رئیستان صدایتان میزند و شما انتظار دارید که یک پروژه خاص را به شما محول کند، پروژهای که از دید همکارانتان این برچسب ها را گرفته ” ماموریت غیرممکن، بیش از حد دشوار، برنامه زمانبندی فشرده ، بودجه بسیار محدود و هیچ کس نمیخواهد مسئولیت این پروژه را بپذیرد.” شما باید این مسؤلیت را رد کنید و چیزی که امکانپذیرتر است را درخواست کنید.
ممکن است ماموریت جدید فرصت شما برای نشان دادن شایستگی تان در دستیابی به پروژه های دشوار باشد، ممکن است از چنین ماموریتی خیلی بیشتر از دیگر ماموریت ها یاد بگیرید، شما ممکن است به رئیس خود نشان دهید که در مقایسه با دیگران چه مقدار توانایی دارید که از پس چنین کاری برآیید. یا شاید همکارانتان حسود هستند و میخواهند شما از پذیرش این فرصت منع کنند. همه اینها را از طریق دیدگاههای مختلف میتوان دید. نه تنها یک دیدگاه شخصی (خود) شما وجود دارد، بلکه بسیاری دیگر نیز وجود دارند که جالب و چشمگیر هستند. شاید رئیستان شما را انتخاب کرده، زیرا که معتقد است که شما تنها کسی هستید که می توانید این پروژه دشوار را انجام دهید. تغییری دیگر نیز این است که از طریق سازگاریهایی که در تنظیم پروژه (پیشنهاد شده توسط شما) ایجاد شده این پروژه امکانپذیر است و میتواند بدون هیچ مشکلی انجام شود. چرا ما اغلب تنها یک دیدگاه را در نظر می گیریم؟ مردم تمایل به تمرکز، ساده کردن جهان و توسعه مدلهای ذهنی را از طریق آموزش، اجتماعی شدن و تجربیات جمع آوری شده میکنند. این مدل ها ما را به “حقیقت ادراک شده”، “تصاویر واقع گرایانه” از یک وضعیت و رفتار خاصی هدایت میکند. ممکن است ما “در درجا زدن” ، یک تعصب شناختی برای فردی که بیش از حد به اطلاعات اولیه ارائه شده (شناخته شده به عنوان “لنگر”) در تصمیمگیری است، و یا دنبال “گرایش تایید” ما، تمایل به جستجوی، تفسیر، ترویج و یادآوری اطلاعات به گونهای است که اعتقادات، فرضیهها یا مدلهای ذهنی پیشین را تایید میکند. بنابراین، ما باید از الگوهای ذهنیمان و تهدیدات بالقوهای که میتواند در دیدن جهان ایجاد شود، آگاه باشیم.
تغییر دیدگاه امر مهم در موفقیت پروژهها است. اولا، ما باید دیدگاه مشتری، مالک یا حامی پروژه و دیدگاههای مختلف دیگر سهامداران، از جمله دیدگاه خودمان را ببینیم. ثانیا، ما واقعا باید به دیدگاههای ناشناخته با دید باز برخورد کنیم، شروع به دیدن پروژه از طریق دیدهای مختلف کنیم، و فکر کنیم که چه تاثیری روی پروژه میگذارد. یک مثال، تمرکز قوی مدیر پروژه بر روی نتایج ارائه شده است. مطمئنا، اهمیت دادن به آنچه که انتظار می رود مهم است. با این حال، مشتری محصول ارائه شده را برای چه چیزی میخواهد؟ چشمانداز دراز مدت، مزایا و تاثیر پروژه چیست؟ ممکن است باعث شود که جنگل برای درختان را مشاهده نکنید. شما نمیتوانید همه دیدگاهها را یک جا در نظر بگیرید، اما برای درک وضعیت واقعی، برای تحلیل انواع دیدگاهها، اولویت بندی چشم اندازها از طریق چشمانداز انتظارات سهامداران یا الزامات پروژه و اقداماتی را انجام دهید. جالب است که دیدگاه های جدید را از طریق ارتباط با مردم، از طریق جمعآوری تجربیات در پروژهها یا به سادگی کنجکاوی و یادگیری در مورد دیدگاههای جدید، کشف کنید. افرادی که دیدگاه های مختلفی را در دسترس دارند، خصوصیات برتر بیشتری دارند، آنها میتوانند (بیشتر) به راحتی با پروژههای پیچیده برخورد کنند؛ زیرا آنها دارای توانایی های لازمه ی انجام کار وسیعتری از راه حل های موجود هستند.
چگونه میتوان دیدگاههایمان را گسترش دهیم و از تغییر چشمانداز استفاده کنیم؟ به سادگی افراد با دیدگاههای مختلف را درگیر کنید و از دیدگاهها، درک و یا مشاهده آنها در مورد پروژه بپرسید. یا برای تجزیه و تحلیل بیشتر پروژه خود، به دیدگاههای مختلف (نگاه کنید به تصاویر پروژه ها و چشمانداز پروژه ها)، قبل از شروع به اجرای پروژه، نگاهی بیاندازید. در کل چرخه عمر پروژه ممکن است فرصتهای دیگری برای استفاده از تغییر دیدها وجود داشته باشد، به عنوان مثال در طول مشاجرات یا بحران، یا تغییر درخواست.