نور به عنوان عنصری مهم در معماری ساختمانهای کوچک و بزرگ همیشه یکی از عوامل تأثیرگذار بر معماری و عمران ساختمانها و حتی شهر داشته است. در معماری سنتی ایرانی، معماری معاصر, معماری مدرن و بسیاری از سبک های معماری که فراروی بشر قرار گرفته.
همواره عنصر نور به عنوان عامل اصلی در کنار ویژگی های دیگر بنا قرار گرفته است. از جمله علوم و هنرهایی که می توان به نقش نور در آن اشاره داشت، هنر معماری است که در زمینه ی روند بهره گیری از نور طبیعی به خود اختصاص می دهد. ابزار و وسایل روشنایی نیز به عنوان عواملی که تأمین کنندهی نور مصنوعی هستند، مطرح می باشند.
زیبایی که به چشم می آید از پرتو نور و روشنایی است وگرنه در تاریکی ، زیبایی مفهمومی ندارد. بازتاب نوری که از جسم به چشم ما می رسد باعث می شود که ما بتوانیم آن را ببینیم. درطراحی معماری، نور در کنار عناصر و مفاهیم دیگر از قبیل ساختار ، نظم فضایی ، مصالح ، رنگ و… مطرح می شود و در طراحی به عنوان یک عنصر مجزا باید نقش خود را ایفا کند.
یکی از مشخصه های نور طبیعی دگرگونی آن در ساعات مختلف روز است نور شفافترین، نرمترین، آسانترین و ارزانترین مواد ساختاری موجود در تولید کیفیت ها و اشیای مورد نیاز محیط انسانی است.
چیزی است که امکان شخصیت سازی و حیات بخشیدن به فعالیتهای روزمره و باز نمائی زندگی در تصورات و حالات روانی متغیر را فراهم می سازد. نور می تواند در فضائی خشن و بی روح همچون مبلی راحتی از ما استقبال کند. به همین دلیل نور مناسب ترین ماده ساختاری است که می تواند به فعالیتهای روزمره ما شکل، زیبائی، لذت و راحتی ببخشد.
هر چند که خورشید برای ایجاد روشنایی طبیعی در یک ساختمان مورد نیاز است اما از آنجا که این نور سرانجام به حرارت تبدیل می شود، باید میزان تابش مورد نیاز برای هر ساختمان با توجه به نوع ساختمان و شرایط اقلیمی آن تامین شود چون اهمیت تابش آفتاب به نوع اقلیم منطقه و فصول مختلف سال بستگی دارد.
در شرایط سرد حداکثر انرژی خورشیدی مورد نیاز بوده و ساختمان باید در جهتی قرار گیرد که بیشترین تابش آفتاب را دریافت نماید و برعکس وقتی هوا گرم است جهت ساختمان باید به نحوی باشد که شدت آفتاب در دیواره های آن به حداقل رسیده و نیز امکان نفوذ مستقیم اشعه خورشید به فضاهای داخل وجود نداشته باشد.
به همین دلیل نحوه نورپردازی بنا در اقلیم های مختلف مثل گرم و خشک و حاشیه کویر و اقلیم گرم و مرطوب و سردسیر با هم متفاوت است و هر کدام در این مناطق بر حسب اقلیم خاص خود نحوه ی نورگیری و نورپردازی خاصی را می طلبد.
فضاهایی که رو به شمال هستند (در نیمکره شمالی) نور مستقیم دریافت نمی کنند. نور پراکنده بدون سایه یا انعکاس ایجاد می شود که برای کار کردن و نقاشی کردن و تماشای تلویزیون در کارگاه های نقاشی و دفتر کار مناسب است.
به منظور به دست آوردن حداکثر مقدار ممکن نور بدون هراس از نور مستقیم خورشید می توان از پنجره های بزرگ در جهت شمال استفاده کرد اما نور مستقیا در غذاخوری ، نشیمن و …. می تواند سلب آسایش نماید .
جذاب است اگر نور شمال را با نور در جهت های دیگر ترکیب کنیم. نور شمالی سرد و تمیز است اما نور جنوبی زرد رنگ و مستقیم است. در فضاهای خانگی باید پارکینگ را در شمال نقشه قرار داد و راه پله و انبارها یا هر محلی که زیاد به کار برده نمی شود.
