند)، نداشتن تفکر سیستمی هستش و بعضا مشاهده شده که دید این افراد بعلت ناآگاهی و القای آن به دیگر کارکنان سازمان مبنی بر فعالیتهای بخش منابع انسانی فقط محاسبه کارکرد،امور کارگزینی، انجام ارزیابی عملکرد و خیلی ترکونده باشند وارد بخش ابتدایی آموزش و توسعه شدند اونم در کامپیتنسی ها گیر کردند :) اما چاره چیست!!؟
از اینها که بگذریم
تفکر سیستمی به زبان ساده به ما از شناخت سیستم و تعامل بین آنها و ارتباط بین این اجزا سخن می گه، آموزش تفکر سیستمی به ما کمک می کنه که از طریق روابط بین اجزا سیستم و دانستن میزان اثرگذاری آنها بر هم در سازمان فرقی نمیکند سیستم بزرگ یا کوچ در راستای اهداف تصمیم گیری های درست داشته باشیم. زمانیکه در سیستم با چالش و مسائلی پیچیده روبرو می شویم داشتن تفکر سیستمی به ما کمک می کند تا با تسلط بر وضع موجود و ارائه راهکارهایی از طریق تعامل با سایر اجزا و عناصر
سیستم، کسب و کار موفق تر و پویاتری داشته باشیم
نداشتن تفکر سیستمی موجب شکل گیری مشاهدات بدون داشتن هدف یا الگویی خاص می شه و این خودش موجب نتایج سطحی و ساده می شه. با داشتن تفکر و دیدگاه سیستمی نگاهی جامع به مسائل داریم که البته تفکر سیستمی همراه با ویژگی هایی هستش
اول اینکه: در صورت مشاهده مشکل و مسئله به جای اینکه به دنبال علت خارجی باشید آن را در داخل سیستم جستجو کنید
دوم اینکه: مسائل سیستمی قابل ریشه یابی و حل با روش های حل مسئله سطحی و معمولی نیست و برای مواجهه و حل آنها نیاز به الگو و ذهنیت سیستمی هست تا بتوانید علت مشکل را بررسی کنید
سوم اینکه در صورتی که بدنبال علتی هستید بدانید که حتما یک یا چندین معلول تشکیل دهنده آن هستند
چهارم اینکه : حل مسئله و یافتن علت نیاز به تفکر خلاقانه و پویا برای درک بهتر مسائل دارد و تفکر ایستا در این مورد کمکی نمی کند
پنجم اینکه : در صورتی که که برای مسئله ای راه حلی را یافتید آن راه حل نمی تواند برای مسائل دیگر استفاده شود. شما باید به دنبال علت هایی که منجر به بروز آن شده اند باشید چون مسائل نقاط مشترکی ندارند
وششم : با در نظر داشتن تفکر سیستمی هر مسئله ای در داخل همان سیستم حل می شود و از خارج سیستم اجازه دخالت را نمی دهید
و هفتم : سیستم همانطور که گفته شد که کار جمعی و مرتبط به هم است که با بروز مشکل در یکی از اجزاء آن کل سیستم مختل می شود، پس بدانید با مقصر دانستن یک فرد در سیستم نمی توانید بار مسئولیت را از دوش دیگران بردارید و همه افراد در سیستم در آن مسئله مسئولیت دارند و تلاش برای حل آن هم وظیفه جمعی در سیستم هست
انواع تفکر سیستمی
تفکر سیستمی پویا
در این نوع از تحلیل سیستمی مسائل به صورت یک الگوی رفتاری در نظر گرفته می شود. در تفکر سیستمی پویا مشکلاتی که در طول زمان اتفاق می افتد اهمیت دارد. برای پیاده سازی تفکر پویا در سیستم می توان از نمودارهای زمانی استفاده کرد به این طریق که بدانیم در یک بازه زمانی مشخص انجام یک کار منجر به چه نتایجی می شود و در طول زمان چه تاثیری بر سیستم دارد
تفکر سیستمی با در نظر گرفتن سیستم به عنوان علت
