استراتژی برند این امکان را به شما خواهد داد تا متوجه شوید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید به شیوهای معنادار با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید، همچنین برند خود را بالا ببرید.
برای اینکه بتوانید از رقبای خود پیشی بگیرید و قلب و ذهن مشتریان را برای جذب شدن به برند خود به دست آورید باید یک موضوع معتبر در مورد اینکه چه کسی هستید و برای انجام چه کاری اینجا هستید برای آنها به اشتراک بگذارید.
چه یک استارتآپ در مرحله رشد داشته باشید و چه یک استراتژی برند معتبر، خدمات توسعه برند ما ابزارهایی را در اختیار شما قرار میدهد که برای جذب مشتریان مادام العمر، همسو کردن تیم خود و ساختن برندی ماندگار به آن نیاز دارید. (برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد ایجاد یک استراتژی جامع برای برند خود به بخش مشاوره رایگان مراجعه کنید.)
استراتژی برند به یک برنامه بلند مدت اشاره دارد که بر توسعه یک برند موفق تمرکز دارد. این طرح توسط کسب و کارها برای ایجاد تصویری خاص برای جذب مشتریان استفاده میشود. هنگامی که شرکت شما یک استراتژی برند موفق را اجرا کند، مشتریان با نام تجاری و کاری که شما انجام میدهید ارتباط برقرار میکنند، بدون اینکه به آنها گفته شود که شرکت برای کیست و چه فعالیتی دارد.
شرکتهای بزرگی مانند کوکاکولا از یک استراتژی برند موفق سود میبرند. از طریق استراتژی برند اکثر مشتریان با شرکت ارتباط برقرار میکنند و به تصمیم گیری مشتریان برای خرید کالا کمک میکنند. یک استراتژی برند موفق باید به خوبی فرموله شده باشد و در تمام عملکردهای تجاری با هدف دستیابی به عملکرد مالی بهبود یافته، مزیت رقابتی و تجربه مشتری اجرا شود.
هنگام ایجاد استراتژی برند کسب و کارها باید ابتدا اهداف تجاری را تعیین کنند که امیدوارند با راه اندازی برند به آن دست یابند. صاحبان برند همچنین باید مخاطبان هدف را شناسایی کنند که به تقویت اثربخشی برند کمک میکند. مخاطبان هدف شما باید با شرایط مختلفی مانند سن، محدوده درآمد، موقعیت جغرافیایی، علایق خاص، شغل و غیره متمایز شوند.
اجرای استراتژی برند برای کسب و کار شما اجزای متفاوتی دارد. این اجزای متفاوت هر کدام عملکردهای مخصوص به خود را دارد که در رسیدن به اهدافتان بسیار کمک خواهد کرد. اجزای اصلی استراتژی برند عبارتند از:
اولین قدم در ایجاد یک استراتژی برند موفق، درک هدف سازمان است. در حالی که اکثر کسب وکارها عملکرد مالی را در اولویت قرار میدهند، تمرکز باید روی بر روی ارزشی باشد که کسب و کار شما به درستی به مشتری ارائه شود. پرسیدن سوالاتی مانند چگونه محصولات ما به حل مشکلات مشتریانمان کمک میکنند؟ میتواند به کسب و کارتان کمک کند تا هدف خود را از کار بیان کنید و خود را از رقبا متمایز کنید.
مشتریان تمایل دارند ارتباط قویتری با یک برند برقرار کنند. به عنوان مثال چشم انداز اپل این است که بهترین تجربه کاربری را برای مشتریان خود به ارمغان بیاورد نه فقط فروش الکترونیک و نرم افزارهای کامپیوتری. چنین رویکردی برای مشتریان اپل جذاب است زیرا نشان دهنده تعهد این شرکت به ارائه ارزش بیشتر مشتری است که فراتر از معامله فروش خواهد بود.
سازگاری شامل ارزیابی تمام فعالیتهای کسب و کار و تصمیمگیری در مورد اینکه آیا فعالیتها با خواسته مشتری مطابقت دارد یا خیر تعریف میشود. کسب و کار شما باید هویتی سازگار و آشنا به مشتریان ارائه دهد. به عنوان مثال تمام عکسها و ویدیوهای موجود در صفحات شبکههای اجتماعی شرکت باید پیامی منسجم داشته باشند و هیچ یک از پیامها نباید برای مخاطب گیجکننده باشد.