حرکت دورانی ظاهری خورشید نسبت به زمین ایجاد می شود به همین دلیل اگرچه خورشید همیشه از شرق طلوع می کند و در غرب غروب می کند برای کشورهای نیمکره شمال خورشید یک خط سیر جنوبی دارد و برای آنها که در نیمکره جنوبی هستند.
خط سیر شمال دارد به همین دلیل نور خورشید در نیمکره شمال در قسمت جنوب با انحراف بیشتر و شدت گرم کنندگی کمتر در زمستان است و برعکس آن در تابستان می باشد معمولا فرض می شود که نمای جنوبی بهترین جهت یابی برای فضاهای خانگی است.
یعنی برای محل اتاق نشیمن و فضاهای داخلی خانه از طرف دیگر به دلیل انعکاس های این نور روی شیشه ها و سطوح سیقلی مکان مورد نظر همیشه هم نور مناسبی برای کار کردن نیست در طول ماه های سرد سال شدت گرمی نور برای این اتاق های جنوبی کمتر از اتاق های رو به شمال است اگر مناطق نورگیری اتاق بزرگتر شود آنگاه نیاز به وجود محافظت از نور مستقیم خورشید در تابستان به وجود می آید مثل یک سایبان و غیره.
روشنایی صبح بهترین ابزار برای بیدار شدن از خواب است . خوردن صبحانه کامل بدون شتابزدگی در کنار روشنایی روز ارامش و نیروی کافی به انسان می دهد.
بنابراین باید محل قرار گرفتن اتاق خواب و آشپزخانه و نشیمن و اتاق غذا خوری خوب به گونه ای جهت یابی می شود تا بیشترین استفاده از نور صبحگاهی شود که اشعه های آن ضعیف و خنک تر است این نور در زمان معین از دور سایه اجسام را تولید می کند که میتوان از این سایه برای تزیین فضا استفاده کرد این نور ابتدا بر گرد و غبار تابیده می شود و با پراکنده شدن آن ها در فضا نور و گرما هم منتشر می شود.
با به اتمام رسیدن روز شدت نور کاسته می شود اما انعکاسان هنوز وجود دارد دیوارهای سفید با شدت بیشتر و با رنگ مایل به زرد می درخشند و دیوارهای بتنی رنگ نارنجی تندی به خود می گیرند تمام سطوح شهر تغییر شکل می یابد.
وقتی خورشید کاملا پایین آمد تابش خود را بر روی سنگ فرش ها ی آسفالت خیابان ها موقف می کند و شهر به یک پرده سینما تبدیل می شود و با گذشت زمان آسمان به سرخی می گراید و کم کم تاریک می شود و زمینه شکل و اشیاء پراکنده می شود و مرزهای اشیا روی همدیگر می افتد بنابراین تشخیص لبه های اشیاء مشکل می شود فضاهایی که در مغرب هستند باید از آخرین نورهای عمودی خورشید حفاظت شوند.
پنجره های سقفی نور واقعی را وارد خانه می کند و دیوار ها را به عناصر سرزنده و با روح تبدیل می کنند. انواع نورهای تابید شده در اتاق و نحوه بازسازی آن بستگی به جهت و شدت نور دارد .
با پنجره های سقفی جداسازی بیشتری از اطراف را در خانه ایجاد می کنند. در محیط های شلوغ و بسیار متنوع که فضای کمی هم دارند برای روبه رو شدن با فضای روشن بهترین راه پنجره های سقفی است. ایجاد ایوان و فضاهای روشن شده با نور طبیعی سقف روش بازیابی آرامش ، سکوت و آسایش در یک محیط که فاقد این مزایا است می باشد.
لوکوربوزیه می گوید : معماری بازی هنرمندانه دقیق و خیره کننده مجموعه ای از اجسام ساخته شده در زیر نور است.
