تمرکززدایی چیست؟
در بلاک چین، تمرکززدایی به انتقال کنترل و تصمیم گیری از یک نهاد متمرکز (فرد، سازمان یا گروه آن) به یک شبکه توزیع شده اشاره دارد. شبکههای غیرمتمرکز تلاش میکنند تا سطح اعتمادی را که شرکتکنندگان باید به یکدیگر داشته باشند، کاهش دهند و از توانایی آنها برای اعمال اقتدار یا کنترل بر یکدیگر به شیوههایی که عملکرد شبکه را کاهش میدهند، بازدارند. اگر در حال یادگیری مفاهیم بلاک چین هستید و علاقه مند به یادگیری برنامه نویسی بلاکچین هستید، می توانید در دوره برنامه نویسی بلاک چین آرتا رسانه شرکت کنید.
تمرکززدایی مفهوم جدیدی نیست. هنگام ساخت یک راه حل فناوری، معمولاً سه معماری شبکه اصلی در نظر گرفته می شود: متمرکز، توزیع شده و غیرمتمرکز. در حالی که فناوریهای بلاک چین اغلب از شبکههای غیرمتمرکز استفاده میکنند، خود یک برنامه بلاک چین را نمیتوان صرفاً به عنوان غیرمتمرکز یا غیرمتمرکز طبقهبندی کرد. در عوض، تمرکززدایی یک مقیاس کشویی است و باید در تمام جنبه های یک برنامه بلاک چین اعمال شود. با تمرکززدایی مدیریت و دسترسی به منابع در یک برنامه کاربردی، می توان به خدمات بیشتر و منصفانه تری دست یافت. تمرکززدایی معمولاً دارای برخی معاوضهها مانند توان عملیاتی کمتر است، اما در حالت ایدهآل، این مبادلات ارزش ثبات و سطح خدمات بهبود یافتهای را دارند که تولید میکنند.
در ادامه به ذکر چند مزیت تمرکز زدایی در بلاک چین می پردازیم.
در یک شبکه بلاک چین غیرمتمرکز، هیچ کس مجبور نیست شخص دیگری را بشناسد یا به آن اعتماد کند. هر عضو در شبکه یک کپی از همان داده ها را در قالب یک دفتر کل توزیع شده دارد. اگر دفتر کل اعضا به هر نحوی تغییر یا خراب شود، توسط اکثریت اعضای شبکه رد می شود.
شرکت ها اغلب داده ها را با شرکای خود مبادله می کنند. این داده ها، به نوبه خود، معمولاً تبدیل شده و در سیلوهای داده هر یک از طرفین ذخیره می شوند، تنها زمانی که نیاز به ارسال به پایین دست دارند، دوباره ظاهر می شوند. هر بار که داده ها تبدیل می شوند، فرصت هایی را برای از دست دادن داده ها یا داده های نادرست برای ورود به جریان کاری باز می کند. با داشتن یک فروشگاه داده غیرمتمرکز، هر موجودیتی به یک نمای همزمان و اشتراکگذاری دادهها دسترسی دارد.
تمرکززدایی میتواند نقاط ضعف را در سیستمهایی که ممکن است اتکای بیش از حد به بازیگران خاص وجود داشته باشد، کاهش دهد. این نقاط ضعف می تواند منجر به شکست های سیستمی شود، از جمله عدم ارائه خدمات وعده داده شده یا خدمات ناکارآمد به دلیل فرسودگی منابع، قطعی های دوره ای، تنگناها، عدم وجود انگیزه های کافی برای خدمات خوب، یا فساد.
تمرکززدایی همچنین می تواند به بهینه سازی توزیع منابع کمک کند تا خدمات وعده داده شده با عملکرد و ثبات بهتر و همچنین کاهش احتمال شکست فاجعه بار ارائه شود.
تمرکززدایی باید در جایی که منطقی است اعمال شود. فقط به این دلیل که یک برنامه بلاک چین است به این معنی نیست که باید 100٪ غیرمتمرکز باشد. هدف هر راه حل بلاک چین ارائه آنچه کاربران آن راه حل به آن نیاز دارند است و ممکن است سطوح خاصی از تمرکززدایی را شامل شود یا نباشد. برای درک بهتر شبکههای غیرمتمرکز، جدول زیر نحوه مقایسه شبکههای غیرمتمرکز با شبکههای متمرکز و توزیع شده رایجتر را نشان میدهد.
