▫️سَرهنویسی دانشیک در برابر ادبیک؛
گاهی در رشته حقوق با پیشنهاد واژگانی برخورد میکنیم که آنچنان دقیق نیستند. از جمله؛
• واژهٔ حقوق دستکم در دو معنای دگرسان بکار برده میشود:
۱. حقوق [حقها] که برابر انگلیسی آن Right/Rights است.
۲. حقوق در معنای دانش و «مجموعه قواعد تنظیم روابط» و رشته دانشگاهی که برابر انگلیسی آن Law است.
پس اگر بتوان واژهٔ سزه/سزگان را برای معنای نخست پذیرفتنی دانست بیتردید کاربرد همزمان آن برای حقوق در معنای دوم شایسته نیست. به همین دلیل «حقوقدان» از این نگر معنایی دقیقتر و درستتر از «سزهشناس» را همراه دارد.
• کاستی دیگر در پیشنهاد واژهٔ «بازرنام» برای Brand است که شاید دلیل مِهادین (اصلی) آن ناآشنایی با «حقوق داراییهای فکری» بوده باشد؛
پیشنهاد واژهٔ «بازرنشان» برای «علامت تجاری» که برابر انگلیسی آن Trademark است بسیار دلنشین است اما در مورد «بازرنام» آنچه دیده نشده وجود اصطلاح حقوقی «نام تجاری» (Trade name) است که با برند Brand یکسان نیست!
• در اساس و بنیاد، برند یک اصطلاح حقوقی نیست. از میان چندین معنا به نظر یک معنی جاافتادهٔ آن میتواند کیفیت و سطح خاصی از تمایزبخشی و شناساییِ عنصر بیرونی(نشان/نام تجاری/...) یک بنگاه در نزد دیگران باشد. به سخن دیگر، «برند مجموعه گرههای ذهنی یا تداعیات کارکردی، احساسی، عقلی و مزیتهایی است که ذهن بازار هدف را اشغال نمودهاست.» (خلیل جعفرپیشه؛ اسرار نام و نشانسازی: کلیدهای کاربردی در ساخت و مدیریت برند)
• اینکه بسیاری از دستاندرکاران غیرحقوقی و ناآگاه [بهویژه موسسات غیرقانونی و متقلب ثبتی] «برند» را در معنای بازرنشان (علامت/نشان تجاری) و یا بازرنام (نام تجاری) بسیار بکار میبرند، تلخ و ناامیدکننده است ولی نباید اندیشمندان و زبانشناسان در آن چهارچوب نادرست محدود گردند.
• از این روی «نمانام» واژهٔ مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی به جای Brand گزینه دقیقتر و رساتری است. (فرهنگ واژههای مصوّب فرهنگستان ـ دفتر هفتم)
▫️ واژگان دلنشین برگ نخست، از تارنمای پارسیانجمن برداشته شده است که جای دارد از تلاشهای سودمند آن دوستان سپاسگزاری و قدردانی کنیم.
▫️ نوشتاری آموزنده و سودمند از جناب جنتی پیرامون سرهگرایی دانشیک و سرهگرایی ادبیک