داستان یک استوری
پاییز 1398 در اینستاگرام آرتیونیتی تنها تعدادی پست تاریخ هنری منتشر کرده بودیم و حدود 9۰۰ نفر صفحهی ما را دنبال میکردند. تیم ما سه نفر بود و تصمیم داشتیم از طریق یک رشته استوری اعلام کنیم که وبسایت ما بزودی راهاندازی خواهد شد و بخش فروش ما فعال خواهد گردید. یک هفته تلاش کردیم، اضطراب ما را کُشت و آنچه از آب درآمد این بود. یک هفتهی دیگر هم طول کشید تا از خستگی این اتفاق که رقم زده بودیم خارج شویم. بماند که پنج استوری منشتر کردیم ولی بخشی ازآنچه که مدنظر بود یعنی نیت ما از تاسیس آرتیونیتی که فروش اثر هنری است هم نهایتاً از قلم افتاد. استوریها به لحاظ بصری کمی شلخته و بلاتکلیف است اما خیلی هم بد اجرا نشده جز لت آخر که واقعا بی رمق و غمانگیز است. نهایتاً اینکه نشد آنچه باید میشد.
حالا حدود یکسال از آن موقع گذشته، 11.700 نفر صفحهی ما را دنبال میکنند و تیم ما کلی تجربه کسب کرده است. این استوریهای دیروز ماست که مربوط به یک جریان محتوایی جدید است. یعنی دوباره در موقعیت بیان چیزی هستیم که پیشتر دربارهی آن نگفتهایم. نام این بخش پرِس-پکتیو است و وظیفه دارد اخبار فعالیتهای هنرمندان همراه با آرتیونیتی را پوشش دهد. ایدهپردازی تا اجرای آن تنها ۲ساعت طول کشیده، حرفش را راحت زده و به لحاظ کیفیت اجرا هم اصلا با تجربهی یکسال قبل قابل مقایسه نیست. نکتهی قابل توجه توسعهی ایدههایی همچون فونت، استفاده از خطوط شکسته و حضور رنگ صورتی است.
من "میم" هستم و با شما از تجربههای شکل گیری یک استارتآپ صحبت خواهم کرد.