در بسیاری از محیط های کاری، عوامل زیان آور متعددی به عنوان منابع آسیب و فشار بر روی کارکنان وجود دارد. این عوامل می تواند عامل محیطی مانند سر و صدا، نور، پرتو یا عوامل انسانی مانند ساختاری کاری نامناسب ( ارگونومی سازمانی ) باشد که می تواند سبب افزایش فشارها روی فرد شود، این عامل در نهایت می تواند منجر به خستگی شغلی شود. كاهش کارایی ، كم حوصلگی و بی علاقگی به كار، پرخاشگری و اختلالات اسکلتی عضلانی از جمله علائم سورمناژ یا خستگی شغلی محسوب می گردد. بزرگترين خطر سورمناژ در محيطهای كاری مستعد كردن كاركنان به حوادث ناشی از كار است.
متخصصان خستگی شغلی را در 5 مرحله دسته بندی می کنند.
تا قبل از پیدایش علم ارگونومی، هر انسان با وجود تمام محدودیت ها می بایست خود را با محیط کار تطبیق می داد این دیدگاه موجب آسیب هم به شخص و هم به سازمان از لحاظ پرداخت غرامت می گردد ولی مطابق با توصیه های ارگونومی این محیط کار است که باید با محدودیت های انسان تطابق داده شوند. سازمان ها با برنامه ریزی و شناسایی عوامل فرسودگی شغلی می توانند علاوه بر کاهش ضررهای مالی خود در سلامت کلی جامعه نیز موثر باشند.
برخی عوامل محرک و قابل کنترل در بروز فرسودگی شغلی عبارتند از
عوامل زیان آور محیط کار
عوامل زیان آور فیزیکی، شیمیایی، ارگونومیک و بیولوژیک در محیط کار می تواند علائم بر تاثیر روی سلامت جسامنی فرد، از لحاظ روانی باعث آسیب نیز شوند. به همین دلیل ضروری است طی یک برنامه منظم بهداشت حرفه ای و آلاینده سنجی این بخش به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل سورمناژ کنترل شوند.
تبعيض
وجود يا تصور وجود تبعيض به هر شکلی در محيط كار موجب ایجاد بدبینی و کاهش انگیزه کاری کردد.سازمان باید با شیوه نامه ای روشن مواردی كه می تواند باعث ترفيع و ارتقا درجه كاركنان شود را بیان نماید .
مسئوليت بيش از حد:
هر نیروی کار دارای ظرفيت جسمی و روانی خاصی می باشد واگذاری وظايف بايد متناسب با آن و توصیه های ارگونومی صورت پذيرد. در صورت تحميل مسئوليت از طرق مختلف چه دستورهای اجباری و چه روش های دیگر و مجبور کردن فرد به پذیرش آن عملا فرد به مرحله بحران خستگی شغلی سوق داده می شود.در این مرحله هم فرد و هم سازمان متضرر خواهند شد.
جلوگيری از ارتقاء :
وجود تصور استثمار از سوی کارفرما یا مدیریت ارشد همواره سبب کاهش کارایی فرد می شود. سازمان باید دارای ساز و کاری روشن و شفاف برای جلوگیری از ظلم و تضییع حقوق افراد بر مبنای رهنمودهای ارگونومی و بهداشت حرفه ای باشد.
کمبود حقوق و مزایا
عدم تناسب بین تلاش های فرد و دریافت نامناسب حقوق و مزایا از اصلی ترین عوامل ایجاد استرس های روانی در محیط کار می باشد زیرا این حالت می تواند سبب ایجاد احساس بی ارزشی در فرد شود.
اخیرا سازمان جهانی بهداشت و سازمان بین المللی کار با انتشار نتایج تحقیق مشترک درباره آثار مضر " هفته کاری طولانی "، نسبت به عبور سازمان ها و شرکت ها از مرز " ساعت کار مناسب " هشدار دادند. مطابق با توصیه های این سازمان ها ساعت کاری مناسب در هفته 35 ساعت و اگر از 55 ساعت تجاوز کند به ساعت مرگ تبدیل شود.
افرادی که 55 ساعت کار در هفته انجام می دهند دارای ریسک سکته 35 درصد و ریسک مرگ ناشی از ایسکمی قلبی 17 درصد نسبت به افرادی هستند که 35 ساعت کار در هفته انجام می دهند.
مطابق با دیدگاه سازمان جهانی بهداشت، فرسودگی شغلی یا سورمناژ "استرس مزمن محیط کار که به درستی مدیریت نشده است" توصیف کرده و سه نشانه زیر را برای آن در نظر گرفته است:
در فهرست طبقهبندی بینالمللی بیماریها (ICD) به این نکته اشاره شده که فرسودگی شغلی به طور خاص پدیدهای در محیط کاری بوده و نباید برای توصیف تجربیات مشابه در دیگر زمینههای زندگی به کار برده شود.