
هیچوقت نتونستم جمله "مهم تلاش هست نه نتیجه" رو بپذیرم.
درسته که مسیر اهمیت داره، اما من فکر میکنم این جمله بیشتر یک توجیه برای تسکین کاستیها و اشتباهات هست.
جملهای که با گفتنش کمتر احساس گناه و راحتتر زندگی کنیم.
شاید در نهایت تنها چیزی که اهمیت داره نتیجه باشه. و اگر به نتیجه نرسیدیم، شاید تمام تلاشمون رو نکردیم. پس دیگه نمیشه گفت: مهم اینه که تلاشم رو کردم...
میگن هدف یعنی "نقطهای از آینده که حاضری بهخاطرش رنج بکشی"...
چیزی که شاید هیچوقت بهش نرسی، اما در مسیر معنادارش جنگیده باشی؛ و حتی درحد خودت مسیر رو روشنتر کرده باشی.
چیزی که اگر هم بهش رسیدی با خودت نگی: "خب حالا که چی؟ بعدش؟". چیزی که به تو وابسته نباشه و تاثیرش همیشه باقی بمونه.
اما آیا غالب جامعه برای این اهداف ارزشی قائل هستن؟
فکر میکنم اکثر مردم فقط به دنبال انگیزههای سطحی و کوتاه مدت مثل پول، شهرت، مدرک، تجمل و غیره هستن...
جامعهای که از نگاه اون کسی موفق هست، که بهتر از دیگران به دغدغههای از پیش تعریف شده سطحی برسه!
و این یعنی یه چرخه معیوب: تلاشهای بینتیجه، برای اهداف بیارزش، مه درنهایت منجر به پوچی میشن...
رقابت باطلی که توش ابزارها جایگزین اهداف شدن...
شاید انسان باید برای نسلهای بعد از خودش زندگی کنه نه امروز!