مثل تابلویی که در آن اشکال هندسی مربع، دایره ، مخروط ، استوانه با کناره های تیره و روشن و سایه های آنها بر روی یکدیگر نقاشی شده اند . لوکوربوزیه اشیاء را با تاکید مخصوص روی سایه های آنها می کشید، سایه نقطه مقابل نور نیست.
در نیم سایه ، مرزهای اشیا واضح نیستند و ابهام در تشخیص آنها وجود دارد. نیم سایه محیطی اسرار آمیز را به وجود می آورد. در فضاهای عمومی نور زیاد است و نیمه سایه مفهوم ندارد ولی در فضاهای صمیمی دلیلی برای وجود نور زیاد نیست تا زمانی که وجود آن ضروری باشد .
نیم سایه برای آرامش و تفکر بسیار مناسب است و لزوما تنها در اتاق نشیمن یا غذا خوری مورد استفاده قرار نمی گیرد، بلکه حتی می تواند در اتاق زیر شیروانی نیز استفاده شود.
تاثیر نور طبیعی که حامل انرژی حیات بخش درونی است به عنوان یکی از منابع وجود حیات بر روی زمین محسوب می گردد باعث تغییر چهره یک مکان شود زیرا نور در هر یک از فصول سال در آب و هواهای متفاوت و یا در هر زمانی از طول روز دارای چهره ای مخصوص به خود می باشد.
الف) تاثیر نور در نمای خارجی ساختمان:
در معماری برای تاکید بیشتر بر روی برخی از بخشهای نما، میتوان از نور طبیعی بهره جست بدینگونه که با ایجاد برآمدگیها و فرورفتگیهایی بر روی محل مورد نظر، سایههایی در بخشهایی از نما ایجاد نمود که تاکیدی بر روی بخش مذکور باشند.
برای مثال به منظور تاکید بر روی بخشهایی از نما میتوان آنها را با پوششهای فلزی آراست و در سایر سطوح از مصالحی با خاصیت انعکاسی کمتر استفاده نمود. بدین ترتیب در اثر انعکاس شدید حاصل از برخورد نور به سطوح فلزی، بخشهای مورد نظر مهمتر جلوه میکنند.
ب) تاثیر نور در فضای داخلی ساختمان:
نور طبیعی یکی از عناصری است که در تغییر ماهیت فضای داخلی بنا تاثیر بسزایی دارد. ما میتوانیم نور را به گونهای بارز و مشخص داخل بنا هدایت کرده و بدین ترتیب با ایجاد عرصههایی از نور و تاریکی، فضای یکپارچه را بدون استفاده از عناصر و مصالح جداکننده به بخشهای مجزا تقسیم کنیم.
کاربرد دیگر نور، برای شدت بخشیدن به هدفی مانند مرتفع نشان دادن فضاست.
از نور برای القای حسی خاص در انسان نیز میتوان استفاده کرد. برای مثال فضایی که با نور ضعیف مزین شده باشد میتواند نوعی حالت خلسه در انسان ایجاد کند. از این رو در بسیاری از آرامگاهها و یا بناهای مذهبی میتوانیم شاهد تابش شعاعهای خفیفتر به درون فضای تاریک داخلی باشیم.
ج)تاثیر نور در فضای شهری:
نور در ساعات متفاوت روز جلوههای گوناگونی به فضاهای شهری میدهد. در گذشته عنصر نور برای ایجاد تنوع در فضاهای شهری کاربرد فراوان داشت.
برای مثال از آنجا که رنگ سفید، نور آسمان را در خود منعکس کرده و هالهای از رنگ آن را در برمیگیرد، برخی از بناهای بزرگ شهری و یا بافت کلی یک روستا را سفید رنگ میساختند تا بدین ترتیب با توجه به رنگ آسمان که از طلوع آفتاب تا غروب، رنگهای متنوعی از جمله زردملایم، آبی روشن، نارنجی و… را به خود میگیرد بافت شهر یا روستا نیز دستخوش تغییر و تحول شده و جلوههای ملایم رنگی متنوعی را در برگیرد.
منبع: https://artachoobaria.com/%d8%aa%d8%a7%d8%ab%db%8c%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d9%85%d8%b9%d9%85%d8%a7%d8%b1%db%8c/