سازگاری فراتر از نمایش شکل برند شرکت است و شامل جنبههای کلیدی مناسب مانند سبکهای فونت، رنگها، تصاویر و سبک زبان مناسب است. سازگاری باعث می شود مشتریان به راحتی برند شما را بین هزاران برند دیگر تشخیص دهند.
انسانها تمایل ذاتی به ایجاد روابط دارند. یک کسب و کار میتواند فعالیت خود را طوری سامان دهد تا بتواند به راحتی با مشتریان ارتباط برقرار کند. به عنوان مثال اپل نیاز مشتریان خود را به اجتماعی بودن و تعلق به یک گروه خاص تشخیص میدهد و از چنین نیازی در استراتژی برند خود استفاده میکند.
اپل از برقراری روابط برای ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان استفاده میکند که نشان میدهد چرا مشتریان مایلند روزها منتظر بمانند و ساعتها در صف برای دریافت جدیدترین آیفون باشند. علاوه بر این شرکت اپل همچنین شرایطی را ایجاد میکند که در آن مشتریانش میتوانند ایدههای خود را به اشتراک بگذارند، سؤال بپرسند و آخرین محصولاتی را که روی آنها کار میکند با به روز رسانی کردن دریافت کنند.
حضور و مشارکت کارمندان بخشی دیگر اجزای یک استراتژی برند درست است. کارکنان افرادی هستند که هویت شرکت را نشان میدهند و باید در مدیریت صحیح ارتباطات با مشتریان به خوبی آگاه باشند و مهارتهای مورد نیاز را داشته باشند.
یکی از راههای بهرهبرداری از پتانسیل کارکنان، آموزش هویت برند به آنها است. شرکت شما میتواند جلسات آموزشی و کارگاههایی ترتیب دهد که در آن به کارکنان آموزش میدهند چگونه از استراتژی برند در صفحات رسانههای اجتماعی خود با موفقیت استفاده کنند. راه دیگر برای تشویق مشارکت کارکنان در فرآیند برندسازی، ارائه منابع و ابزارهای عملی است که کارکنان می توانند از آنها برای ایجاد محتوای احساسی استفاده کنند که این تبلیغات بین توزیع میشود.
نام تجاری (قلب خدمات استراتژی)
با شناسایی و ایجاد اصول اساسی که قلب برند شما را تشکیل میدهند میتوانید تجارت، برند و موضوع خود را هماهنگ کنید.
دستورالعملهای برند: یکپارچگی نام تجاری برند خود را با دستورالعملهایی با طراحی زیبا و آسان برای استفاده خود حفظ کنید که محتوای شما را همیشه در برند به صورت درخشان نگه دارد.
هویت بصری: نام تجاری برند خود را با هویتی که ماهرانه طراحی شده است زنده نگه دارید تا از رقبای خود متمایز نشان داده شوید.
پیام برند: پیامرسانی برند خود را با چارچوبی خاص انتخاب کنید که به شما کمک کند موضوع برند منسجمی را برای استراتژی برند خود بیان کنید.
نام تجاری کارفرما: با ساختن یک برند کارفرمایی که مردم بخواهند برای آن کار کنند، بهترینها و درخشانترینها را در صنعت خود جذب و حفظ کنید.
استراتژی برند یک برنامه عملیاتی است که نوع برقراری ارتباطی را که یک شرکت می خواهد با مشتریان خود بسازد را تعیین میکند. اجزای کلیدی استراتژی بازاریابی شامل هدف، ثبات، فعالیتها و مشارکت کارکنان است. استراتژی برند نشان دهنده مسئولیت هر فرد در سازمان از مدیریت سطح بالا گرفته تا کارمندان است. نقش تدوین و اجرای استراتژی برند بر عهده بخش بازاریابی شرکت است. با این حال همه افراد شرکت از مدیریت سطح بالا گرفته تا کارمندان جزئی پیام رسان برند شما هستند و با اقدامات خود نقش مهمی در ارتقای برند دارند.
منبع : استودیو آی دیزاین