خبر سیل و زلزله، کشتار جمعی و تروریسم، قتل و تجاوز، تصادفات جادهای و هزاران خبر هولناک و ناراحت کنندهای که هر روز میبینیم و میشنویم. برای فرار از این همه خبر بد به سراغ چند پیج کلیپهای خندهدار میرویم و با حرفهای مهران مدیری در خندوانه با چاشنی موزیک لایت و افکت سیاه و سفید مواجه میشویم که میگوید:
دیگه به درد نمیخوره این دنیا ...
اگر از زاویه نگاه مهران مدیری نگاه کنیم، این دنیا شبیه باتلاقی شده که فقط در حال دست و پا زدن در آن هستیم.
همه در حال غرق شدن هستند و هرچقدر هم تلاش کنیم فقط به کند شدن بارش بدبختی و فلاکت کمک اندکی کردهایم اما در هر صورت در مسیر سقوط به دره هستیم.
برخی میگویند این حوادث، بلایا و پستیگرایی به اندازهای کم یا زیاد همیشه بوده اما امروزه به واسطه فراهم شدن نشر سریع و آسان اخبار، هرکس خواسته یا ناخواسته هدف بمباران اخبار کل دنیا قرار میگیرد.
آمارهایی هم وجود دارد که با یک مقایسه علمی نشان میدهد روند دنیا به آن بدی که احساس میکنیم نیست و حتی در موارد زیادی، به سمت خوبی حرکت میکند. حرف و استدلالهای زیادی در رد و تایید این دیدگاهها وجود دارد که موضوع این مطلب نیستند.
نویسنده ژاپنی، هاروکی موراکامی به این پرسش پاسخ خوبی داده است. موراکامی در رویداد مجله نیویورکر که در سال ۲۰۱۱ برگزار شد گفت که خودش برای یافتن پاسخ این دغدغه که برای قربانیان حادثه ۱۱ سپتامبر تا رنجدیدههای بلایای طبیعی ژاپن چه کار میتوان کرد تقلا کرده و به نتیجه خوبی رسیده است.
از نظر موراکامی بهترین کاری که میتواند انجام دهد ادامه دادن به نوشتن داستانهایش است.
فکر میکردم که برای مردم رنجدیده چه کاری میتوانم انجام دهم. به این نتیجه رسیدم که میتوانم داستانهای خوبی بنویسم. اگر شما یک خواننده و من نویسنده باشم، وقتی که یک داستان خوب بنویسم ما میتوانیم به خوبی یکدیگر را درک کنیم.
یک راه پنهان بین ما وجود دارد که از طریق آن به یکدیگر پیامهایی میفرستیم. در نتیجه من فکر میکنم با نوشتن داستان میتوانم به جامعه و مردم دنیا کمک کنم.
در واقع موراکامی میگوید با حفظ همان انسانی که هستید به دنبال راهی برای کمک به دنیا باشید.
برای جلوگیری از سیل ایجاد مسیل و سیلبند نیاز است اما داستان یک نویسنده، نقاشی یک هنرمند، کار روزمره یک کارگر و ... همه میتوانند کمکی برای جلوگیری از سیل و کاهش مصیبت آسیبدیدهها باشند. حرف من درباره مدیران و حاکمان نیست که وظایف مشخص دارند. حرف موراکامی ضد اعلام شماره حساب جمعآوری پول و راهاندازی کمپین هم نیست؛ پیشنهاد او برای کمک به بهتر شدن دنیا در بلند مدت است.
ما نمیتوانیم همه مشکلات دنیا را به تنهایی حل کنیم اما میتوانیم از راههایی خلاقانه، تعامل با هدف بهتر شدن بسازیم.
یک مثال جالب از این نوع دیدگاه، اثر مارک کوئین (Marc Quinn) با نام «Our Blood» است که به زودی در نیویورک رونمایی خواهد شد. همانطور که در تصویر پیشنمایش میبینید، او دو مکعب از خون منجمد انسان را که یکی خون ۲۵۰۰ نفر داوطلب مهاجر و دیگری خون ۲۵۰۰ نفر داوطلب غیر مهاجر است را جلوی کتابخانه عمومی نیویورک به نمایش خواهد گذاشت.
پیام این حرکت، برابری انسانها است و پاسخی است به سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ.
هدف پروژه کمک به افزایش آگاهی درباره بحران مهاجرت و جمعآوری مبلغ ۳۰ میلیون دلار برای کمک به سازمانهای خیریه بینالمللی است.
این هنرمند به حل یک مشکل در ابعاد جهانی با آنچه در توان دارد کمک میکند. این اثر هنری به صورت مستقیم به نجات جان مهاجرانی که در دریاها غرق میشوند کمکی نمیکند اما توجه و آگاهی متاثر از آن و مبلغی که جمعآوری میشود شاید به حل مشکل کمکی کند.
ما در این دنیا هستیم تا نقصها و ضعفها را برطرف کنیم. اگر هنرمندی بزرگ یا نویسندهای مشهور نیستیم به این معنی نیست که نقشی نداریم. هر روز این دنیایی را که میگویند «دیگه به درد نمیخوره» ما میسازیم. اگر هر فرد بتواند کوچکترین کمکی حتی در حد درست انجام دادن کار تکراری روزانهاش انجام دهد، به بهتر شدن دنیا کمک کرده است.
یهودیها در سنتهای خود مفهومی به نام تیکون عولم (tikkun olam) دارند که به معنی وظیفه انسانها برای ترمیم دنیا است. طبق این سنت، هر کاری که منجر به رفتن دنیا به سمت هارمونی شود با ارزش و قابل تقدیر است. همه حرکات انسانها فرصتی برای انجام این وظیفه هستند. مثل یک گروه موسیقی که دهها نوازنده دارد و هرکدام تلاش میکنند ساز خود را به درستی بنوازند.
در یک جمله میتوان گفت: همین که انسان باشید کافی است.