
آرتین هوسپیان ام بیزینس کوچ خالق متد HPS میخوام در خصوص نحوه ایجاد رزرونانس در جلسه بگم به همراه یک مثال از تجربیات خودم از جلسه واقعی
رِزُنانس (Resonance) یکی از بنیادیترین مفاهیم در رویکرد Co-Active Coaching است؛ نقطهای که در آن، آگاهی کوچی و حضور کوچ با یکدیگر همفرکانس میشوند و گفتوگو از سطح ذهنی به سطح معنا، انگیزه و تحول میرسد.
رزنانس زمانی اتفاق میافتد که کوچ بتواند به چیزی فراتر از کلمات گوش دهد؛ به انرژی، احساسات، نیت و حقیقتی که پشت جملهها پنهان است.
رزنانس همان لحظهای است که کوچی میگوید:
«احساس میکنم دیده شدم… دقیقاً انگار چیزی را گفتی که نمیتوانستم خودم بیان کنم.»
این مقاله توضیح میدهد چگونه یک کوچ — بهخصوص با جهانبینی Co-Active — میتواند بهصورت عملی و سیستماتیک رزنانس را در جلسات خود ایجاد کند.
در Co-Active، حضور کوچ تنها «بودن در جلسه» نیست؛ بلکه یک کیفیت عمیق از توجه، پذیرش و آگاهی است.
برای ایجاد رزنانس باید:
کوچ Co-Active تلاش نمیکند مشکل را حل کند؛ بلکه به «آنچه در لحظه آشکار میشود» گوش میدهد.
تنفس عمیق، مکثهای کوتاه و آرامسازی بدن کمک میکند کوچ با کوچی همنوا شود.
رزنانس فقط در «این لحظه» اتفاق میافتد، نه وقتی کوچ در گذشتهٔ کوچی یا در قدمهای بعدی گیر کرده است.
مدل «سه سطح گوش دادن» در Co-Active قلب ایجاد رزنانس است:
تمرکز روی افکار و نیازهای کوچ.
(در رزنانس استفاده نمیشود مگر برای مدیریت خود.)
کوچ فقط و فقط روی شخص مقابل، هدف، احساس و واژگان او متمرکز میشود.
گوش دادن به انرژی، فضای بین دو نفر، سکوتها و چیزهایی که گفته نمیشوند.
اینجاست که رزنانس متولد میشود.
رزنانس زمانی شکل میگیرد که کوچ از سطح ۳ استفاده کرده و «معنایی که پنهان است» را در آینه نگه میدارد.
کوچهای سطح مبتدی فقط صحبت را بازگو میکنند.
اما کوچ Co-Active معنای زیرسطری را منعکس میکند.
مثال:
کوچی: «خیلی خستهام. انگار هرچقدر کار میکنم باز هم نمیرسم.»
کوچ معمولی: «میگویی خستهای و کارها زیاد است.»
کوچ Co-Active:
«انگار یک فشار پنهان هست… چیزی که فراتر از فقط کار زیاد است. درست میفهمم؟»
این جمله رزنانس ایجاد میکند چون به «هستهٔ احساس» اشاره دارد.
در Co-Active، شهود یک ابزار کلیدی است.
شهود یعنی «بیان چیزی که کوچ حس میکند» حتی اگر ۱۰۰٪ مطمئن نباشد.
مثلاً:
«احساس میکنم پشت این خستگی یک غم عمیق هست… درسته یا من اشتباه برداشت کردم؟»
⚠ شهود هرگز بهعنوان حقیقت مطلق بیان نمیشود؛
بلکه به صورت دعوت به بررسی مطرح میشود.
اینگونه رزنانس بخشهای نادیده ماندهٔ کوچی را بیدار میکند.
سکوت در Co-Active ابزار است؛ نه نبودِ گفتگو.
هنگامی که کوچ مکث میکند:
کوچی به درون خود رجوع میکند
معنا خودش را نشان میدهد
آگاهی جدید ظهور میکند
سکوت = اجازه برای بالا آمدن چیزی که «گفته نشده».
این لحظهها معمولاً محل ایجاد رزنانس هستند.
پرسشهای Co-Active با هدف «بیدارسازی آگاهی» طراحی میشوند؛ نه جمعآوری اطلاعات.
