مشتری تماس گرفت و برای افزودن چند فرم متفاوت از هم به وب سایت قیمت خواست. کمی شیوه قیمتگرفتن او با بقیه تفاوت داشت و همین تفاوت نشان میداد که با توسعه دهنده قبلی خود با مشکل مواجه شده است. مثل اکثر سایتهای شخصی از وردپرس استفاده کرده بود با یک قالب نستبا خوب و بقیه مواردی که هیچ پیچیدگی خاصی در آن وجود نداشت. اما خواسته مشتری چه بود که ما را برآن داشت یک مطلب کامل به آن اختصاص دهیم؟
مشتری میخواست 3 صفحه به سایتش اضافه شود و در هر کدام از این صفحات یک فرم دریافت اطلاعات وجود داشته باشد. قیمتی که توسعه دهنده قبل بابت این خدمت داده بود تقریبا دوبرابر تعرفه عادی راهاندازی یک سایت با وردپرس بود آن هم با قیمتهایی که همین الان در گوگل قابل جستجو است. او هم از همین موضوع در تعجب بود. قیمت ایجاد هر برگه وردپرسی و قراردادن یک فرم آماده در آن را اگر یک میلیون تومان هم حساب میکردیم باز کمتر از تعرفهای بود که به او داده بودند.
چرا با وجود امکان استعلام سریع چنین قیمتهایی به مشتری داده میشود؟ کمی کنجکاوی در این رابطه میتواند به سرنخهای جالبی ختم شود که در نهایت به یک اصل قدیمی مدیریتی میرسد که علت بسیاری از قیمتهای نامتعارف (بیش از حد پائین یا خیلی گران) الزاما مسائل مالی نیست.
قیاسهای نامتعارف قیمتگذاری و یک مثال ساده
چرا کاربران در ویرگول رایگان مطلب تایپ میکنند؟ دفتر فنی سرکوچه اگر وقت داشته باشد بابت تایپ یک صفحه مطلب حداقل 1500 تومان میگیرد، البته با قیمتهای سال قبل، با این احتساب روزانه چقدر گردش مالی بابت تایپ در پلتفرمهای مختلف مثل ویرگول یا تگلرام انجام میشود؟ متوجه شدید که اساس این قیاس اشتباه است. تایپ یک صفحه مطلب توسط دفتر فنی سرکوچه تابع موارد هزینهبری است که اساسا نمیتوان آنها را به شکل دراَمد خالص در جای دیگری محاسبه کرد.
اگر یک توسعهدهنده یک افزنه، قالب، برنامه یا نرمافزار طراحی کند و ماهانه چندصد یا هزار از آن را بفروشد به یک عدد قابل توجه درآمدی خواهد رسید، حال اگر بخواهد ضریب این درآمد را در ساعت کار روزانه خود محاسبه و مثلا به یک مشتری بگوید من بابت ایجاد یک برگه در وردپرس و قرار دادن یک فرم خام از قبل آماده یک میلیون تومان میگیریم به همان قیاس تایپ میرسیم. این شکل قیمتگذاری خدمات در وب هر مشتری را به تعجب و استعلام چند برابری وا میدارد که در نهایتا باعث میشود مشتری به شدت به شیوه کار آن مجموعه بدبین شود.
قیاس درآمد به دلار و هزینه به ریال
جستجو و استناد به تعرفههای یک شرکت طراحی وب در اروپا، امریکا یا کانادا بدون در نظر گرفتن شرایط زندگی عادی و دیجیتال در آن کشورها ممکن است بسیاری از توسعه دهندگان عادی و متوسط را با چارچوب کاذبی از قیمتگذاری نامتعارف مواجه سازد. نمیتواند درآمد دلاری همکار خودتان در لندن را با خودتان در تهران مقایسه کنید مگر این که به اندازه او هم مالیات داده باشید، لایسنس نرمافزار خریده باشید و تابع سایر شرایط هزینهبر او باشید.
مشتری در این مواقع حتا اگر دلایل شما را هم بپذیرد در مقایسه با سایر همکاران و شرکتها حاضر به ادامه کار با شما نخواهد شد، چرا که بسیاری از شرکتها و مشتریان اروپایی و امریگایی به دنبال توسعه دهندههای آسیایی (خصوصا چینیها و هندیها) هستند چون که با قیمت و شرایط بسیار سادهتری پروژههای خود را به سرانجام میرسانند.
فریلنسرهای سرشلوغ و قیمتهای نامتعارف
یکی از همکاران آزادکار تعریف میکرد که هر موقع خیلی پروژه دارد و نمیتواند کار جدید بپذیرد قیمت اروپایی به مشتری جدید میدهد! خودش این شیوه را بهتر از «فرصت ندارم» یا «وقت انجام ندارم» میدانست و تصورش از قیمت بیربط دادن به مشتری بالا بردن پرستیژ کاریاش بود. شاید کمی مضحک به نظر برسد اما متاسفانه یکی از علتهای نسبتا شایع در ارائه قمیتهای نامتعارف خصوصا از طرف آزادکارها خصوصا در پیکهای کاری همین مورد است.
پیچیدگیهای قیمتگذاریهای خرد برای خردکارها
گاهی توسعهدهنده یا شرکتی پروژهای را برای مشتری خود انجام میدهد اما به دلایل خاص خود هزینههیا پشتیبانی را در ادامه کار لحاظ نمیکند. موقعی که مشتری در ادامه با نیازهای جدید مواجه میشود و درخواست افزودن چیزی به سایت دارد، توسعه دهنده بایک خرده کار پیشبینی ندشه مواجه میشود که ممکن است باعث ارائه قیمت نامتعارف گردد. اگر در قرارداد طراحی سایت جزئیات پشتیبانی به درستی لحاظ نشود درخواستهای خرد پیشبینی نشده منجر به چنین تعارضاتی خواهد شد.
چارچوبهای قیمتگذاری در آروند
تعیین تعرفه برای خدمات خرد مثل ساختن یک فرم، ایجاد یک صفحه، تغییر یک تصویر یا مواری از این دست به همان اندازه که چالشبرانگیز است، غیرضروری است. ما یک مجموعه ارائه کننده خدمات دیجیتال مارکتنیگ و طراحی سایت در اصفهان هستیم که بخش مهم و قابل توجهی از رضایت مشتریانمان را در برطرف کردن نیازهای پیشبینی نشده آنها خصوصا در خواستهای خرد میبینیم.