در این نوع از تفکر سیستمی، سیستم به عنوان عامل اصلی در نظر گرفته می شود و نتایج اتفاقات داخل سیستم بر عهده فردی است که مدیریت آن را برعهده دارد. برای بهبود این نوع از تفکر تحلیل سیستمی بهتر است به جای مقصر دانستن عوامل خارجی خود را مسئول بدانید و به این سوال پاسخ دهید که چه کاری انجام دادید که منجر به این اتفاق شد؟
تفکر تحلیلی سیستمی علمی
تفکر سیستمی از نوع علمی با تحقیق و بر مبنای دانش می توان نتیجه گرفت که برای پیشرفت علمی باید اشتباهات را کنار گذاشت. تفکر سیستمی بر آن است که همیشه سیستم در حال آزمون و خطا باشد تا آنچه در گذر زمان اشتباه بوده را حذف و مدل ها را اصلاح کند. به جای نمایش آمار و ارقامی که درک آن سخت است اعدادی را نشان می دهد که قابل فهم باشد. با مدل سازی سیستم آن را در شرایط مختلف می سنجد که ببیند مدل تحت چه شرایطی چگونه کار می کند
تفکر سیستمی در سازمان
تفکر تحلیل سیستمی به سیستم از ابعاد مختلف نگاه می کند و از داشتن دیدگاه تک بعدی اجتناب می کند. به جای تک رای بودن و استفاده از فکر یک شخص اعتقاد به مشارکت و همکاری افراد در سازمان دارد. ساختار صحیح برای یک سیستم ساختاری است که همه اجزا و افراد در آن با هم در ارتباط و تعامل صحیح باشند و براساس چشم انداز سازمان به دنبال دستیابی به اهداف مشترک فعالیت کنند. در عین حال که تفاوت هایی در بین اجزا سیستم وجود دارد می توانند به سمت یک نقطه مشترک و اهداف مشترک حرکت کنند
تفکر سیستمی در مدیریت
بهره مندی از قوانین تفکر سیستمی در مدیریت برای گرفتن تصمیمات درست و به موقع کمک زیادی می کند. تصمیمات بر اساس اتفاقات درون سیستم گرفته می شود. تفکر سیستمی به شما در بررسی و برنامه ریزی دقیق آموزش کارکنان، زیرساخت های سازمان و پتانسیل های شغلی افراد کمک می کند. سازمان ها در پاسخ به عوامل داخلی و خارجی و ایجاد فضای رقابتی سالم برای حضور در بازار مخاطبان اقدامات قابل انجام در زمان حال و آینده را بررسی می کنند. تفکر سیستمی با پیشگیری از هدر رفت وقت و هزینه کمک می کند همه بخش های سازمان به صورت پویا و در تعامل با هم فعالیت کنند
تفکر تحلیل سیستمی به عنوان یکی از گامهای اصلی توسعه کسب و کار با تقسیم سیستم به اجزای به هم پیوسته اثرگذاری عملکرد هر جزء بر اجزاء دیگر سیستم را بررسی می کند. تفکر سیستمی نقش اساسی در شکل گیری زیرساخت های سازمان و داشتن یک سیستم منظم و هماهنگ دارد. همانطور که گفتیم هر سیستم واحد از مجموعه ای از اجزا به عنوان زیر مجموعه تشکیل شده که تفکر سیستمی به مطالعه و شناسایی روابط مستقیم و غیرمستقیم این زیرمجموعه ها می پردازد. سیستم علاوه بر تاثیر از عوامل خارجی، از عملکرد یکی از اجزا زیرمجموعه بر دیگری هم تاثیر پذیر است
تفکر سیستمی در زندگی شخصی
تفکر سیستمی با تغییر در نگرش شخص منجر به آینده نگری و پیش بینی عواقب تصمیمات می شود. یعنی شما با رعایت قوانین تفکر سیستمی قبل از عملیاتی کردن تصمیم به نتایج آن می اندیشید. یا اگر تصمیمی گرفتید که منتج به نتایج مطلوبی نشد می توانید با استفاده از تفکر سیستمی بسیاری از مسائل را حل و فصل کنید. در مجموع تفکر سیستمی منجر به تصمیمات عاقلانه ای در زندگی شخصی فرد می شود. با آموزش تفکر سیستمی قبل از ورود به جامعه آنها برای مقابله و روبرویی بهتر با مسائل آماده خواهند شد