هر معماری شبکه دارای مزایا و معاوضه هایی است. به عنوان مثال، سیستم های بلاک چین غیرمتمرکز، بر خلاف سیستم های توزیع شده، معمولا امنیت را بر عملکرد اولویت می دهند. بنابراین، هنگامی که یک شبکه بلاک چین افزایش یا کاهش می یابد، شبکه ایمن تر می شود، اما عملکرد کند می شود زیرا هر گره عضو باید تمام داده های اضافه شده به دفتر کل را تأیید کند. افزودن اعضا به یک شبکه غیرمتمرکز میتواند آن را ایمنتر کند، اما لزوماً سریعتر نیست.
هر پروتکل بلاک چین، برنامه غیرمتمرکز (dApp)، سازمان غیرمتمرکز خودمختار (DAO) یا سایر راه حل های مرتبط با بلاک چین سطوح مختلفی از عدم تمرکز را اتخاذ می کند. سطح پذیرش معمولاً مبتنی بر بلوغ راهحل، قابلیت اطمینان مدلهای مشوق و مکانیسمهای اجماع آن و توانایی تیم موسس برای ایجاد تعادل مناسب است. به عنوان مثال، بسیاری از DAOها در مراحل مختلف تمرکززدایی دارای اجزای مختلفی هستند: اوراکل ها (به عنوان مثال، خدمات شخص ثالثی که قراردادهای هوشمند با اطلاعات خارجی ارائه می کنند) ممکن است تا حدی غیرمتمرکز باشند، قراردادهای هوشمند ممکن است کاملاً متمرکز باشند، در حالی که فرآیند حاکمیت برای تنظیم پارامترها جامعه محور و غیرمتمرکز.
در مقیاس وسیعتر، راهحلهای غیرمتمرکز بلاک چین توسط سازمانهایی با هر نوع، اندازه و صنعتی در حال بررسی و پذیرش هستند. برخی از نمونه های قابل توجه شامل برنامه هایی هستند که کمک فوری خارجی یا اضطراری را به کسانی که بیشتر به آن نیاز دارند، بدون میانجیگری بانک، دولت یا نهاد شخص ثالث ارائه می کنند. یا برنامه هایی که به افراد امکان مدیریت هویت دیجیتال و داده های خود را می دهند. امروزه پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، شرکتها و سایر سازمانها این اطلاعات را بدون اینکه فرد هیچ سودی ببیند، به فروش میرسانند. یک رویکرد غیرمتمرکز به عادلانه شدن آن برای همه کمک می کند.
مجموعه Contura Energy، یکی از تامین کنندگان پیشرو زغال سنگ مستقر در ایالات متحده، برای مدیریت پرداخت های تجاری بین المللی خود به سیستم اعتبار اسنادی قدیمی وابسته است. این اعتبار اسنادی که توسط یک بانک واسطه به نمایندگی از مشتری صادر می شود، به عنوان تضمین پرداخت برای خریداران عمل می کند. در حالی که این سیستم قابل اعتماد است، همچنین به صورت دستی هدایت می شود، کند و بسیار ناکارآمد است.
مجموعه Contura Energy اهمیت و ارزش دیجیتالی کردن و خودکار کردن فرآیند اعتبار اسنادی خود را درک می کند. چالشی که آنها با آن روبرو هستند، ایجاد اعتماد متقابل و تأیید بین فروشندگان و خریداران است. آنها در حال کار با AWS بر روی یک نوآوری غیرمتمرکز و مبتنی بر بلاک چین هستند که سیستمی کارآمدتر، صرفه جویی در هزینه و ریسک کمتری برای مدیریت پرداخت های تجارت بین المللی ارائه می دهد. این راهحل غیرمتمرکز همچنین شفافیت را افزایش میدهد و به همه طرفها امکان مشاهده بیدرنگ دادهها و اسناد را میدهد.