نمونه پرسشهایی که رزنانس میسازند:
«کجای این ماجرا برایت زندهتر است؟»
«اگر احساس را یک رنگ یا شکل بدی، چی میبینی؟»
«بین تمام چیزهایی که گفتی، الان چه چیزی بلندتر صدا میکند؟»
«اگر هیچکس ازت انتظاری نداشت، دلت میخواست چه اتفاقی بیفتد؟»
«این موضوع در سطح وجودی برایت چه معنی دارد؟»
این پرسشها توجه کوچی را به سمت «حقیقت اصلی» هدایت میکنند.
در Co-Active باور داریم که هر موضوع یک «انرژی» دارد.
کوچ باید روند تغییر انرژی را بخواند:
کوچی ناگهان آرام شد → شاید به نقطه درد رسیده
صدای کوچی بالا رفت → شاید هیجان یا ترس فعال شد
بدن کوچی جابهجا شد → شاید مقاومت یا انگیزه ایجاد شده
وقتی کوچ این تغییرات را آینه میکند، رزنانس شکل میگیرد:
«وقتی درباره آن پروژه صحبت کردی صدایت ناگهان آرام شد… این تغییر برای خودت چه معنی دارد؟»
رزنانس فقط در فضایی شکل میگیرد که کوچی بتواند خود واقعیاش باشد.
برای ساخت این فضا، کوچ باید:
هیچ راهحل تحمیل نکند
قضاوت، برچسب یا توصیهٔ مستقیم ندهد
با کنجکاوی اصیل و صمیمی سؤال بپرسد
اطمینان دهد که «همه چیز قابل گفتن است»
فضای امن = اکسیژن رزنانس.
در Co-Active، یکی از قویترین نقاط رزنانس زمانی است که کوچ به ارزشهای بنیادین کوچی اشاره میکند.
مثلاً:
«وقتی درباره مستقل بودن حرف میزنی برق خاصی در صدایت هست… این ارزش برایت چه جایگاهی دارد؟»
رزنانس زمانی قویتر میشود که مکالمه از سطح «مسئله» به سمت «هویت» حرکت کند.
زمانی که رزنانس درست شکل بگیرد:
کوچی صدای خود را عمیقتر میشنود
باورهای پنهان آشکار میشود
تصمیمگیری آسانتر میگردد
مدل ذهنی کوچی تغییر میکند
کوچ Co-Active با حمایت، شفافیت و حضور، این لحظههای تحولآفرین را مدیریت میکند.
برای ایجاد رزنانس در جلسه کوچینگ با رویکرد Co-Active:
حضور کامل داشته باشید
از گوش دادن سطح ۲ و ۳ استفاده کنید
معنای پنهان را آینه کنید
شهود را دعوت کنید
سکوت را در آغوش بگیرید
انرژی را بخوانید
فضای امن بسازید
به ارزشهای عمیق توجه کنید
نتیجه؟
جلسه کوچینگ از سطح گفتگو به سطح تحول ارتقا پیدا میکند.
کوچی وارد جلسه میشود و میگوید:
«این ماه خیلی سخت بود… برای تیمم همهچیز را توضیح دادم، اما انگار کسی نمیفهمد من چه میخواهم.»
کوچ چند ثانیه سکوت میکند.
بهجای رفتن سراغ راهحل، به انرژی پشت جمله دقت میکند: تن صدای پایین، شانههای افتاده، نفس کوتاه.
کوچ:
«وقتی گفتی کسی نمیفهمد من چه میخواهم… صدایت شکست.
حس میکنم پشت این جمله یک ناراحتی عمیقتر هست. درست برداشت میکنم؟»
کوچی مکث میکند؛ چشمها کمی خیس میشود.
«آره… راستش احساس میکنم دیده نمیشوم. انگار تلاشهایم نادیده گرفته میشود.»
کوچ با کنجکاوی آرام میپرسد:
«این دیده نشدن برای تو چه معنایی دارد؟ کجای بدن یا کجای داستانت بیشتر صدا میکند؟»
کوچی:
«احساس میکنم ارزشمند نیستم… و همین باعث شده خسته و بیانرژی باشم.»
در همین لحظه رزنانس اتفاق میافتد:
گفتگو از سطح «مشکل تیم» به سطح «نیاز وجودی به ارزشمندی» منتقل میشود — جایی که تحول آغاز میشود.
منم که آرتین هوسپیان ام بیزینس کوچ خالق متد HPS